skinful

/ˈskɪnfʊl//ˈskɪnfʊl/

به اندازه ی یک خیک یا یک مشک، باندازه یک خیک پر، شکم پر

جمله های نمونه

1. By ten o'clock he'd had a skinful.
[ترجمه حسین کتابدار] تا ساعت ده حسابی مست کرده بود.
|
[ترجمه گوگل]تا ساعت ده او یک چروک شده بود
[ترجمه ترگمان]در ساعت ده او کمی مشروب خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He'd had a skinful and got into a fight.
[ترجمه گوگل]او پوستی کرده بود و دعوا کرده بود
[ترجمه ترگمان]او کمی مشروب خورده بود و درگیر جنگ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I'd had a skinful the night before and was still groggy.
[ترجمه گوگل]من شب قبل چروک خورده بودم و هنوز گیج بودم
[ترجمه ترگمان]شب قبل مشروب خورده بودم و هنوز هم سست بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Benjamin Ryan had had a skinful, that much was evident.
[ترجمه گوگل]بنجامین رایان پوستی داشت که خیلی مشهود بود
[ترجمه ترگمان]بنجامین رایان کمی مشروب خورده بود و این موضوع کاملا مشخص بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I could see at once that they had all had a skinful.
[ترجمه گوگل]من یک دفعه می توانستم ببینم که همه آنها پوستی داشتند
[ترجمه ترگمان]بلافاصله متوجه شدم که همه آن ها شکم پر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If it was Monday morning, I must have had a skinful the night before.
[ترجمه گوگل]اگر صبح دوشنبه بود، حتماً شب قبل پوستی خورده بودم
[ترجمه ترگمان]اگر روز دوشنبه بود، حتما شب مشروب خورده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Someone had to drive me home last night because I had a skinful.
[ترجمه گوگل]دیشب یکی مجبور شد من را به خانه برساند، زیرا من پوستی داشتم
[ترجمه ترگمان]دیشب یه نفر مجبور بود من رو برسونه خونه چون یه کم مشروب خورده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Come for years, push a car by the car, talk about a car to discuss a car, really skinful word wants to say.
[ترجمه گوگل]بیا برای سال، یک ماشین را فشار دهید، در مورد یک ماشین صحبت کنید تا درباره یک ماشین بحث کنید، کلمه واقعاً پوستی می خواهد بگوید
[ترجمه ترگمان]برای سال ها، یک ماشین را کنار ماشین هل دهید، در مورد اتومبیل صحبت کنید تا در مورد یک اتومبیل صحبت کنید، واقعا یک کلمه می خواهد بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Anyhow, have a lot of time, we are hold back wears what skinful enrages go to bed.
[ترجمه گوگل]به هر حال، زمان زیادی داریم، ما از پوشیدن لباس هایی که خشم های پوستی به رختخواب می روند، خودداری می کنیم
[ترجمه ترگمان]به هر حال، وقت زیادی داشته باشیم، وقت زیادی داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Even with Wayne Rooney playing like a pub footballer on Sunday morning after a skinful the night before Manchester United are still destroying teams.
[ترجمه گوگل]حتی با وجود اینکه وین رونی صبح یکشنبه مانند یک فوتبالیست میخانه ای بازی می کند، پس از یک شب قبل از منچستریونایتد، باز هم تیم ها را نابود می کنند
[ترجمه ترگمان]حتی با وین رونی، صبح روز یکشنبه بعد از یک شب قبل از اینکه منچستر یونایتد هنوز هم تیم ها را از بین ببرد، بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• amount that a skin can hold, amount that can be put in a leather canteen; as much as one can drink

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
مقدار زیاد نوشیدنی الکلی / پر کردن ظرفیت بدن با مشروب
در زبان محاوره ای:
یه دل سیر مشروب خوردن، تا خرخره نوشیدن، مست کردن حسابی
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ( عامیانه – بریتانیایی ) :
مقدار زیادی نوشیدنی الکلی که باعث مستی یا تغییر رفتار بشه
مثال: He had a skinful last night and couldn’t walk straight.
دیشب تا خرخره مشروب خورد و نمی تونست صاف راه بره.
2. ( طنزآمیز – تصویری ) :
تصویرسازی از �پر شدن پوست بدن� با الکل—یعنی نوشیدن تا حدی که بدن دیگه جا نداشته باشه
مثال: After a skinful, he started singing in the streets.
بعد از یه دل سیر مشروب، شروع کرد وسط خیابون آواز خوندن.
3. ( فرهنگی – رفتار مستی ) :
در گفتار بریتانیایی، این اصطلاح معمولاً با رفتارهای مستی، بی ملاحظگی، یا خوش گذرونی همراهه
مثال: She’s fine now—just had a skinful at the party.
الان خوبه—فقط تو مهمونی یه دل سیر نوشید.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
a bellyful – a load of booze – a heavy drink – a binge – a drunken spree