آزمون
( اسم ) ۱ - آزمایش امتحان . ۲ - تجربه ( عملی ) . ۳ - حاصل تجربه عبرت که از تجربه بدست آید .
امتحان تجربه
[test] [عمومی] مجموعۀ پرسش های چندگزینه ای
[Abel's test] [ریاضی] فرمول دار
[bench-scale testing] [شیمی] آزمون مواد یا روش ها یا فرایندهای شیمیایی در مقیاس کم
[embrittlement-detector test] [خوردگی] نوعی آزمون خوردگی شتاب یافته برای تعیین میزان تردکنندگی آب در دیگ های بخار
[biased test] [آمار، ریاضی] آزمونی که توان آن (احتمال رد کردن فرض صفر وقتی فرضِ مقابلْ درست است) کمتر از سطح آن (احتمال رد کردن فرضِ صفر وقتی فرضِ صفر درست است) باشد
[alpha test] [رایانه و فنّاوری اطلاعات] اولین مرحله از آزمایش محصول نرم افزاری جدید که معمولاً کارشناسان شرکت تولیدکننده در آن شرکت انجام می دهند
[dissolution test] [علوم دارویی] آزمون برون تنی برای اندازه گیری مدت زمان لازم برای انحلال فراورده های جامد دارویی، در شرایط معیار
[conformance testing/ conformance test, conformity testing] [مهندسی مخابرات] آزمون مطابقت عملکرد یک دستگاه با استانداردهای لازم
[beta test] [رایانه و فنّاوری اطلاعات] دومین مرحله از آزمایش محصول نرم افزاری یا سخت افزاری جدید که با استفاده از کاربران برگزیده در خارج از کارخانه و قبل از عرضۀ تجاری محصول صورت می گیرد
...