مش
/maS/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دست بچیزی مالیدن تا پاکیزه شود و چربش از آن زائل گردد
گویش مازنی
واژه نامه بختیاریکا
( مَش ) ( ال ) ؛ پیشوندی مذهبی به معنی مشهدی
دانشنامه عمومی
مش (رنگ مو). مش، یا مش کردن، روشی در رنگ کردن مو است که در آن با از بین بردن رنگ آن ها ( دکلره کردن ) و گذاشتن یک رنگ روشن ( مانند بلوند یا پلاتینی ) فرم زیبایی را به رنگ موی فرد می دهند. [ ۱]
به عمل رنگ کردن دسته های موی دکلره شده در مش اصطلاحاً رنساژ ( و گاهی رنگساژ ) گفته می شود.
مش کردن موی سر با سه روش کلاه، فویل و دیسکی انجام می شود. در روش کلاهی یک کلاه پلاستیکی با سوراخ های فراوان کوچک را روی سر قرار می دهند و با یک قلاب ( مانند قلاب قلاب بافی ) دسته های مو را از داخل سوراخ های کلاه بیرون می کشند. بدین وسیله برخی قسمت های مو از بقیه موی سر جدا می شود. سپس موهای بیرون آمده از کلاه را دکلره کرده و عمل رنساژ را روی آن انجام می دهند.
هایلایت - بالیاژ[ ۲] [ ۳] - تکنیک رنگ کردن مو که مدل روز هالیوود است.
اداره غذا و دارو آمریکا استفاده رنگ برای مژه و ابرو را در سالن زیبایی ممنوع اعلام کرده است. [ ۴]

به عمل رنگ کردن دسته های موی دکلره شده در مش اصطلاحاً رنساژ ( و گاهی رنگساژ ) گفته می شود.
مش کردن موی سر با سه روش کلاه، فویل و دیسکی انجام می شود. در روش کلاهی یک کلاه پلاستیکی با سوراخ های فراوان کوچک را روی سر قرار می دهند و با یک قلاب ( مانند قلاب قلاب بافی ) دسته های مو را از داخل سوراخ های کلاه بیرون می کشند. بدین وسیله برخی قسمت های مو از بقیه موی سر جدا می شود. سپس موهای بیرون آمده از کلاه را دکلره کرده و عمل رنساژ را روی آن انجام می دهند.
هایلایت - بالیاژ[ ۲] [ ۳] - تکنیک رنگ کردن مو که مدل روز هالیوود است.
اداره غذا و دارو آمریکا استفاده رنگ برای مژه و ابرو را در سالن زیبایی ممنوع اعلام کرده است. [ ۴]


wiki: مش (رنگ مو)
مش (فرنچایز). مَش ( انگلیسی: M*A*S*H; سرواژهٔ Mobile Army Surgical Hospital ) یک فرنچایز چندرسانه ای شامل یک رمان، یک فیلم، چندین مجموعه تلویزیونی، تئاتر و موارد دیگر و بر پایه داستان نیمه خودزندگی نامه ای ریچارد هوکر است. این فرنچایز گروهی از شخصیت های خیالی را به تصویر می کشد که در طی جنگ کره در محل خیالی «۴۰۷۷مین بیمارستان سیار جراحی ارتش ( مَش ) » خدمت می کردند که بر اساس یونیت تاریخی ۸۰۵۵مین مش بود. هاکای پیرس به عنوان شخصیت اصلی توسط دونالد ساترلند در فیلم سال ۱۹۷۰ مش و توسط آلن آلدا در مجموعه تلویزیونی مش بازی شده است.

wiki: مش (فرنچایز)
مش (مجموعه تلویزیونی). مَش ( انگلیسی: M*A*S*H؛ سرواژهٔ Mobile Army Surgical Hospital ) یک مجموعه تلویزیونی کمدی درام جنگی محصول ایالات متحده آمریکا است که از ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۲ تا ۲۸ فوریه ۱۹۸۳ از سی بی اس پخش شد. این مجموعه توسط لری گلبرت تولید شده و اولین مجموعه تلویزیونی اسپین آف رسمی فیلم سال ۱۹۷۰ به نام مش است که این فیلم خود برگرفته از رمان سال ۱۹۶۸ ریچارد هوکر، مش: رمانی دربارهٔ سه پزشک ارتش است. این مجموعه توسط تلویزیون فاکس قرن بیستم برای سی بی اس تولید شد و داستان یک تیم پزشکی و پرسنل همرا آنها در «۴۰۷۷مین بیمارستان سیار جراحی ارتش» در یی جونگ بو، کره جنوبی در طی جنگ کره ( ۱۹۵۰–۵۳ ) را دنبال می کند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف
wiki: مش (مجموعه تلویزیونی)
پیشنهاد کاربران
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
واژه ی مش از ریشه ی واژه ی مشک فارسی هست.
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹




واژه ی مش از ریشه ی واژه ی مشک فارسی هست.
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹




«مُش» ( به انگلیسی: Mosh ) عنوان ترانه ای از امینم، خواننده رپ آمریکایی است که در سال ۲۰۰۴ میلادی در ایالات متحده منتشر شد.


مش میشه رنگ مو مثلا میگن طرف موشو مش کرده یعنی طرف موشو رنگ کرده🖌
به انگلیسی mesh به معنای توری یا شبکه
در زبان کرمانجی شمال خراسان به معنای مگس می باشد.
در زبان کرمانجی شمال خراسان به معنای مگس می باشد.
مُش ( moƨ )
ضعیف ، ناتوان
ضعیف ، ناتوان
در زبان بلوچی در بسیاری از گویش ها mash به معنی مگس است.
پشه در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
در استان هرمزگان مش یعنی مگس.
مش: ( mesh ) : [ اصطلاح چوپانی ] گوسفند ماده دو ساله.
رفتار و روش و طریق است
مثلا خط مش من این است معنی یعنی حاده حرکت و روش من اینگونه است
مثلا خط مش من این است معنی یعنی حاده حرکت و روش من اینگونه است
مُشَّ، یَمُشُّ در لهجه ایل عرب خمسه به معنی بو کردن چیزی است.
نزدیک بینی بردن چیزی و استشمام کردن آن.
بعضا هم در گویش عامه به شکل ماشَّ و یَامُشُّ به کار میرود.
نزدیک بینی بردن چیزی و استشمام کردن آن.
بعضا هم در گویش عامه به شکل ماشَّ و یَامُشُّ به کار میرود.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)