عروسک
( اسم ) ۱ - منجنیقی کوچک که در آن رادر زمان جنگ به کار می بردند و بدان از قلعه آتش و خاکستر به جانب دشمن می انداختند . ۲ - لعبتی که کودکان ( مخصوصا دخترکان ) بدان بازی کنند . یا عروسک پای نقاره . کسی که بامر و اشاره اشخاص دیگر کار می کند .
عروسک اندازنده آنکه عروسک می اندازد
[finger puppet] [هنرهای نمایشی] شخصیتی در نمایش عروسکی که بر روی انگشتان عروسک گردان نقاشی یا ساخته می شود
( صفت ) کسی که با عروسک بازی کند .
عمل عروسک باز بازی با عروسک .
[balloon puppet] [هنرهای نمایشی] عروسکی غول پیکر که آن را با گاز هلیوم پر می کنند
[stuffed puppet] [هنرهای نمایشی] عروسکی از جنس پارچه که داخل آن را با پنبه و پرز قالی و مانند آن پر می کنند
[bag puppet] [هنرهای نمایشی] عروسکی که از پاکت های کاغذی خرید ساخته می شود
اسم فارسی حب کاکنج است اسم فارسی عامه فرس کاکنج است عروس پشت پرده
کاکنج که نوعی گیاه است عروس پس پرده
[living marionette, humanettes] [هنرهای نمایشی] عروسکی که بدن و دست و پایش به هم متصل است و مانند پیش بند از گردن عروسک گردان آویزان می شود
عروسک تخت ...