1. Before painting, you should stir up the paint a bit.
[ترجمه علی اکبر منصوری] قبل از رنگ زدن/نقاشی، باید رنگ را کمی تکان دهید/بهم بزنید!|
[ترجمه گوگل]قبل از رنگ آمیزی، باید رنگ را کمی هم بزنید[ترجمه ترگمان]قبل از نقاشی باید نقاشی را کمی تکان بدهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. As usual, Harriet is trying to stir up trouble.
[ترجمه گوگل]طبق معمول، هریت سعی می کند مشکل ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]هریت، مثل همیشه سعی می کند دردسر درست کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هریت، مثل همیشه سعی می کند دردسر درست کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Their aim was to stir up feeling against the war.
[ترجمه علی اکبر منصوری] هدفشان تحریک احساسات/برانگیختن عواطف در برابر جنگ بود!|
[ترجمه گوگل]هدف آنها برانگیختن احساسات علیه جنگ بود[ترجمه ترگمان]هدف آن ها این بود که به جنگ و جنگ ادامه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. His speech was calculated to stir up the crowd.
[ترجمه گوگل]سخنان او حساب شده بود تا جمعیت را برانگیزد
[ترجمه ترگمان]حرف زدنش طوری بود که جمعیت را به جنب و جوش درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حرف زدنش طوری بود که جمعیت را به جنب و جوش درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She's always trying to stir up scandal.
[ترجمه بنیامین رئوف] اون همیشه سعی میکنه رسوایی به پا کنه|
[ترجمه گوگل]او همیشه در تلاش است تا رسوایی ایجاد کند[ترجمه ترگمان]اون همیشه سعی می کنه جنجال و جنجال راه بندازه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Don't stir up trouble between them.
[ترجمه گوگل]بین آنها مشکل ایجاد نکنید
[ترجمه ترگمان]بین آن ها دردسر درست نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بین آن ها دردسر درست نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Whenever he's around, he always manages to stir up trouble.
[ترجمه گوگل]هر وقت او در اطراف است، همیشه موفق می شود دردسر ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]هر وقت که اون اطراف باشه همیشه دردسر درست می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر وقت که اون اطراف باشه همیشه دردسر درست می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. What they are doing is bound to stir up controversy.
[ترجمه بنیامین رئوف] کاری که میکنن اینه که کشمکش رو به هم بزنن|
[ترجمه گوگل]کاری که آن ها انجام می دهند، ناگزیر به ایجاد اختلاف است[ترجمه ترگمان]کاری که آن ها انجام می دهند این است که مجادله را به هم بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It seems to stir up emotions and rake over apparently quiescent turmoil.
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که احساسات را برمیانگیزد و آشفتگی ظاهراً آرام را برمیانگیزد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که آن احساسات را تحریک کرده و به ظاهر خاموش در حال خاموش شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که آن احساسات را تحریک کرده و به ظاهر خاموش در حال خاموش شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Don't deliberately stir up trouble. 5 Pray for the person that is picking on you.
[ترجمه گوگل]عمداً مشکل ایجاد نکنید 5 برای کسی که شما را انتخاب می کند دعا کنید
[ترجمه ترگمان]به عمد دردسر درست نکن پنج دعا برای کسی که داره تو رو انتخاب می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عمد دردسر درست نکن پنج دعا برای کسی که داره تو رو انتخاب می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. For many of us, these long winter nights stir up painful memories and fearful thoughts.
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از ما، این شب های طولانی زمستان، خاطرات دردناک و افکار ترسناک را برمی انگیزد
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از ما، این شبه ای دراز زمستان خاطرات دردناک و افکار وحشتناکی را در بر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از ما، این شبه ای دراز زمستان خاطرات دردناک و افکار وحشتناکی را در بر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. How dared this man, a virtual stranger, stir up these doubts in so private an area of her life?
[ترجمه گوگل]این مرد، یک غریبه مجازی، چگونه جرأت کرد که این تردیدها را در یک منطقه خصوصی از زندگی خود ایجاد کند؟
[ترجمه ترگمان]چطور این مرد، یک بیگانه مجازی، این تردیدها را در این منطقه خصوصی به وجود آورد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چطور این مرد، یک بیگانه مجازی، این تردیدها را در این منطقه خصوصی به وجود آورد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The murder of anti-Soviet activists abroad would stir up fierce controversy at home.
[ترجمه گوگل]قتل فعالان ضد شوروی در خارج از کشور جنجال شدیدی را در داخل کشور برانگیخت
[ترجمه ترگمان]قتل فعالان ضد شوروی در خارج از کشور باعث ایجاد جنجال شدیدی در خانه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قتل فعالان ضد شوروی در خارج از کشور باعث ایجاد جنجال شدیدی در خانه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. And, of course, if he did stir up trouble he could always be put inside again.
[ترجمه گوگل]و البته، اگر مشکلی ایجاد میکرد، همیشه میتوانست او را دوباره داخل کند
[ترجمه ترگمان]و البته، اگر دردسر درست می کرد، باز هم می توانست بار دیگر به درون بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و البته، اگر دردسر درست می کرد، باز هم می توانست بار دیگر به درون بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. For lawyers, unlike most accountants, love to stir up trouble.
[ترجمه گوگل]برای وکلا، بر خلاف اکثر حسابداران، عاشق ایجاد مشکل هستند
[ترجمه ترگمان]برای وکیل ها، برخلاف اغلب حسابدارم عاشق این که تو دردسر بیفتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای وکیل ها، برخلاف اغلب حسابدارم عاشق این که تو دردسر بیفتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید