لغت نامه دهخدا
مهریة. [ م ُ هََ رْ ری َ ] ( ع ص ) مخفف مهرئة.
- قوه هاضمه مهریة ؛ قوه ای که غذا را گوارد و مهرا کند. ( یادداشت مؤلف ).
مهریه. [ م َ ری ی َ /ی ِ ] ( از ع ، اِ ) مَهر. کابین. آنچه دهد داماد عروس را برای نکاح. دست پیمان. شیربها. رجوع به مهر شود.
مهریه. [ م ِ ی َ ] ( اِخ ) فرقه ای از مانویه ، منسوب به مهر رئیس این فرقه که در خلافت ولیدبن عبدالملک میزیسته است. ( از الفهرست ابن الندیم ).
فرهنگ فارسی
فرقه ای از مانویه منسوب به مهر رئیس این فرقه که در خلافت ولید بن عبدالملک میزیسته است .
فرهنگ معین
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] پس از تحقق عقد نکاح، رابطه زوجیت بین طرفین ایجاد و حقوق و تکالیفی برای طرفین مقرر می شود از جمله آن تکالیف پرداخت نفقه، مهریه، اجرة المثل، نحله، تنصیف اموال می باشد که بعضی از این ها با عقد ازدواج به عهدۀ شوهر است مثل نفقه و مهریه و بعضی از آن ها منوط به تحقق طلاق و جدایی میان آن هاست مثل اجرة المثل، که هر کدام در واژه های جداگانه توضیخ داده می شود.
مهریه در لغت به معنای کابین و جنسی که در وقت نکاح بر عهدۀ شوهر است می باشد و در اصطلاح حقوقی نیز مهر یا صداق مالی است که زن بر اثر ازدواج مالک آن می گردد و مرد ملزم به پرداخت آن به زن می باشد.
اجر ( مهر )، حِباء، صداق، صدقه ( مهر )، طول ( مهر )، عُلْقه، عطیه ( مهر )، عقر، علائق، علیقه، فریضه ( مهر )، کابین، مَهر، نحله ( مهر )
انواع مهر
مهریه بر حسب اینکه در زمان عقد تعیین شود یا تعیین آن به بعد موکول شود انواعی دارد.
← مهر المسمّی
أ ) موردی که در عقد، مهر معین شده یا بعد از عقد تعیین شده است و قبل از نزدیکی طلاق صورت گیرد زن مستحق نصف مهر المسمی خواهد بود. (۱۰۹۲ قانون مدنی)
ب ) در صورتی که مهر تعیین نشده و عقد بعلت عیب عنن (عدم توانایی جنسی مرد) فسخ شود، زن مستحق نصف مهر المثل است.
نحوه وصول مهریه
...
اجر ( مهر )، حِباء، صداق، صدقه ( مهر )، طول ( مهر )، عُلْقه، عطیه ( مهر )، عقر، علائق، علیقه، فریضه ( مهر )، کابین، مَهر، نحله ( مهر )
انواع مهر
مهریه بر حسب اینکه در زمان عقد تعیین شود یا تعیین آن به بعد موکول شود انواعی دارد.
← مهر المسمّی
أ ) موردی که در عقد، مهر معین شده یا بعد از عقد تعیین شده است و قبل از نزدیکی طلاق صورت گیرد زن مستحق نصف مهر المسمی خواهد بود. (۱۰۹۲ قانون مدنی)
ب ) در صورتی که مهر تعیین نشده و عقد بعلت عیب عنن (عدم توانایی جنسی مرد) فسخ شود، زن مستحق نصف مهر المثل است.
نحوه وصول مهریه
...
wikifeqh: کابین
[ویکی شیعه] مَهر یا مهریه مالی است که مرد به هنگام ازدواج، برای پرداخت به زن بر عهده می گیرد. مهریه حق زن است و او می تواند بلافاصله پس از عقد آن را مطالبه کند، این حق پس از فوت زن به ورثه او می رسد و آنان می توانند آن را از مرد مطالبه کنند.
تعیین نشدن مهریه قبل از ازدواج موقت (به فتوای بیشتر مراجع) باعث بطلان آن می شود. قرآن به مردان توصیه می کند مهریه زنان را با رضایت کامل پرداخت کنند و حق ندارند در صورت دلزدگی، زن را آزار دهند تا از مهریه خود صرف نظر کند یا بخشی از آن را بازگرداند.
