عضو هیئت منصفهعضو کلیساعضو کلیسای قدم سوریه و عراقعضو کیسه مانند جانورعضو یا اندام قیفی شکلعضو یا موجود چند شکلیعضوطبقه متوسط جامعهعضویعضوی که در احشاء واقع شده استعضویتعضویت خودبخودیعضویت دادنعطاعطا کردنعطاء کردنعطارعطاردعطاریعطاری خواربار فروشیعطرعطر زدنعطر زدهعطر سازیعطر فروشعطر فروشیعطر گلعطر گل سرخعطر مخصوص پماد موی سرعطر و بویعطر یاسمینعطردانعطریاتعطسهعطسه اورعطسه کردنعطسهایعطشعطش بیش از حدعطش دارعطفعطف بماسبقعطف بماسبق کنندهعطف بهعطف به گذشتهعطف به ماسبقعطف بیانعطف کردنعطف کردن بهعطف کننده بماسبقعطفی