1. Take away my good name and take away my life.
[ترجمه Sana] ازنام وزندگی خوب من یادببرید|
[ترجمه s.bagher] شهرت خوبم را از من بگیرید و من را نابود کنید|
[ترجمه هانیه] از اسمم و از زندگی خوبم دور شوید|
[ترجمه آرش] نیکنامی را از من بگیرید تا زندگی ام نابود شود|
[ترجمه فرزاد] خوشنامی وزندگی مرا برد|
[ترجمه شان] نام نیکم را بگیر ی زندکیم را گرفته ای|
[ترجمه Mm] با گرفتن نام ام زندگی را از من گرفته اید|
[ترجمه Mehri] نام خوبم را ببر و زندگیم را بگیر|
[ترجمه Shaghayegh] نام خوبم را بردار و وجدم را بگیر|
[ترجمه داوود پلنگ] آبروی مرا از بین ببرید و زندگی ام را نابود کنید!|
[ترجمه گوگل]نام نیکم را بردار و جانم را بگیر[ترجمه ترگمان]نام good را از من دور کنید و از زندگی من دور شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Paper plane fly farther take away my heart.
[ترجمه همیشه] هواپیمای کاغذی پرواز کرد و از قلب من دور شد|
[ترجمه roozbeh] هواپیمای کاغذی دورتر پرواز می کند و قلب من را با خود می برد ( احتمالا روی کاغذ ان پیامی عاشقانه نوشته شده )|
[ترجمه لیلا ( مترجم)] هواپیمای کاغذی دورتر برو و قلب مرا با خود ببر|
[ترجمه گوگل]هواپیمای کاغذی دورتر پرواز می کند قلبم را می برد[ترجمه ترگمان] هواپیمای بدون کاغذ از قلب من دور میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Time would take away many memories ,but it can't take away my mood to love you.
[ترجمه گلسک] گذر زمان می تواند خاطرات زیادی را با خود ببرد، ولی قادر نیست عشق تو را از من بستاند.|
[ترجمه شان] سپری شدن زمان خاطره های بسیاری را با خود میبرد اما نمی تواند حال و هوای دوست داشتن ترا از من بگیرد .|
[ترجمه گوگل]زمان خیلی از خاطرات را از بین می برد، اما نمی تواند حال و هوای دوست داشتن تو را از من بگیرد[ترجمه ترگمان]زمان بسیاری از خاطرات را از دست خواهد داد، اما نمی توانم حال و حوصله دوست داشتن تو را داشته باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. 'It's starting to rain again. '--'Not enough to take away from the charm of the scene. '.
[ترجمه محمد جواد] باران دوباره شروع به باریدن کرد ، البته اینقدری نیست که منو از زیبایی صحنه باران دور کنه|
[ترجمه گوگل]'باران دوباره شروع شده است "--" برای از بین بردن جذابیت صحنه کافی نیست '[ترجمه ترگمان]دوباره باران شروع می شود - نه به اندازه ای که از جذابیت صحنه دور باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Ten take away four leaves six .
[ترجمه مهدی] از ده تا که چاهارتا کم بشه شیش تا باقی میمونه|
[ترجمه شان] از ده تا چهار تا کم بشود شش تا میماند .|
[ترجمه مریم مزدایی] گرچه ترجمه ی مهدی و شان هر دو درست است ، ولی فرم رایج این جمله به انگلیسی ، مجهول است. دقت کنید : four taken away ten, leaves six|
[ترجمه گوگل]ده بردار چهار برگ شش [ترجمه ترگمان]ده قدم دورتر، چهار حرکت ششم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The small shopkeepers realized that the hypermarket will take away some of their trade.
[ترجمه مینا] مغازه دارهای کوچیک درک کردند که سوپرمارکت ها برخی از تجارت اونها رو از بین میبرند|
[ترجمه گوگل]مغازه داران کوچک متوجه شدند که هایپرمارکت بخشی از تجارت آنها را از بین خواهد برد[ترجمه ترگمان]فروشندگان کوچک به این مساله پی بردند که هایپر مارکت ها برخی از تجارت خود را از دست خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Take away the glasses and the tray.
[ترجمه شان] لیوان ها و سینی را بردارید.|
[ترجمه گوگل]لیوان و سینی را بردارید[ترجمه ترگمان]عینک و سینی رو بردار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Take away love, and our earth is a tomb.
[ترجمه گوگل]عشق را دور کن و زمین ما آرامگاه است
[ترجمه ترگمان]عشق را از خود دور کنید و زمین ما قبری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عشق را از خود دور کنید و زمین ما قبری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We should not insult them, take away their personal effects or try to exact recantations from them, but without exception should treat them sincerely and kindly.
