رخسارهرخشانرخشندهرخصترخصت دادنرخصت دادنیرخصت عبوررخنهرخنه پذیررخنه پیدا کردنرخنه داررخنه کردنرخنه کردن دررخنه یابیرخوتردرد از روی قیاس و صغری و کبریرد بپارد پارد پا را گرفتنرد پای کسی را گرفتنرد جادهرد شدنرد شدن ازرد گم کردنرد نکردنیرد و بدلرد و بدل کردنرد کردنرد کردنیرد کنندهرداءرداء یا عبای کوتاهرداپوشرداعردای بلندردای بی استینردای بی استین باشلق دارردای روحانیردای مخصوص کشیشان کاتولیکردای کتانی سفید و گشاد کشیشانردپای چیزی را دوباره گرفتنردعردهرده ایرده بندیرده بندی شدهرده بندی کردنرده سخت پوستانرده کرگدن ها