در سالهای اخیر مهریه های سنگین، مشکلات متعدد اجتماعی به وجود آورده و مردان زیادی را به زندان افکنده است. در احادیث، زیادی مَهر از بد قدمی زن دانسته شده و توصیه به مهریه پایین و مَهر السُّنه(مهریه حضرت زهرا(س)) شده که حدود ۱۲۵۰ تا ۱۵۰۰ گرم نقره است(که در آن زمان معادل حدود ۱۷۰ تا ۲۲۳ گرم طلا بوده است).
تعیین نشدن مهریه قبل از ازدواج موقت (به فتوای بیشتر مراجع) باعث بطلان آن می شود. قرآن به مردان توصیه می کند مهریه زنان را با رضایت کامل پرداخت کنند و حق ندارند در صورت دلزدگی، زن را آزار دهند تا از مهریه خود صرف نظر کند یا بخشی از آن را بازگرداند.
در سالهای اخیر مهریه های سنگین، مشکلات متعدد اجتماعی به وجود آورده و مردان زیادی را به زندان افکنده است. در احادیث، زیادی مَهر از بد قدمی زن دانسته شده و توصیه به مهریه پایین و مَهر السُّنه(مهریه حضرت زهرا(س)) شده که حدود ۱۲۵۰ تا ۱۵۰۰ گرم نقره است(که در آن زمان معادل حدود ۱۷۰ تا ۲۲۳ گرم طلا بوده است).
wikishia: مهریه
[ویکی اهل البیت] پس از تحقق عقد نکاح، رابطه زوجیت بین طرفین ایجاد و حقوق و تکالیفی برای طرفین مقرر می شود از جمله آن تکالیف پرداخت نفقه، مهریه، اجرة المثل، نحله، تنصیف اموال می باشد که بعضی از این ها با عقد ازدواج به عهده شوهر است مثل نفقه و مهریه و بعضی از آن ها منوط به تحقق طلاق و جدایی میان آن هاست مثل اجرة المثل که هر کدام در واژه های جداگانه توضیخ داده می شود.
مهریه در لغت به معنای کابین و جنسی که در وقت نکاح بر عهده شوهر است می باشد و در اصطلاح حقوقی نیز مهر یا صداق مالی است که زن بر اثر ازدواج مالک آن می گردد و مرد ملزم به پرداخت آن به زن می باشد.
مهریه بر حسب این که در زمان عقد تعیین شود یا تعیین آن به بعد موکول شود، انواعی دارد.
اگر مهر، ضمن عقد نکاح یا بعداً به تراضی معین شود مهر المسمی گفته می شود. حال اختیار تعیین مهر ممکن است حسب مورد به زوج یا زوجه یا شخصی سومی سپرده شود. میزان مهریه ای که در مهر المسمی تعیین می شود منوط به تراضی طرفین یا شخص ثالث است: «تعیین مقدار مهر منوط به تراضی طرفین است». (مفاد ماده 1080 قانون مدنی)
ولی اگر اختیار تعیین مهر به زن داده شده باشد «در صورتی که این حق به زن داده شده باشد، زن نمی تواند مهر را بیش از مهرالمثل تعیین کند». (مفاد ماده 1090 قانون مدنی)
از نظر قانون مدنی محدودیتی برای تعیین مهر نیست ولی طبق روایات ما مستحب است که مهرالسّنه ملاک قرار بگیرد.
مهری که بر حسب عرف و عادت و با توجه به وضع زن از لحاظ سن، زیبایی، تحصیلات، موقعیت خانوادگی و اجتماعی و مقتضیات زمان و مکان در موارد زیر تعیین می گردد:
مهریه در لغت به معنای کابین و جنسی که در وقت نکاح بر عهده شوهر است می باشد و در اصطلاح حقوقی نیز مهر یا صداق مالی است که زن بر اثر ازدواج مالک آن می گردد و مرد ملزم به پرداخت آن به زن می باشد.
مهریه بر حسب این که در زمان عقد تعیین شود یا تعیین آن به بعد موکول شود، انواعی دارد.
