دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در دیکشنری فارسی به فارسی با حرف م - صفحه 33
مبهوت
مبهور
مبهوق
مبهی
مبوب
مبوق
مبکر
مبکم
مبیت
مبیت کردن
مبید
مبیر
مبیض
مبیضه
مبیع
مبین
مبیناد
مبینه
مت
مت اخی
مت ازح
مت ازف
مت ازی
مت اصر
متاب
متابع
متابعت
متابعه
متأبق
متأبل
متابولیسم
متابی
متاثر
متاثر گردیدن گشتن
متاثرین
متاثل
متاجر
متأجل
متاح
متاخر
متاخره
متأخرین
متاخم
متادب
متادبه
متادی
متادی شدن
متاذی
متاذی شدن
متاذی گردیدن گشتن
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38