منظور داشتمنظومهمنظومه دراکومنعمنع تعقیب کیفریمنع کردمنع کردنمنع یا نهی مذهبیمنعقد کردنمنعقدکردمنعممنعکس کردنمنعیمنفجر شدنمنفجر شدن قبل از موقعمنفجر شوندهمنفجر کردنمنفذمنفرجهمنفردمنفرد ذکر کردنمنفصلمنفصل کردنمنفعتمنفعلمنفورمنفىمنفیمنفی کردنمنقارمنقبض شدنمنقبض کردنمنقد ومحقق کتابمنقرضمنقرض کردنمنقضى شدمنقضی شدنمنقطعمنقطع کردنمنقلمنقل اتشمنقوش روی سنگمنقوش کردنمنگنهمنگنه کردنمنگولهمنگوله دار کردنمنهامنهدم کردمنهدم کردن