[ویکی فقه] اِبْن ِ قَیم ِ جَوزیه ، شمس الدین ابوعبدالله ، محمد بن ابی بکر بن ایوب زُرَعی ، (۷ صفر ۶۹۱ - ۱۳ رجب ۷۵۱ق / ۲۹ ژانویة ۱۲۹۲ - ۱۶ سپتامبر ۱۳۵۰م )، دانشمند حنبلی که به سبب کثرت تألیفات در زمینه های گوناگون شهرت یافته است .
او را به اعتبار شغل پدرش که قیم (مباشر) مدرسه جوزیه بوده است ، ابن قیم خوانده اند. بدون تردید پدر ابن قیم به دلیل شغلش در مدرسه جوزیه با آراء و آثار حنبلیان آشنا بوده است و احتمال دارد که این آگاهی ها در کودکی به فرزندش رسیده باشد، زیرا او را یکی از استادان ابن قیم دانسته اند. از زندگی ابن قیم و اینکه چگونه به بلوغ فکری رسیده است ، اطلاعی در دست نیست . شاگردان او چون ابن کثیر و ابن رجب که از احوال و آثار وی یاد کرده اند، گویا به جزئیات احوال ابن قیم در سالهای کودکی و نوجوانی آشنایی نداشته و بیش تر به هویت و شخصیت دینی و علمی او در روزگار پختگی و بلوغ فکری اشاره کرده اند. نوشته های خود وی نیز، حتی کلیات زندگی او را در کودکی و نوجوانی روشن نمی کند. گویی زندگی فرهنگی او از روزگاری شروع شده که دست ارادت به دامن تقی الدین ابن تیمیه (ه م ) زده بوده است . البته این نکته نه بدان معناست که ابن قیم پیش از رسیدن به ابن تیمیه به حیات فکری و فرهنگی دست نیافته است ، زیرا او بدون تردید در واپسین سالهای سده ۷ و دهه نخست سده ۸ق برخی از علوم عصر را می دانسته و نزد بسیاری از استادان روزگارش به تحصیل علوم می پرداخته است .
تحصیلات
چنانکه نزد ابن ابی الفتح بَعلی (د ۷۰۹ق ) و مجدالدین تونسی (د ۷۱۸ق ) کتابهایی در ادب عربی چون ملخّص ابوالبقاء و الفیة ابن مالک و قسمتی از کافیة الشافیة و بخشی از المقرب ابن عصفور را خوانده و نزد مجدالدین حرانی (د ۷۲۹ق ) کتابهای فقهی چون مختصر ابوالقاسم حِرَقی و المقنع ابن قدامه را فراگرفته و اصول و کلام را از صفی الدین هندی آموخته و نزد او آثاری چون الاربعین و المحصل فخر رازی را خوانده است و نیز از ابن شیرازی ، ابن مکتوم ، ابن عبدالدائم (د ۷۱۸ق )، تقی الدین سلیمان ، مطعم ، شهاب الدین نابلسی و فاطمه دختر ابراهیم بن محمد بن جوهر استماع حدیث کرده است ؛ و اگر گفته مراغی درست باشد، ابن قیم پیش از رسیدن به ابن تیمیه ، یعنی قبل از ۷۱۲ق با تصوف نیز آشنا بوده و به مشرب صوفیانه تمایل داشته است . با اینهمه ، آنچه از مجموع نوشته های ابن قیم و نیز از گفتارهای کوتاه و بلند دیگران درباره او حاصل می آید، اینکه دانش و آموخته های علمی وی آنگاه شکوفا شده و تکمیل گردیده که در اوج جوانی ، یعنی در ۲۱ سالگی به جمع شاگردان ابن تیمیه پیوسته است . در ۷۱۲ق که ابن تیمیه از قاهره به دمشق باز آمد، ابن قیم به او پیوست و مدت ۱۶ سال همراه او بود و ازاین همراهی بسیار بهره مندشد.
حبس بخاطر زیارت قبور
گفته اند که ابن قیم به سبب انکار مسافرت به قصد زیارت مقبره خلیل الله (علیه السلام) به زندان افتاد. به درستی نمی دانیم که محبوس شدن او به سبب این موضوع در چه سالی روی داده است ، اما مسلم می نماید که او اینگونه آراء را درباره زیارت قبور پس از آشنایی با ابن تیمیه فراگرفته است . بنابراین زندانی شدن او نخستین بار می بایست پیش از ۷۲۶ق روی داده باشد، زیرا در این سال وی بار دیگر همزمان با استادش ابن تیمیه به زندان افتاد. در این نوبت ، ابن قیم حدود دو سال در قلعه دمشق محبوس بود و هر چند با ابن تیمیه در آن قلعه به سر می برد، ولی محدوده حبس او از استادش جدا بود و در همین زندان بود که ابن قیم به تدبر و تفکر در آیات قرآنی پرداخت .
رئیس اصحاب ابن تیمیه
...