[ترجمه گوگل]ما نباید به آنها توهین کنیم، وسایل شخصی آنها را از آنها بگیریم یا سعی در انکار آنها داشته باشیم، بلکه بدون استثنا باید با آنها صمیمانه و مهربانانه رفتار کنیم
[ترجمه ترگمان]ما نباید به آن ها توهین کنیم، تاثیرات شخصی خود را برداریم و یا سعی کنیم آن ها را از آن ها دقیق بگیریم، اما بدون استثنا باید با آن ها صادقانه و با مهربانی رفتار کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما نباید به آن ها توهین کنیم، تاثیرات شخصی خود را برداریم و یا سعی کنیم آن ها را از آن ها دقیق بگیریم، اما بدون استثنا باید با آن ها صادقانه و با مهربانی رفتار کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I had a strong coffee to take away the nasty taste of the food.
[ترجمه Davood Palang] محبور شدم یه قهوه قوی بخورم تا طعم مزخرف غذا رو از بین ببرم!|
[ترجمه گوگل]یک قهوه غلیظ خوردم تا طعم بد غذا را از بین ببرم[ترجمه ترگمان]من یک قهوه قوی داشتم که مزه زننده غذا را از بین ببرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Don't let him take away your freedom to think for yourself.
[ترجمه صبا] به او اجازه ندهید که ازادی ات را برای فکر کردن به خودت ببرد|
[ترجمه مریم فتحی] اجازه نده ازادی ات را به بهانه ی نگرانی برای تو از بین ببرد|
[ترجمه شان] نگذار او به بهانه نگران بودن برای تو، آزادی ات را بگیرد.|
[ترجمه داوود پ] اجازه نده بهش که آزادی تفکر تو ازت بگیر و برات تصمیم گیری کنه!|
[ترجمه گوگل]اجازه ندهید که او آزادی فکر کردن را از شما بگیرد[ترجمه ترگمان]نگذارید آزادی شما برای فکر کردن به خودتان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The disagreement between the two men should not take away from their accomplishments.
[ترجمه گوگل]اختلاف بین این دو نفر نباید دستاوردهای آنها را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]عدم توافق بین این دو مرد نباید از دستاوردهای آن ها دور باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عدم توافق بین این دو مرد نباید از دستاوردهای آن ها دور باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I'll give you some tablets to take away the pain.
[ترجمه گوگل]چند قرص بهت میدم تا دردت کم بشه
[ترجمه ترگمان]بهت چند تا قرص میدم تا دردت رو برطرف کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بهت چند تا قرص میدم تا دردت رو برطرف کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Nothing can take away the anguish of losing a child.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز نمی تواند اندوه از دست دادن فرزند را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز نمی تواند رنج از دست دادن یک بچه را از دست بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز نمی تواند رنج از دست دادن یک بچه را از دست بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. 't takeaway the world that belongs to you.
[ترجمه گوگل]دنیایی که متعلق به توست را نبر
[ترجمه ترگمان]takeaway، دنیایی که متعلق به توست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]takeaway، دنیایی که متعلق به توست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. There's a Chinese takeaway in the centre of town.
[ترجمه Khodefarbod] یک رستوران چینی بیرون بر در مرکز شهر وجود دارد|
[ترجمه گوگل]یک غذای چینی در مرکز شهر وجود دارد[ترجمه ترگمان]یک رستوران چینی در مرکز شهر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. Takeaways take aim for the stars CHINESE takeaway restaurants will soon be given a star rating to encourage higher standards.
[ترجمه گوگل]غذای آماده برای ستاره ها به رستوران های غذای آماده چینی برای تشویق به استانداردهای بالاتر رتبه بندی ستاره داده می شود
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که رستوران های چینی رستوران چینی به زودی برای تشویق استانداردهای بالاتر به یک ستاره داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که رستوران های چینی رستوران چینی به زودی برای تشویق استانداردهای بالاتر به یک ستاره داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. They charge the same price for a takeaway as they do for eating in the restaurant.
[ترجمه گوگل]آنها همان قیمتی را برای غذای آماده دریافت می کنند که برای غذا خوردن در رستوران می گیرند
[ترجمه ترگمان]آن ها قیمت مشابهی را برای رستوران تهیه می کنند چون در رستوران غذا می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها قیمت مشابهی را برای رستوران تهیه می کنند چون در رستوران غذا می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. At last - takeaway sandwiches with flavour that packs a punch!
[ترجمه گوگل]در نهایت - ساندویچ های غذای آماده با عطر و طعمی که بسیار عالی است!