اگر مهر، ضمن عقد نکاح یا بعداً به تراضی معین شود مهر المسمی گفته می شود. حال اختیار تعیین مهر ممکن است حسب مورد به زوج یا زوجه یا شخصی سومی سپرده شود. میزان مهریه ای که در مهر المسمی تعیین می شود منوط به تراضی طرفین یا شخص ثالث است: «تعیین مقدار مهر منوط به تراضی طرفین است». (مفاد ماده 1080 قانون مدنی)
ولی اگر اختیار تعیین مهر به زن داده شده باشد «در صورتی که این حق به زن داده شده باشد، زن نمی تواند مهر را بیش از مهرالمثل تعیین کند». (مفاد ماده 1090 قانون مدنی)
از نظر قانون مدنی محدودیتی برای تعیین مهر نیست ولی طبق روایات ما مستحب است که مهرالسّنه ملاک قرار بگیرد.
مهری که بر حسب عرف و عادت و با توجه به وضع زن از لحاظ سن، زیبایی، تحصیلات، موقعیت خانوادگی و اجتماعی و مقتضیات زمان و مکان در موارد زیر تعیین می گردد:
wikiahlb: مهریه
دانشنامه آزاد فارسی
مَهریه
(یا: مَهر؛ کابین) مالی از قبیل پول، طلا، مِلک و مانند آن ها که هنگام عقد نکاح، مرد به زن می پردازد یا منتقل می کند و یا متعهد می شود که بپردازد. مهر در واقع پیشکشی است که مرد در آغاز ازدواج تقدیم همسر خود می کند و به این وسیله خواست و ارادت قلبی خود را نسبت به همسر آیندۀ خود آشکار می سازد. هر چیزی که در بازار اقتصادی ارزش معاوضه داشته باشد و نیز قابل تملک باشد را می توان مهر قرار داد. مهر باید بین طرفین معیّن و معلوم باشد. معلوم بودن مهر به مقدار، جنس و وصف آن است. طبق مقررات قانون مدنی، تعیین مقدار مهر منوط به رضایت طرفین است، لذا زوجین آزادند هر مقداری که بخواهند به عنوان مهر قرار دهند که در این صورت بدان «مَهرُالْمُسَمّی» گویند. عدم تعیین مهر ضمن عقد نکاح دائم موجب بطلان عقد نیست و در این صورت زوجه مستحق «مَهرالمثل» خواهد بود که میزان آن با توجه به شأن و وضعیت زن از حیث سن، سلامتی مزاج، زیبایی، دانش، موقعیت اجتماعی و خانوادگی تعیین می شود. ولی عدم ذکر مهر در نکاح منقطع یا موقت، طبق مادۀ ۱۰۹۵ قانون مدنی موجب بطلان آن خواهد بود. زن می تواند تا مهر به او داده نشده از تمکین از شوهر امتناع کند، مشروط به آن که پرداخت مهریه حال باشد. این امتناع، حق او بر دریافت نفقه را ساقط نمی کند. در اصطلاح به این اختیار زن «حق حبس» گفته می شود. چنانچه زن قبل از وصول مهریه به اختیار خود به ایفای وظایفی که در قبال شوهر دارد عمل کند، حق حبس او ساقط می شود. به مجرد عقدِ نکاح، زن مالک کل مهریه می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید، ولی هرگاه شوهر قبل از نزدیکی زن را طلاق دهد، باید نصف مهریۀ او را پرداخت کند. پس از عقد نکاح مهریه به ذمۀ شوهر مستقر می شود؛ بنابراین چنانچه پیش از پرداخت مهریه بمیرد، بایستی مهریه از ماتَرَک او به زوجه تأدیه شود. همچنین، چنانچه زوجه فوت کند، مهریه جزو ماترک اوست و به وُرّاث حین الفوت او منتقل و از زوج مطالبه می شود. به موجب تبصرۀ الحاقی به مادۀ ۱۰۸۲ قانون مدنی مصوبِ ۱۳۷۶ش، چنانچه مهریۀ زوجه پول رایج باشد، متناسب با تغییر شاخص قیمت زمان تأدیه، نسبت به زمان اجرای عقد، که نرخ آن همه ساله توسط بانک مرکزی تعیین می شود، محاسبه و پرداخت خواهد شد.
