دراز شدگی

لغت نامه دهخدا

درازشدگی.[ دِ ش ُ دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) حالت دراز شدن. مد. امتداد. ( ناظم الاطباء ). مُطَواء. ( از منتهی الارب ).

مترادف ها

elongation (اسم)
کشیدگی، دراز شدگی

فارسی به عربی

اطالة

پیشنهاد کاربران

بپرس