1. you (they, we) were
بودید (بودند،بودیم)
2. you acted against my wishes
تو برخلاف میل من عمل کردی.
3. you almost poked me in the eye with your pencil
نزدیک بود مدادت را توی چشمم بزنی.
4. you always misspell my name!
تو همیشه اسم مرا غلط می نویسی !
5. you and i will pay the costs half and half
من و تو هزینه را به طور مساوی پرداخت خواهیم کرد.
6. you and your brother
شما و برادرتان (تو و برادرت)
7. you are
هستی
8. you are
هستید
9. you are a disgrace to the human race!
تو مایه ی ننگ بشریت هستی !
10. you are already two days late
همین حالا هم دو روز دیر کرده اید.
11. you are correct, his name is not hassan
حق با شماست،اسم او حسن نیست.
12. you are dead right
شما کاملا حق دارید.
13. you are directly responsible
شما کاملا مسئول هستید.
14. you are doing all right
کار شما رضایت بخش است.
15. you are driving fast, slow down!
داری تند می رانی،یواش کن !
16. you are driving me crackers!
داری دیوانه ام می کنی !
17. you are entitled to your opinion
شما مجاز به داشتن نظریات خودتان هستید (در عقاید خود آزادید)
18. you are evidently very much like your father
همانا که عینا مثل پدرت هستی.
19. you are five months in arrears
شما (در پرداخت یا انجام) پنج ماه تاخیر کرده اید.
20. you are free to go where you please
شما آزادید هرکجا که بخواهید بروید.
21. you are free to leave at anytime
هرموقع که بخواهید می توانید بروید.
22. you are heavier than i am
شما از من سنگین تر هستید.
23. you are held legally responsible
شما قانونا مسئول هستید.
24. you are indescribable because you cannot be fitted into any description
نتوان وصف تو گفتن که تو در وصف نگنجی
25. you are late, but this time i am going to overlook (it)
دیر کرده ای ولی این دفعه چشم پوشی می کنم.
26. you are my all in all
شما همه چیز من هستید.
27. you are my only sunshine!
تو یگانه مایه ی دلخوشی من هستی.
28. you are not allowed to go further than the river
شما اجازه ندارید که از رودخانه فراتر بروید.
29. you are not in his league, he is a professional criminal
تو از طبقه ی او نیستی،او تبهکار حرفه ای است.
30. you are not so foolish as i thought
آنقدر که فکر می کردم احمق نیستی.
31. you are not wanted here, so, scram!
اینجا خواهان نداری بنابراین برو گمشو!
32. you are old enough to know better!
سن تو آنقدر هست که بدانی ! (از تو قبیح است !)
33. you are partly responsible
تا اندازه ای مسئول هستی.
34. you are right
حق با شماست.
35. you are still an amateur in politics
تو هنوز در سیاست ناشی هستی.
36. you are the cruelest she alive
(شکسپیر) تو ستمگرترین زن دنیا هستی.
37. you are too young to vote
سن شما برای رای دادن کم است.
38. you are very disgraceful!
تو خیلی بی آبرو هستی !
39. you are welcome to use my library any time you want
خواهش می کنم هر وقت خواستید از کتابخانه ی بنده استفاده فرمایید.
40. you ate your own ice cream; you can't eat anyone else's!
بستنی خودت را خوردی،نمی شود مال دیگری را هم بخوری !
41. you badly need the services of a good lawyer
شما به کمک یک وکیل خوب نیاز مبرم دارید.
42. you bear a portion of the blame
بخشی از تقصیر به گردن شماست.
43. you better water down some of your criticisms
بهتر است از شدت انتقادات خودت کم کنی.
44. you can act freely
شما می توانید آزادانه عمل کنید.
45. you can also buy bread ready cut
نان را می توان به صورت از پیش بریده هم خرید.
46. you can come as often as you wish
هر چند بار که دلت بخواهد می توانی بیایی.
47. you can cut the receipt along a perforated line
می توانی قبض رسید را در امتداد خط سوراخ شده پاره کنی.
48. you can depart without their license
شما می توانید بدون رخصت آنها عزیمت کنید.
49. you can dip wool in any color
شما می توانید پشم را به هر رنگی رنگرزی کنید.
50. you can do it any way you will
می توانی هر جور بخواهی آن را انجام بدهی.
51. you can drip the paint directly onto the canvas
می توانی رنگ را مستقیما روی بوم نقاشی بچکانی.
52. you can eat everything except meat
شما می توانید همه چیز بخورید غیر از گوشت.
53. you can either heed my words or show boredom
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
54. you can either pay now or later
می توانید حالا بپردازید یا بعدا.
55. you can enter only if you have made a reservation
فقط اگر از قبل جا گرفته باشید می توانید وارد شوید.
56. you can join us later
می توانی بعدا به ما ملحق بشوی.
57. you can keep the book; i don't need it anymore
کتاب مال تو،من دیگر نیازی به آن ندارم.
58. you can leave whenever you like
هر موقع که بخواهی می توانی بروی.
59. you can never be sure
هرگز نمی توان مطمئن بود.
60. you can pour this liquid on the sugar or, conversely, you can pour the sugar on this liquid
شما می توانید این محلول را روی شکر بریزید یا بالعکس شکر را روی این محلول بریزید.
61. you can purchase tea and cookies at the buttery
می توانی در رستوران (دانشکده) چای و شیرینی بخری.
62. you can reach me at this address
با این نشانی می توانی به من دسترسی داشته باشی.
63. you can redeem your bonds at our central office
اوراق قرضه را می توانید در اداره ی مرکزی ما نقد کنید.
64. you can scale a fish with a knife
می توانی ماهی را با چاقو فلس گیری کنی .
65. you can send your complaints anonymously
می توانید شکایات خود را بدون ذکر نام ارسال نمایید.
66. you can spend the money at your own discretion
شما می توانید پول را به صلاحدید خود خرج کنید.
67. you can stay as long as you want
می توانی تا هر وقت بخواهی بمانی.
68. you can take the subway
می توانی با مترو بروی
69. you can use a pencil, pen (or) whatever
می توانید از مداد یا قلم و غیره استفاده کنید.
70. you can use either hand
می توانی هر یک از دو دستت را به کار ببری.