بنگبنگاهبنگاه رهنیبنگاههای تبلیغاتیبنگاههای صنعتی تاسیس کردنبنگربنهبنه سفربنوبتبنوعیبنیادبنیاد نهادنبنیاد و اساس هر کاریبنیادگراییبنیادیبنیانبنیان گذاربنیانگذارى کردبنیانیبنیچهبنیهبهبه اب انداختن کشتیبه اب زدنبه اب زدن به گدار زدنبه اب و هوای جدید خو گرفتنبه اتفاق ارابه اخر رسیدنبه اخور بستنبه اسارت در اوردبه اسانیبه استقلال رسیدبه استنادبه اشاره فهماندنبه اشغال در اوردبه اصرار تقاضا کردنبه اطلاع … رساندبه اقلا م نوشتنبه امانت گرفتبه انتها رسیدنبه انجابه اوبه او ارتباطی نداردبه اوج رسیدنبه بالا ترین درجه رسیدنبه بردگى کشاندبه بردگى کشاندن ملتهابه بردگى کشیدن استثمار کردنبه بن بست کشاندبه بندگى کشاندن