(یا: مَهر؛ کابین) مالی از قبیل پول، طلا، مِلک و مانند آن ها که هنگام عقد نکاح، مرد به زن می پردازد یا منتقل می کند و یا متعهد می شود که بپردازد. مهر در واقع پیشکشی است که مرد در آغاز ازدواج تقدیم همسر خود می کند و به این وسیله خواست و ارادت قلبی خود را نسبت به همسر آیندۀ خود آشکار می سازد. هر چیزی که در بازار اقتصادی ارزش معاوضه داشته باشد و نیز قابل تملک باشد را می توان مهر قرار داد. مهر باید بین طرفین معیّن و معلوم باشد. معلوم بودن مهر به مقدار، جنس و وصف آن است. طبق مقررات قانون مدنی، تعیین مقدار مهر منوط به رضایت طرفین است، لذا زوجین آزادند هر مقداری که بخواهند به عنوان مهر قرار دهند که در این صورت بدان «مَهرُالْمُسَمّی» گویند. عدم تعیین مهر ضمن عقد نکاح دائم موجب بطلان عقد نیست و در این صورت زوجه مستحق «مَهرالمثل» خواهد بود که میزان آن با توجه به شأن و وضعیت زن از حیث سن، سلامتی مزاج، زیبایی، دانش، موقعیت اجتماعی و خانوادگی تعیین می شود. ولی عدم ذکر مهر در نکاح منقطع یا موقت، طبق مادۀ ۱۰۹۵ قانون مدنی موجب بطلان آن خواهد بود. زن می تواند تا مهر به او داده نشده از تمکین از شوهر امتناع کند، مشروط به آن که پرداخت مهریه حال باشد. این امتناع، حق او بر دریافت نفقه را ساقط نمی کند. در اصطلاح به این اختیار زن «حق حبس» گفته می شود. چنانچه زن قبل از وصول مهریه به اختیار خود به ایفای وظایفی که در قبال شوهر دارد عمل کند، حق حبس او ساقط می شود. به مجرد عقدِ نکاح، زن مالک کل مهریه می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید، ولی هرگاه شوهر قبل از نزدیکی زن را طلاق دهد، باید نصف مهریۀ او را پرداخت کند. پس از عقد نکاح مهریه به ذمۀ شوهر مستقر می شود؛ بنابراین چنانچه پیش از پرداخت مهریه بمیرد، بایستی مهریه از ماتَرَک او به زوجه تأدیه شود. همچنین، چنانچه زوجه فوت کند، مهریه جزو ماترک اوست و به وُرّاث حین الفوت او منتقل و از زوج مطالبه می شود. به موجب تبصرۀ الحاقی به مادۀ ۱۰۸۲ قانون مدنی مصوبِ ۱۳۷۶ش، چنانچه مهریۀ زوجه پول رایج باشد، متناسب با تغییر شاخص قیمت زمان تأدیه، نسبت به زمان اجرای عقد، که نرخ آن همه ساله توسط بانک مرکزی تعیین می شود، محاسبه و پرداخت خواهد شد.
wikijoo: مهریه
جدول کلمات
مترادف ها
جهاز، کابین، جهیزیه، مهریه، جهیز، ژنی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
مَهریه یا به شکل کهن تر آن، کابین به مالی گفته می شود که مرد در هنگام وقوع عقد نکاح اسلامی به زن خود می پردازد یا مکلف به پرداختِ آن می شود. مَهریه واژهٔ عربی و کابین واژه ای فارسی است.
نوعی از مَهریه در آیین یهود هم وجود دارد اما عندالمطالبه نیست بلکه در زمانی که نکاح با طلاق یا فوت شوهر منحل شود به زن پرداخت خواهد شد.
... [مشاهده متن کامل]
مهریه به عنوان عاملِ «بازدارندهٔ شوهر از تصمیم عجولانه برای طلاق» و تأمین مالی زنِ خانه پس از طلاق ( یا پس از فوت شوهر ) در یهودیت پذیرفته شده است.
مرد به هنگام اجرای صیغه نکاح، چیزی را به زنش می دهد که نشان دهنده قصد او برای نکاح باشد و در اصطلاح مَهریه یا کابین یا صداق نامیده می شود. این هدیه و بخشش که از طرف مرد انجام می شود، امروزه به هدف پایبندی به لوازم زندگی مشترک و ارتباط زناشویی یا ضامنی برای حق طلاق زن درآمده است.
در آموزه های دینی برای مَهریه، مقدار معینی تعیین نشده است. همچنین در نوع مَهریه نیز محدودیتی وجود ندارد و هر چیزی که ارزش مالی داشته باشد، می تواند مَهریه قرار گیرد؛ مانند طلا، نقره، پول های رایج، لوازم زندگی، یا حتی آموزش قرآن یا آموزش علم یا مهارتی ویژه چرا که برای آموزش نیز می توان ارزش مالی تعیین کرد. در صدر اسلام مَهریه از قسمتی از اموال موجود مرد پرداخت می شد.
مَهریهٔ دختران مسلمان ایرانی بر مبنای شمش یا سکه های طلا، سند خانه، پول نقد و سایر اموال منقول و غیرمنقول بنا به درخواست خانواده دختر یا زوجه تعیین می شود؛ از سالِ تولد دختر گرفته تا شمار ائمه ( چهارده معصوم ) یا سوره های قرآن به عنوان تعداد سکه های مهریه دختران بریده می شود.
بر اساس تحقیقی در سال ۱۳۸۷ در مرکز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه از بیش از ۱۲۰۰ زن و مرد متأهل بین ۱۸ تا ۴۰ سال در حدود ۱۲ استان ایران نشان داده که میانگین مَهریه به اعلام زنان ۳۵۰ سکه طلا و به اعلام مردان ۲۶۰ سکه طلا است. این پژوهش از رشد سریع میانگین مَهریه در دهه ۸۰ حکایت داشته به طوری که در عرض ۵ سال از میانگین ۳۰۰ سکه به ۴۵۰ سکه طلا رسیده است. البته مهریه هایی با مبنای ۱۲۴۰۰۰ سکه طلا هم دیده شده است.
در ایران برخی از مردان به علت ناتوانی در پرداخت مَهریه زندانی می شدند. اما بنا بر قانون حمایت از خانواده ۱۳۹۱ که در اسفند ۹۳ اجرایی شد، ناتوانی در پرداخت مَهریه های بالای ۱۱۰ سکه، مشمول زندان رفتن مرد نمی شود و زندانی شدن مرد با توافق طرفین و قسط بندی مَهریه حذف می شود. همچنین در سال ۱۳۹۰ دیوان عالی کشور در رای وحدت رویه ای شماره ۷۲۲ پذیرش دادخواست اعسار به شکل دعوای تقابل را هم پذیرفت که به موجب آن فرایند رسیدگی به اعسار به شدت تسریع یافته و امکان صدور دستور بازداشت بسیار کاهش پیدا کرد. منتقدان اشکالاتی از قبیل امکان دور زدن قانون، تضعیف ضمانت اجرایی و قانونی مَهریه، پنهان کاری و مخفی کردن اموال را بر این فرایند وارد کرده اند.
نوعی از مَهریه در آیین یهود هم وجود دارد اما عندالمطالبه نیست بلکه در زمانی که نکاح با طلاق یا فوت شوهر منحل شود به زن پرداخت خواهد شد.
... [مشاهده متن کامل]
مهریه به عنوان عاملِ «بازدارندهٔ شوهر از تصمیم عجولانه برای طلاق» و تأمین مالی زنِ خانه پس از طلاق ( یا پس از فوت شوهر ) در یهودیت پذیرفته شده است.
مرد به هنگام اجرای صیغه نکاح، چیزی را به زنش می دهد که نشان دهنده قصد او برای نکاح باشد و در اصطلاح مَهریه یا کابین یا صداق نامیده می شود. این هدیه و بخشش که از طرف مرد انجام می شود، امروزه به هدف پایبندی به لوازم زندگی مشترک و ارتباط زناشویی یا ضامنی برای حق طلاق زن درآمده است.
در آموزه های دینی برای مَهریه، مقدار معینی تعیین نشده است. همچنین در نوع مَهریه نیز محدودیتی وجود ندارد و هر چیزی که ارزش مالی داشته باشد، می تواند مَهریه قرار گیرد؛ مانند طلا، نقره، پول های رایج، لوازم زندگی، یا حتی آموزش قرآن یا آموزش علم یا مهارتی ویژه چرا که برای آموزش نیز می توان ارزش مالی تعیین کرد. در صدر اسلام مَهریه از قسمتی از اموال موجود مرد پرداخت می شد.
مَهریهٔ دختران مسلمان ایرانی بر مبنای شمش یا سکه های طلا، سند خانه، پول نقد و سایر اموال منقول و غیرمنقول بنا به درخواست خانواده دختر یا زوجه تعیین می شود؛ از سالِ تولد دختر گرفته تا شمار ائمه ( چهارده معصوم ) یا سوره های قرآن به عنوان تعداد سکه های مهریه دختران بریده می شود.
بر اساس تحقیقی در سال ۱۳۸۷ در مرکز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه از بیش از ۱۲۰۰ زن و مرد متأهل بین ۱۸ تا ۴۰ سال در حدود ۱۲ استان ایران نشان داده که میانگین مَهریه به اعلام زنان ۳۵۰ سکه طلا و به اعلام مردان ۲۶۰ سکه طلا است. این پژوهش از رشد سریع میانگین مَهریه در دهه ۸۰ حکایت داشته به طوری که در عرض ۵ سال از میانگین ۳۰۰ سکه به ۴۵۰ سکه طلا رسیده است. البته مهریه هایی با مبنای ۱۲۴۰۰۰ سکه طلا هم دیده شده است.
در ایران برخی از مردان به علت ناتوانی در پرداخت مَهریه زندانی می شدند. اما بنا بر قانون حمایت از خانواده ۱۳۹۱ که در اسفند ۹۳ اجرایی شد، ناتوانی در پرداخت مَهریه های بالای ۱۱۰ سکه، مشمول زندان رفتن مرد نمی شود و زندانی شدن مرد با توافق طرفین و قسط بندی مَهریه حذف می شود. همچنین در سال ۱۳۹۰ دیوان عالی کشور در رای وحدت رویه ای شماره ۷۲۲ پذیرش دادخواست اعسار به شکل دعوای تقابل را هم پذیرفت که به موجب آن فرایند رسیدگی به اعسار به شدت تسریع یافته و امکان صدور دستور بازداشت بسیار کاهش پیدا کرد. منتقدان اشکالاتی از قبیل امکان دور زدن قانون، تضعیف ضمانت اجرایی و قانونی مَهریه، پنهان کاری و مخفی کردن اموال را بر این فرایند وارد کرده اند.
مهریه یعنی مهر کردن ثمن یک هشتم ازامواله مرد به زن رسیدن وصداق یعنی جهیزیه ودرمعنیه دیگش میشه گاو به گاو یا رد وبدل کردن دختر بشتر دختر عمو وپسر عمو
مهریّه یعنی ابراز مهر ومحبّت وعشق به زوجه با اعطائی هدیه ( وبهترین هدیه قرآن مجیداست ) .
یعنی؛ تکریم به مقام زن.
در قرآن "اجورهنّ" ذکر شد: أجرت مراقبت از خانواده وتربیت فرزند وحفظ وآلایش زندگی مادی ومعنوی همسر. واین اجرت هرچی باشد کم است!
... [مشاهده متن کامل]
آُجرت تربیت الحسن والحسین ( علیهم السلام ) را چقدر میرزه؟؟!!
أجرت أمّ البنین ( علیها السلام ) از کلّ زمین وآسمان بیشتراست.
. . .
أُجرت به معنیه دستمزد نیست بلکه پادداشت ( باداش ) معنوی یا مادی هست.
"آجرکم الله" ( عربی ) = "الله أجرت بده" ( فارسی ) = متداول "خدا اجرت بده"
یعنی؛ تکریم به مقام زن.
در قرآن "اجورهنّ" ذکر شد: أجرت مراقبت از خانواده وتربیت فرزند وحفظ وآلایش زندگی مادی ومعنوی همسر. واین اجرت هرچی باشد کم است!
... [مشاهده متن کامل]
آُجرت تربیت الحسن والحسین ( علیهم السلام ) را چقدر میرزه؟؟!!
أجرت أمّ البنین ( علیها السلام ) از کلّ زمین وآسمان بیشتراست.
. . .
أُجرت به معنیه دستمزد نیست بلکه پادداشت ( باداش ) معنوی یا مادی هست.
"آجرکم الله" ( عربی ) = "الله أجرت بده" ( فارسی ) = متداول "خدا اجرت بده"
معنی مهریه چیست
صداق . . . .
صداق، کابین، مهر
کابین صداق
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)