ا ژ و

فرهنگ اسم ها

دانشنامه عمومی

اَ ژ وِ ( به فرانسوی: Automotrice à grande vitesse ) یکی از قطارهای شرکت آلستوم می باشد که قرار است جایگزین قطارهای تندرو فرانسه، «ت ژ و» شود. این اسم به معنی واگن خود محرک تندرو ( به انگلیسی: high - speed self - propelled carriage ) می باشد. به جای داشتن موتورهای مجزا در دو انتهای قطار، مانند مدل های کنونی ت ژ و، دارای موتورهای حرکتی در زیر کابین های مسافران می باشد. این سامانه حرکتی در بسیاری از گونه های قطارهای خود گرانشی معمولی و تندرو مانند زیمنس ولارو و شینکانسن استفاده شده است. به علت نداشتن واگن محرک مجزا، «ا ژ و» فضای بیشتری را برای مسافران مهیا می سازد.
آلستوم امکان استفاده از هفت الی چهارده واگن با گنجایشی بین ۲۵۰ تا ۶۵۰ نفر، بسته به طراحی درونی و شمار واگن ها، را ارائه می دهد. [ ۱] سرعت تبلیغ شده برای این قطار ۳۶۰ کیلومتر در ساعت خواهدبود. [ ۲]
مدل اولیه در تاریخ ۵ام فوریه سال ۲۰۰۸ میلادی توسط رئیس جمهور فرانسه نیکولاس سارکوزی پرده برداری شد. [ ۳]
عکس ا ژ و
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

ا ژ وا ژ وا ژ وا ژ وا ژ و
درخشنده
( اوستایی ) 1ـ شهوانی، شهوتران، کامخواه 2ـ دیو شهوت

بپرس