بیزار کردنبیزار کنندهبیزاریبیستمبیستمینبیسکویتبیشبیش از اندازهبیش از حد قیمت گذاردنبیش از حد لزومبیش از حد معمول خوابیدنبیش از حد واقع شرح دادنبیش از همهبیش از وقت معینبیش ازحد اراستهبیشتربیشتر زنده بودن ازبیشترینبیشعور دانستنبیشهبیشینبیضهبیضیبیطاربیطرفی مثبتبیطرفی و بی نظریبیع ناپذیربیعانهبیعتبیغما بردنبیغولهبیفتک گاوبیگانگیبیگانهبیگانه سازیبیگانه کردنبیلبیل زدنبیلچهبیلچه مخصوص کندن علف هرزهبیمبیم داشتنبیم داشتن ازبیم زیانبیم و وحشتبیماربیمار بستریبیمار بودنبیمار عشق شدنبیمار وطن