آخوند
( صفت اسم ) ۱ -
ملا عالم باسواد . ۲ - عالم
روحانی پیشوای مذهبی . ۳ - معلم مکتب خانه .
ملا طالب
[ گویش مازنی ] /aaKhoond/ شیخ آخوند - روضه رضوان
توسل بحیله های شرعی .
( مصدر ) توسل بحیله های شرعی جستن.
میرزا فتحعلی بن میرزا محمد تقی . پدر وی کد خدای ده از حوالی شبستر بود . فتحعلی در ده سالگی ( ۱۲۳۶ ه.ق .) از تبریز با مادر خود به ارسباران و از آنجا به قفقاز رفت و بعد نزد پدر زن خود حاج علی اصغر قرجه داغی در دفتر خانه مترجم زبان عربی گردید . آخوند زاده مردی دانشمند بود . و در غالب مباحث علمی و فلسفی و دینی اظهار نظر و موجبات جهالت شرقیان و بد بختی آنان را گوشزد کرده است . وی بیشتر آثار خود را درباره انتقاد از اوضاع اجتماعی و
اصول اداره استبدادی
ایران نگاشته و با آنکه در خدمت دولت تزاری بوده و از شاگرد مترجمی به مترجمی و از درجه سلطانی ( سروانی ) تا سرهنگی ارتقائ یافته بود تا پایان عمر محبت صادقانه ای نسبت به ایران داشت . از جمله آثار وی مرثیه منظوم درباره مرگ پوشکین شاعر روسی درامها داستان ستارگان فریب خورده ( از سال ۱۲۷۴ - ۱۲۶۷ ) بزبانهای فرانسوی انگلیسی آلمانی و روسی ترجمه شده است . رساله [ خواب شگفت ] او در انتقاد برلین چاپ شده . نامه های کمال الدوله نیز بدو منسوبست .
مرکز خره سخت سر در تنکابن مازنداران نزدیک رامسر
[ گویش مازنی ] /aaKhoond kioo/ از قنوات و مرتعی در روستای گرجی محله ی بهشهر
دهی است از دهستان حومه بخش رامهرمز است که در شهرستان اهواز واقع است .
دهی است از دهس ...