ابن ابی الرجال

لغت نامه دهخدا

ابن ابی الرجال.[ اِ ن ُ اَ بِرْ رِ ] ( اِخ ) ابوالحسن علی منجم. اروپائیان او را البوهازن و البوانس یا ابنراژل گویند. در قرطبه یا شمال افریقیه در مائه پنجم هجری میزیسته و در دربار معزبن بادیس بن منصور بسر برده است. کتاب البارع فی احکام النجوم از اوست و ترجمه لاتینی آن چند بار بچاپ رسیده است.

ابن ابی الرجال. [ اِ ن ُ اَ بِرْ رِ ] ( اِخ ) احمدبن صالح. مورخ و فقیه و شاعر. از زیدی های یمن. در شعبان 1029 هَ.ق. در شهر شیط متولد و به ربیعالاول 1092 درگذشته و در الروضه ( جائی در شمال شهر صنعا ) مدفون گشته است. در دربار امام یمن المتوکل علی اﷲ اسماعیل بن منصور ( متوفی 1087 ) منصب نوشتن اسناد و عهود رسمی به اومفوض گردید و نیز خطیب شهر صنعا بوده است. مهمترین کتب او مطلعالبدور و مجمعالبحور است که از 1300 تن رجال بزرگ فرقه خود نام برده و اخبار مفید داده است.

فرهنگ فارسی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اِبْن ِ اَبی الرِّجال ، صفی ّ الدّین احمد بن صالح یمنی (۱۰۲۹- ۱۰۹۲ق /۱۶۲۰-۱۶۸۱م )، مورخ ، فقیه ، ادیب ، شاعر ، قاضی و خطیب صنعاء و از عالمان شیعی زیدی یمن می باشد.
در «شَبّط» واقع در اُهْنوم (مغرب صنعاء) متولد شد.
نسب
گفته اند نسبش به خلیفه دوم عمربن خطاب می رسد.
شوکانی ، محمد،، البدر الطالع ج۱، ص۵۹،قاهره ، ۱۳۴۸ق .
در شهرهای شِهاره (اهنوم )، صَعده ، تَعِز، اَب ّ، حَرجه و صنعاء از عالمان و فقیهان و محدّثان زیدی ، مالکی و شافعی چون امام محمّد بن قاسم ، سیّد ابراهیم بن محمّد مؤیّدی ، سیّد عزّالدّین ابن دُرَیب ، سیّد محمّد بن حسن بن قاسم ، قاضی احمد بن سعدالدین مستوری ، قاضی ابراهیم بن یحیی سُحولی و دیگران حدیث و فقه آموخت .و از برخی از آنان اجازه روایت گرفت و در صنعاء، شهاره و صعده صاحب حوزه درس شد.
شوکانی ، محمد،البدر الطالع ، ج۱، ص۵۹، قاهره ، ۱۳۴۸ق .
...

پیشنهاد کاربران

بپرس