او را به اعتبار شغل پدرش که قیم (مباشر) مدرسه جوزیه بوده است ، ابن قیم خوانده اند. بدون تردید پدر ابن قیم به دلیل شغلش در مدرسه جوزیه با آراء و آثار حنبلیان آشنا بوده است و احتمال دارد که این آگاهی ها در کودکی به فرزندش رسیده باشد، زیرا او را یکی از استادان ابن قیم دانسته اند. از زندگی ابن قیم و اینکه چگونه به بلوغ فکری رسیده است ، اطلاعی در دست نیست . شاگردان او چون ابن کثیر و ابن رجب که از احوال و آثار وی یاد کرده اند، گویا به جزئیات احوال ابن قیم در سالهای کودکی و نوجوانی آشنایی نداشته و بیش تر به هویت و شخصیت دینی و علمی او در روزگار پختگی و بلوغ فکری اشاره کرده اند. نوشته های خود وی نیز، حتی کلیات زندگی او را در کودکی و نوجوانی روشن نمی کند. گویی زندگی فرهنگی او از روزگاری شروع شده که دست ارادت به دامن تقی الدین ابن تیمیه (ه م ) زده بوده است . البته این نکته نه بدان معناست که ابن قیم پیش از رسیدن به ابن تیمیه به حیات فکری و فرهنگی دست نیافته است ، زیرا او بدون تردید در واپسین سالهای سده ۷ و دهه نخست سده ۸ق برخی از علوم عصر را می دانسته و نزد بسیاری از استادان روزگارش به تحصیل علوم می پرداخته است .
تحصیلات
چنانکه نزد ابن ابی الفتح بَعلی (د ۷۰۹ق ) و مجدالدین تونسی (د ۷۱۸ق ) کتابهایی در ادب عربی چون ملخّص ابوالبقاء و الفیة ابن مالک و قسمتی از کافیة الشافیة و بخشی از المقرب ابن عصفور را خوانده و نزد مجدالدین حرانی (د ۷۲۹ق ) کتابهای فقهی چون مختصر ابوالقاسم حِرَقی و المقنع ابن قدامه را فراگرفته و اصول و کلام را از صفی الدین هندی آموخته و نزد او آثاری چون الاربعین و المحصل فخر رازی را خوانده است و نیز از ابن شیرازی ، ابن مکتوم ، ابن عبدالدائم (د ۷۱۸ق )، تقی الدین سلیمان ، مطعم ، شهاب الدین نابلسی و فاطمه دختر ابراهیم بن محمد بن جوهر استماع حدیث کرده است ؛ و اگر گفته مراغی درست باشد، ابن قیم پیش از رسیدن به ابن تیمیه ، یعنی قبل از ۷۱۲ق با تصوف نیز آشنا بوده و به مشرب صوفیانه تمایل داشته است . با اینهمه ، آنچه از مجموع نوشته های ابن قیم و نیز از گفتارهای کوتاه و بلند دیگران درباره او حاصل می آید، اینکه دانش و آموخته های علمی وی آنگاه شکوفا شده و تکمیل گردیده که در اوج جوانی ، یعنی در ۲۱ سالگی به جمع شاگردان ابن تیمیه پیوسته است . در ۷۱۲ق که ابن تیمیه از قاهره به دمشق باز آمد، ابن قیم به او پیوست و مدت ۱۶ سال همراه او بود و ازاین همراهی بسیار بهره مندشد.
حبس بخاطر زیارت قبور
گفته اند که ابن قیم به سبب انکار مسافرت به قصد زیارت مقبره خلیل الله (علیه السلام) به زندان افتاد. به درستی نمی دانیم که محبوس شدن او به سبب این موضوع در چه سالی روی داده است ، اما مسلم می نماید که او اینگونه آراء را درباره زیارت قبور پس از آشنایی با ابن تیمیه فراگرفته است . بنابراین زندانی شدن او نخستین بار می بایست پیش از ۷۲۶ق روی داده باشد، زیرا در این سال وی بار دیگر همزمان با استادش ابن تیمیه به زندان افتاد. در این نوبت ، ابن قیم حدود دو سال در قلعه دمشق محبوس بود و هر چند با ابن تیمیه در آن قلعه به سر می برد، ولی محدوده حبس او از استادش جدا بود و در همین زندان بود که ابن قیم به تدبر و تفکر در آیات قرآنی پرداخت .
رئیس اصحاب ابن تیمیه
...
wikifeqh: ابن_قیم_جوزیه
[ویکی فقه] ابن قیم جوزیه (دیدگاه های اقتصادی). ابن قیم جوزیه ملقب به طبیب القلوب (پزشک قلب ها) دانشمند حنبلی که به سبب کثرت تالیفاتش در زمینه های گوناگون شهرت یافته است. علت مشهور شدنش به ابن قیم جوزیه این بود که پدرش ابوبکر بن ایوب، قیم مدرسه جوزیه (واقع در دمشق) بود.
آن چه از مجموع نوشته های ابن قیم و نیز گفتارهای کوتاه و بلند دیگران در مورد او حاصل می آید، این است که دانش و اندوخته های علمی وی هنگامی شکوفا و تکمیل گردید که در اوج جوانی در سن ۲۱ سالگی به جمع شاگردان ابن تیمیه پیوست. ابن قیم به مدت ۱۷ سال ملازم وی بود و از این همراهی و مصاحبت بسیار بهره مند گردید و از افکار و اندیشه های وی متاثر شد.
