waterborne

/ˈwɒtərˌbɔːrn//ˈwɔːtəbɔːn/

معنی: اب اورده، اب برد، حمل شده بوسیله اب
معانی دیگر: (شناور بر آب یا حمل شونده توسط آب) آب آورد، آبی، آب برد، حمل شده درروی اب، حمل شده ازراه دریا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: carried on water; afloat.

(2) تعریف: conveyed by a vessel such as a ship.

- waterborne freight
[ترجمه گوگل] حمل و نقل آب
[ترجمه ترگمان] آب به آب خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: transmitted through water.

- Waterborne diseases are of concern during floods.
[ترجمه گوگل] بیماری های منتقله از آب در هنگام سیل نگران کننده هستند
[ترجمه ترگمان] بیماری های Waterborne در طی سیل در حال نگرانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. waterborne diseases
بیماری های آب آورد

2. waterborne traffic
ترافیک آبی

3. Environmental pressures are strengthening the case for waterborne freight.
[ترجمه گوگل]فشارهای محیطی در حال تقویت مورد برای حمل و نقل آب است
[ترجمه ترگمان]فشارهای محیطی این مورد را برای حمل بار مربوط به آب تقویت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ken looked like a waterborne Tarzan, swinging through the air from wave to wave.
[ترجمه گوگل]کن شبیه یک تارزان در آب بود که از موجی به موج دیگر در هوا می چرخید
[ترجمه ترگمان]کن در حالی که از موج موج برای موج زدن در هوا تکان می خورد، نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They include a new way of controlling waterborne diseases, and of administering drugs to people with chronic diseases.
[ترجمه مریم سالک زمانی] آنها دربرگیرندۀ روش های جدیدی برای کنترل بیماری های ناشی از آب و دارودرمانی برای مبتلایان به بیماری های مزمن هستند.
|
[ترجمه گوگل]آنها شامل روش جدیدی برای کنترل بیماری های منتقله از طریق آب و تجویز دارو به افراد مبتلا به بیماری های مزمن هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها شامل روش جدیدی برای کنترل بیماری های مربوط به آب و دادن دارو به افراد مبتلا به بیماری های مزمن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Waterborne polyurethane (WPU) emulsions were synthesized by step-growth addition polymerization from a polyether polylol, toluene diisocyanate, dimethylolpropionic acid.
[ترجمه گوگل]امولسیون های پلی اورتان (WPU) بوسیله پلیمریزاسیون افزودن مرحله به رشد از پلی اتر پلیلول، تولوئن دی ایزوسیانات، دی متیلولپروپیونیک اسید سنتز شدند
[ترجمه ترگمان]پلی اورتان Waterborne (WPU)با پلیمریزاسیون addition به رشد از یک polyether polyether، تولوین diisocyanate، dimethylolpropionic سنتز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Waterborne polyurethane resin is prepared by alcoholyzing oil with polyol at first, and then reacting with polyether (polyester), dimethylol propionic acid, diisocyanate.
[ترجمه گوگل]رزین پلی یورتان موجود در آب ابتدا با الکل کردن روغن با پلیول و سپس واکنش با پلی اتر (پلی استر)، دی متیلول پروپیونیک اسید، دی ایزوسیانات تهیه می شود
[ترجمه ترگمان]رزین پلی اورتان در ابتدا توسط alcoholyzing روغن با polyol تهیه می شود و سپس با polyether (پلی استر)، dimethylol propionic اسید، diisocyanate واکنش نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A waterborne conductive coatings was prepared conductive graphite powders as filler and fluorocarbon emulsion as binder.
[ترجمه گوگل]یک پوشش رسانای آب، پودر گرافیت رسانا به عنوان پرکننده و امولسیون فلوئوروکربن به عنوان چسب تهیه شد
[ترجمه ترگمان]یک پوشش رسانا از آب، پودرهای گرافیت را به عنوان ماده پرکننده و امولسیون کننده به عنوان binder تهیه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As one component of two - pack waterborne polyurethane coating, polyisocyanate contains unmodified isocyanate and hydrophilically modefied polyisocyanate.
[ترجمه گوگل]پلی ایزوسیانات به عنوان یکی از اجزای پوشش پلی اورتان آب دو بسته حاوی ایزوسیانات اصلاح نشده و پلی ایزوسیانات اصلاح شده هیدروفیل است
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک جز از پوشش پلی اورتان مربوط به آب، polyisocyanate شامل isocyanate unmodified و hydrophilically modefied polyisocyanate می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The title alkyd resin modified waterborne nitrocellulose emulsion was prepared by alkyd resin phase inversion process.
[ترجمه گوگل]عنوان امولسیون نیتروسلولز آب اصلاح شده با رزین آلکیدی با فرآیند وارونگی فاز رزین آلکیدی تهیه شد
[ترجمه ترگمان]عنوان رزین alkyd که به آب اضافه شد، توسط فرآیند وارونگی فاز رزین alkyd تهیه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The thesis start with the waterborne tourism of the Yangtze River, circumfuse the motif to study.
[ترجمه گوگل]پایان نامه با گردشگری آبی رودخانه یانگ تسه شروع می شود، موتیف را برای مطالعه شرح می دهد
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه با توجه به توریسم آب رودخانه Yangtze آغاز می شود و نقش و نگار را در مطالعه نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And till now, there is not any waterborne polyurethane with perfect performances.
[ترجمه گوگل]و تاکنون هیچ پلی اورتان آب با عملکرد عالی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]و تا به حال، هیچ پلی اورتان آبی با اجراهای کامل وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The polyester anionic waterborne polyurethane emulsion was synthesized by the reaction of toluene diisocyanate with polyester glycol, hydrophilic extender and other glycol.
[ترجمه گوگل]امولسیون پلی یورتان آب آنیونی پلی استر با واکنش تولوئن دی ایزوسیانات با پلی استر گلیکول، توسعه دهنده آبدوست و سایر گلیکول ها سنتز شد
[ترجمه ترگمان]این امولسیون از واکنش تولوئن با فسفات پلی استر، extender hydrophilic و گلیکول waterborne سنتز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A waterborne coatings has been developed based on inorganic salts, acids and nano - scale TiO which was prepared with titanium sulfate, metatitanium acid, and titanyl sulfate.
[ترجمه گوگل]یک پوشش آب بر پایه نمک های معدنی، اسیدها و TiO2 در مقیاس نانو ساخته شده است که با سولفات تیتانیوم، اسید متاتیتانیوم و سولفات تیتانیل تهیه شده است
[ترجمه ترگمان]یک پوشش آب براساس نمک های غیر آلی، اسیدها و TiO مقیاس نانو تولید شده است که با سولفات تیتانیوم، metatitanium اسید و سولفات titanyl تهیه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اب اورده (صفت)
waterborne

اب برد (صفت)
waterborne

حمل شده بوسیله اب (صفت)
waterborne

انگلیسی به انگلیسی

• carried by water; transferred via water (as of diseases)
something that is water-borne is carried or passed on by water.

پیشنهاد کاربران

آب پیما
ناشی از آب
مربوط به آب
مثلا waterborne disease یعنی بیماری هایی که با آب حمل میشن
آب ترابر

بپرس