ابن افلیلی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اِبْن اِفلیلی ، ابوالقاسم ابراهیم بن محمد زهری قرشی (۳۵۲- ۴۴۱ق /۹۶۳- ۱۰۵۰م )، ادیب و نحوی اندلسی است.
وی در قرطبه زاده شد و از آن جا که نیاکانش از روستای افلیلاء در شام آمده بودند به ابن افلیلی شهرت یافت . در جوانی به استادان بزرگ زمان خود پیوست و از آنان ، و نیز از پدر خویش ، لغت و ادب روایت کرد، اما پیوند او به ابوبکر زبیدی (د ۳۸۰ق /۹۹۰م ) استوار تر و عمیق تر بود؛ آنچنانکه نوادر ابوعلی قالی را از قول او روایت کرد.
پرداختن به کار تدریس
عاقبت او خود نیز به کار تدریس پرداخت و با آنکه دوستش ابن شهید، رفتار و کردار او را در مقام استادی بسیاری ناهنجار وصف کرده است ، در آن کار شهرت فراوان کسب کرد، چندانکه طلاب علم از هر سو به محضر درسش می شتافتند. وی گویا در کار تدریس ، بیشتر به کتاب الفاظ ابن سکیت و الغریب المصنف عنایت داشت . از میان شاگردان متعدد او، بی گمان شنتمری (معروف به اعلم نحوی ) که در تدوین شرح دیوان متنبی با وی همکاری کرد از همه مشهور تر است .
وضعیت شهر در زمان وی
در زمان ابن افلیلی ، شهر قرطبه آرام نبود و خلفای اموی شهر، دچار حملات علویان حمودی شده بودند. علی بن حمود در ۴۰۷ق / ۱۰۱۶م و قاسم بن حمود در ۴۰۸ق بر شهر چیره شدند. اما قاسم در ۴۱۲ق /۱۰۲۱م از بیم بربر ها که بر قصر قرطبه تسلط یافته بودند، گریخت . همان سال یحیی بن علی قرطبه را گرفت . درست نمی دانیم در زمان فتنه بربر ها نقش ابن افلیلی چه بود. ابن بسام می نویسد که وی به فتنه بربر ها پیوست و سپس به حمودیان نزدیک شد و ارج یافت . اما سخن ابن بسام اندکی مبهم است . از دنباله گفتار او چنین برمی آید که چون یحیی بر قرطبه چیره شد، ابن افلیلی کوشید به دربار او بپیوندد. یحیی نیز ابن برد اصغر (ه م ) را به دبیری خلافت گمارد و جعفر بن محمد را که با ابن افلیلی دوستی داشت ، در شمار ندیمان خود نهاد. جعفر کوشش بسیار کرد که خلیفه ، ابن افلیلی را که در آن هنگام شهرت بسیار کسب کرده بود، در دربار به کاری گمارد. ابن افلیلی خود نیز قصیده ای در مدح یحیی سرود. اما این اقدامات ظاهراً به جایی نرسید، و علاوه بر آن ، یحیی به زودی از قرطبه رانده شد و سال بعد (۴۱۳ق /۱۰۲۲م ) عمویش قاسم نیز از چنگ بربر ها گریخت و شهر دوباره به دست امویان افتاد.
دبیر خلافت قرطبه
...

پیشنهاد کاربران

بپرس