دمشقی، ابن کثیر و الحافظ، ابوالفداء، البدایه و النهایه، ج۹، ص۴۹۴، بیروت، المکتبه العصریه، ۱۴۲۶ه. ق، ۲۰۰۵م.
ابن قیم به بیان اصول اعتقادات اسلامی می پردازد که بر اساس آن، بشر در قبال هدایت خداوند، پاسخ گو بوده و خدای متعال منبع راهنمایی و راهبری بشر است. وی خصوصا به این نکته تاکید می ورزد که در دیدگاه اسلامی، زندگی در حقیقت نوعی آزمایش است و این آزمایش، توسط خدای متعال و از طریق اعطای نعمات و گرفتن آنها از بشر صورت می گیرد. از دیدگاه او، نه تملک یک ثروت نشانه لطف و عنایت خداست و نه فقدان آن به معنای بی عنایتی خدا. علاوه بر این ثروت از نظر او، صرفا برای خوش گذرانی نیست؛ که این تلقّی همان دریافتی است که حیوانات از ثروت دارند.
اصلاحی، عبدالعظیم، اندیشه های اقتصادی ابن قیم، از کتاب عقاید اقتصادی اندیشمندان مسلمان، ص۲۸۰، ترجمه دکتر احمد شیبانی، تهران، دانشگاه امام صادق، چاپ اول، ۱۳۸۵.
ابن قیم تاکید خاصی بر همکاری های اقتصادی و مسئولیت های اجتماعی دارد؛ به عقیده وی، برخلاف تقسیم بشر به اجزای متعدد، همه ابنای بشر یک بدن واحد را تشکیل می دهند که لازم است با یکدیگر همکاری داشته باشند. این همکاری، به گونه ای باعث نفع همه خواهد شد؛ که اگر به صورت مجزا به فعالیت بپردازد، به چنین منافعی دست نخواهد یافت.
اصلاحی، عبدالعظیم، اندیشه های اقتصادی ابن قیم، از کتاب عقاید اقتصادی اندیشمندان مسلمان، ص۲۸۲، ترجمه دکتر احمد شیبانی، تهران، دانشگاه امام صادق، چاپ اول، ۱۳۸۵.
...
آن چه از مجموع نوشته های ابن قیم و نیز گفتارهای کوتاه و بلند دیگران در مورد او حاصل می آید، این است که دانش و اندوخته های علمی وی هنگامی شکوفا و تکمیل گردید که در اوج جوانی در سن ۲۱ سالگی به جمع شاگردان ابن تیمیه پیوست. ابن قیم به مدت ۱۷ سال ملازم وی بود و از این همراهی و مصاحبت بسیار بهره مند گردید و از افکار و اندیشه های وی متاثر شد.
دمشقی، ابن کثیر و الحافظ، ابوالفداء، البدایه و النهایه، ج۹، ص۴۹۴، بیروت، المکتبه العصریه، ۱۴۲۶ه. ق، ۲۰۰۵م.
ابن قیم به بیان اصول اعتقادات اسلامی می پردازد که بر اساس آن، بشر در قبال هدایت خداوند، پاسخ گو بوده و خدای متعال منبع راهنمایی و راهبری بشر است. وی خصوصا به این نکته تاکید می ورزد که در دیدگاه اسلامی، زندگی در حقیقت نوعی آزمایش است و این آزمایش، توسط خدای متعال و از طریق اعطای نعمات و گرفتن آنها از بشر صورت می گیرد. از دیدگاه او، نه تملک یک ثروت نشانه لطف و عنایت خداست و نه فقدان آن به معنای بی عنایتی خدا. علاوه بر این ثروت از نظر او، صرفا برای خوش گذرانی نیست؛ که این تلقّی همان دریافتی است که حیوانات از ثروت دارند.
اصلاحی، عبدالعظیم، اندیشه های اقتصادی ابن قیم، از کتاب عقاید اقتصادی اندیشمندان مسلمان، ص۲۸۰، ترجمه دکتر احمد شیبانی، تهران، دانشگاه امام صادق، چاپ اول، ۱۳۸۵.
ابن قیم تاکید خاصی بر همکاری های اقتصادی و مسئولیت های اجتماعی دارد؛ به عقیده وی، برخلاف تقسیم بشر به اجزای متعدد، همه ابنای بشر یک بدن واحد را تشکیل می دهند که لازم است با یکدیگر همکاری داشته باشند. این همکاری، به گونه ای باعث نفع همه خواهد شد؛ که اگر به صورت مجزا به فعالیت بپردازد، به چنین منافعی دست نخواهد یافت.
اصلاحی، عبدالعظیم، اندیشه های اقتصادی ابن قیم، از کتاب عقاید اقتصادی اندیشمندان مسلمان، ص۲۸۲، ترجمه دکتر احمد شیبانی، تهران، دانشگاه امام صادق، چاپ اول، ۱۳۸۵.
...
wikifeqh: آراء_اقتصادی_ابن_قیم_جوزی