strong suit

/ˈstrɒŋˈsuːt//strɒŋsuːt/

در بازی ورق دست قوی

جمله های نمونه

1. I'm afraid geography is not my strong suit.
[ترجمه سینا] گمان میکنم جغرافی نقطه قوت من نباشد.
|
[ترجمه Hossein] متاسفم، جغرافیا نقطه قوت من نیست.
|
[ترجمه گوگل]می ترسم جغرافیا لباس قوی من نباشد
[ترجمه ترگمان]من می ترسم که جغرافیا کت و شلوار قوی من نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Sympathy is not Jack's strong suit.
[ترجمه زهره] همدلی نقطه قوت جک نیست
|
[ترجمه گوگل]همدردی کت و شلوار قوی جک نیست
[ترجمه ترگمان]همدلی یک جور لباس قوی جک نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You can see Jack s strong suit was menace.
[ترجمه لیلا نیک] تو میتونی ببینی که جک تو تهدید خوب بود . you can see Jack is an export on menace
|
[ترجمه گوگل]می توانید ببینید کت و شلوار قوی جک یک تهدید بود
[ترجمه ترگمان]تو می تونی کت و شلوار قوی جک رو ببینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Politeness is not his strong suit.
[ترجمه گوگل]ادب کت و شلوار قوی او نیست
[ترجمه ترگمان]مودب، کت و شلوار strong نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Appetizers are the strong suit of the menu.
[ترجمه Azade] پیش غذاها نقاط قوت این منو هستند
|
[ترجمه گوگل]پیش غذاها کت و شلوار قوی منو هستند
[ترجمه ترگمان]Appetizers کت و شلوار قوی منوی غذا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Denial is not my strong suit.
[ترجمه گوگل]انکار لباس قوی من نیست
[ترجمه ترگمان]انکار لباس قوی من نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This was his strong suit, and he was rightly confident that he would carry it off.
[ترجمه گوگل]این کت و شلوار قوی او بود و او به درستی مطمئن بود که آن را با خود خواهد برد
[ترجمه ترگمان]این کت و شلوار strong بود و به درستی مطمئن بود که این کار را خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Bill's strong suit is being able to eat more than anybody else.
[ترجمه گوگل]لباس قوی بیل این است که بتواند بیش از هر کس دیگری غذا بخورد
[ترجمه ترگمان]کت و شلوار قوی بیل می تواند بیشتر از هر کس دیگری بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sorry but that isn't my strong suit.
[ترجمه Shirinbahari] متاسفم ولی و من در این زمینه مهارتی ندارم.
|
[ترجمه گوگل]متاسفم اما این کت و شلوار قوی من نیست
[ترجمه ترگمان]متاسفم، این کت و شلوار قوی من نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Jumping on a dead level was his strong suit, you understand?
[ترجمه گوگل]میفهمی پریدن روی سطح مرده لباس قوی او بود؟
[ترجمه ترگمان]پریدن از سطح مرده، کت و شلوار strong بود، فهمیدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Patience is his strong suit.
[ترجمه Mary.hb] او بسیار آدم صبوری است
|
[ترجمه گوگل]صبر لباس قوی اوست
[ترجمه ترگمان]صبر لباس قوی اوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Dynamic range has never quite been the Cowboy Junkies' strong suit.
[ترجمه گوگل]محدوده دینامیکی هرگز کت و شلوار قوی Cowboy Junkies نبوده است
[ترجمه ترگمان]محدوده دینامیکی هرگز کاملا مناسب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Perhaps the order of the destruction of Ixora's men was random; logic was not the doctor's strong suit.
[ترجمه گوگل]شاید دستور نابودی مردان ایکسورا تصادفی بوده است منطق کت و شلوار قوی دکتر نبود
[ترجمه ترگمان]شاید نظم و ترتیب انهدام افراد of تصادفی بود، منطق و منطق دکتر نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At that stage, math is simply following steps and watching out for details, her strong suit.
[ترجمه گوگل]در آن مرحله، ریاضی به سادگی مراحل را دنبال می کند و مراقب جزئیات است، لباس قوی او
[ترجمه ترگمان]در این مرحله، ریاضی به سادگی مراحل زیر را دنبال می کند و برای جزئیات، لباس قوی او، مراقب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

نقطه قوت، شاخصه برتر
�a particular skill or ability that a person or an organization has: Patience isn't exactly her strong suit. He has publicly acknowledged the economy is not his strong suit
Also called strong point . one's most highly developed characteristic, talent, or skill; forte: Patience is not his strong suit.
...
[مشاهده متن کامل]

خوب بودن در چیزی
مترادف با
To be good at something
To be an export on something
در زمینه تخصص من
در این زمینه تخصص ( دارم یا ندارم بستگی به جمله دارد )
برگ برنده
خصلت برجسته - نقطه قوت
نقطه قوت
استعداد. خوب بودن در چیزی

بپرس