hang (اسم)
تعلیق ، تمایل ، مفهوم ، طرزاویختن
substance (اسم)
دوام ، خلاصه ، ماده ، جوهر ، استحکام ، جسم ، جنس ، مفهوم ، مفاد ، ذات ، شیی ، ماده اصلی
meaning (اسم)
معنی ، منظور ، مقصود ، مراد ، مفهوم ، مفاد ، فحوا ، ارش
sense (اسم)
معنی ، جهت ، احساس ، هوش ، مفهوم ، مفاد ، مضمون ، حس ، شعور ، حس تشخیص ، حواس پنجگانه
significance (اسم)
معنی ، اهمیت ، مفهوم ، مفاد ، قدر
implication (اسم)
معنی ، مفهوم ، دلالت
signification (اسم)
معنی ، اظهار ، مفهوم ، مفاد ، تعیین ، ابلاغ ، نص صریح
effect (اسم)
اثر ، نیت ، مفهوم ، نتیجه ، کار موثر
intention (اسم)
عمد ، منظور ، مقصود ، مراد ، قصد ، خیال ، مفهوم ، فکر ، تصمیم ، عزم ، عزیمت ، غرض
purport (اسم)
ادعا ، قصد ، مفهوم ، مفاد
notion (اسم)
اندیشه ، خیال ، عقیده ، ادراک ، مفهوم ، فکر ، تصور ، خاطر ، خاطره ، نظریه ، پندار
concept (اسم)
مفهوم ، تصور کلی ، فکر
contents (اسم)
مفهوم ، مفاد ، محتویات ، مندرجات ، مضمون ، ضمائم
tenor (اسم)
تمایل ، نیت ، رویه ، مفهوم ، مفاد ، فحوا ، صدای زیر مردانه
raison d'etre (اسم)
مفهوم ، مفاد
obvious (صفت)
ظاهر ، اشکار ، بدیهی ، مشهود ، واضح ، مفهوم ، هویدا ، فاش ، علنی ، مریی
evident (صفت)
ظاهر ، اشکار ، پیدا ، بدیهی ، مشهود ، سلیس ، ساطع ، مفهوم
intelligible (صفت)
معلوم ، روشن ، قابل فهم ، مفهوم ، فهمیدنی