[ترجمه ترگمان]بالاخره ساندویچ - با طعم گیلاس! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بالاخره ساندویچ - با طعم گیلاس! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. Shop raid: Thieves broke into a takeaway food shop in Northallerton.
[ترجمه گوگل]یورش به فروشگاه: دزدان به یک فروشگاه مواد غذایی در نورثالرتون نفوذ کردند
[ترجمه ترگمان]یورش خرید و فروش: دزدان به یک مغازه غذای رستوران در Northallerton دستبرد زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یورش خرید و فروش: دزدان به یک مغازه غذای رستوران در Northallerton دستبرد زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. Let's have a takeaway tonight.
[ترجمه مریم] بیا امشب خوش باشیم|
[ترجمه شان] بیایید امشب غذای آماده بخوریم ( منظور اینست که از رستوران غذای آماده شده بگیریم و درخانه سرو کنیم )|
[ترجمه گوگل]بیایید امشب یک غذای آماده داشته باشیم[ترجمه ترگمان] امشب راه takeaway داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. The Parkgate takeaway was declared the region's top chip shop in a competition we ran in 1990.
[ترجمه گوگل]غذای آماده پارک گیت در رقابتی که در سال 1990 برگزار کردیم به عنوان برترین فروشگاه چیپس منطقه معرفی شد
[ترجمه ترگمان]رستوران Parkgate در رقابتی که در سال ۱۹۹۰ اجرا کردیم به عنوان یک فروشگاه برتر منطقه اعلام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رستوران Parkgate در رقابتی که در سال ۱۹۹۰ اجرا کردیم به عنوان یک فروشگاه برتر منطقه اعلام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. Introductive takeaway: solution before you sign labor contract, physical examination?
[ترجمه گوگل]غذای آماده مقدماتی: راه حل قبل از امضای قرارداد کار، معاینه فیزیکی؟
[ترجمه ترگمان]غذای رستوران: محلول قبل از این که قرارداد کار، معاینه فیزیکی را امضا کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]غذای رستوران: محلول قبل از این که قرارداد کار، معاینه فیزیکی را امضا کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
24. Takeaway: We have become gifts to God that he delights in.
[ترجمه گوگل]غذای آماده: ما هدیه ای برای خدا شده ایم که او از آن لذت می برد
[ترجمه ترگمان]takeaway: ما به خداوند هدیه داده ایم که از آن لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]takeaway: ما به خداوند هدیه داده ایم که از آن لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
25. Introductive takeaway: according to official statistics, China miners appear in every year more than 000 example "pneumoconiosis disease".
[ترجمه گوگل]مقدمه: طبق آمار رسمی، معدنچیان چینی هر سال در بیش از 000 نمونه "بیماری پنوموکونیوز" ظاهر می شوند
[ترجمه ترگمان]رستوران Introductive: با توجه به آمار رسمی، معدنچیان چینی در هر سال بیش از ۱۰۰۰ نمونه \"بیماری pneumoconiosis\" ظاهر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رستوران Introductive: با توجه به آمار رسمی، معدنچیان چینی در هر سال بیش از ۱۰۰۰ نمونه \"بیماری pneumoconiosis\" ظاهر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
26. Takeaway: IT consulting is a tough, competitive field, and there are ample opportunities to mishandle the job.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد: مشاوره فناوری اطلاعات یک زمینه سخت و رقابتی است و فرصتهای زیادی برای مدیریت نادرست کار وجود دارد
[ترجمه ترگمان]takeaway: مشاوره فن آوری اطلاعات یک حوز سخت و رقابتی است و فرصت های زیادی برای انجام این کار وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]takeaway: مشاوره فن آوری اطلاعات یک حوز سخت و رقابتی است و فرصت های زیادی برای انجام این کار وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
27. Pizza was by far the most popular takeaway choice, accounting for 83 % of sales.
[ترجمه گوگل]پیتزا با 83 درصد فروش، محبوبترین انتخاب غذای آماده بود
[ترجمه ترگمان]پیتزا، محبوب ترین انتخاب رستوران است، که ۸۳ % فروش را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیتزا، محبوب ترین انتخاب رستوران است، که ۸۳ % فروش را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. Chinese restaurants provide a takeaway service.
[ترجمه شان] رستوران های چینی سرویس غذای بیرون بر را ارایه می دهند.|
[ترجمه گوگل]رستوران های چینی سرویس غذای آماده ارائه می دهند[ترجمه ترگمان]رستوران های چینی یک سرویس رستوران تهیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
29. We have a takeaway for supper.
[ترجمه گوگل]برای شام غذای آماده داریم
[ترجمه ترگمان] ما شام مهمون داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ما شام مهمون داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید