در کشیدن نفسدر کلاه خیمه زدندر کلاه فرنگی جا دادندر کلبه جا دادندر کلبه زندگی کردندر کلیسا مراسم مذهبی بجا اوردندر کمند انداختندر کمین شکار بودندر کمین نشستندر کناردر کنار واقع شدندر کندو جمع کردندر کوره پختندر کوزه ریختندر کوهی بنفشدر کیسه ریختندر یک جزءدر یک ردیف قرار گرفتندر یک زمان اتفاق افتادندر یک طرفدر یک محلیدر یک نقطه جمع کردندر یکسو قرار دادندرازدراز شدگیدراز شدندراز عمریدراز و باریکدراز و لا غردراز کردندراز کشیدندرازادرازگودرازی عمردراشامدراشامیدندرافتادندرامدرامددرامد داشتندرامد کشیش بخشدرامدندراندراندندراوردندرایتدراییدندربدرب بطری و غیرهدرب مدخل