پراکنده وپریشان کردنپراکنده کردپراکنده کردنپربادپربارپربار شدنپربرکتپربلاپربهاپرپر زدنپرپشتپرپشت کردنپرپشتکارپرپندارپرتپرت شدگی از موضوعپرت کردنپرتابپرتاب شدنپرتاب نیزهپرتاب کردپرتاب کردنپرتاب کنندهپرتاب کننده ء توپپرتابهپرتابه ای وابسته به علم پرتاب گلولهپرتقالپرتقالیپرتگاهپرتگاه دارپرتگاه عظیمپرتوپرتو افکندنپرتو افکنیپرتو انیپرتوافکنپرتکاپوپرثمرپرجلوه ساختنپرجمعیتپرجمعیت کردنپرچ بودنپرچ کردنپرچانگی کردنپرچانهپرچمپرچم به اهتزاز درامدپرچم دارپرچم دار کردنپرچم را به اهتزاز دراورد