از بروز احساسات جلوگیری کردناز بساز بس کهاز بشکه ریختناز بن در اوردناز بن کندناز بند ازاد کردناز بند باز کردناز بند رها کردناز بند یا دریچه جاری شدناز بندگی رهاندناز بهای چیزی کاستناز بیخ دراوردناز بیخ کندناز بیروناز بین بردناز بین بردن برگ گیاهاناز بین برندهاز بین رفتناز بین رفتن انحنای کف پااز بین رفتن رد کردن دادخواستاز بین رفتنیاز بین رفتهاز بین روندهاز بینی ادا کردناز بینی جاری شدناز پا افتادناز پا در اوردناز پا درامدناز پا درامدهاز پا دراوردن و مطیع کردناز پای در امدناز پای در اوردناز پای در نیامدهاز پای درامدهاز پایین به بالااز پدراز پرداخت طفره زدناز پس امدناز پستان گرفتناز پشتاز پهلواز پهلویاز پهنااز پوست دراوردناز پوست دراورندهاز پیچیدگی دراوردناز پیشاز پیش اخطار کردناز پیش اگاهی دادن