بانگبانگ خروسبانگ زدنبانگلیسی دراوردنبانهابانوبانوابانوجبانوی بارونبانوی دوکبانوی صاحبخانهبانوی فروشندهبانکبانک داربانکداری کردنبانیبانی چیزی شدنبانی خیرباهتزاز دراوردنباهمباهم اشتباه کردنباهم رویدادنباهم سنجیدنباهم عوض کردنباهم واقع شوندهباهم کار کردنباهنرباهنگ در اوردنباهوشباوباواگن رفتنباوج رسیدنباوج رسیدهباوجودباوجود انباوجود اینکهباورباور نکردنیباور کردنباور کردنیباوفاباوقارباکاراباکتیبه اراستنباکرهباکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردنباکلهباکندی حرکت کردنباکهنه یاچیزی ساییدن یا پاک کردنبایا