roll call

/roʊlˈkɒl//rəʊlkɔːl/

معنی: حضور و غیاب، حضور و غیاب سازمانی، حاضر و غایب شیپور جمع، نامیدن
معانی دیگر: حاضر غایبی، ثبت حضور و غیاب، نامیدن افراد، نامش، حاضر و غایب نظ، شیپور جمع، حضور و غیاب، افراد، حضور و غیاب سازمانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the reading aloud of a list of names of those expected to be present, such as students in a classroom, soldiers in a unit, or members at a meeting.

(2) تعریف: a time designated for such a reading or a signal, such as a bugle call, announcing that time.

جمله های نمونه

1. At the roll call, the students answered up to their names.
[ترجمه فیروزآبادی] در حضور وغیاب ، دانش آموزان به نامشان پاسخ دادند
|
[ترجمه گوگل]در فراخوان، دانش آموزان به اسامی خود پاسخ دادند
[ترجمه ترگمان]در این مکالمه تلفنی، دانش آموزان به اسامی آن ها پاسخ دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They turned up missing at the roll call.
[ترجمه گوگل]آنها در تماس تلفنی گم شدند
[ترجمه ترگمان] اونا موقع تماس گرفتن گم شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Staff evacuated the building and a roll call was taken outside.
[ترجمه Fatima] کارکنان ساختمان رو تخلیه کردند و یک حصور و غیاب بیرون گرفته شد
|
[ترجمه گوگل]کارکنان ساختمان را تخلیه کردند و یک تماس تلفنی از بیرون گرفته شد
[ترجمه ترگمان]کارکنان ساختمان را تخلیه کردند و یک تلفن همراه بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Three senators missed the roll call.
[ترجمه گوگل]سه سناتور این فراخوان را از دست دادند
[ترجمه ترگمان]سه سناتور از فراخوان رول استعفا دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Meanwhile, a roll call was being taken.
[ترجمه گوگل]در همین حین، فراخوانی در حال انجام بود
[ترجمه ترگمان]در همین حال، یک تماس roll گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A roll call of just some of our people who have achieved something special.
[ترجمه گوگل]فراخوانی از تنها تعدادی از افراد ما که به دستاوردهای ویژه ای دست یافته اند
[ترجمه ترگمان]گروهی از افراد ما که به چیز خاصی دست یافته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Price was reading the roll call.
[ترجمه گوگل]قیمت در حال خواندن فراخوان بود
[ترجمه ترگمان]پرایس مشغول خواندن آهنگ رقص بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Throughout the hourlong roll call, Republicans looked grim.
[ترجمه گوگل]در طول این تماس تلفنی یک ساعته، جمهوری خواهان ترسناک به نظر می رسیدند
[ترجمه ترگمان]در طول زنگ ساعت یک ساعته، جمهوری خواهان عبوس به نظر می رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And the long roll call begins.
[ترجمه HlnA] و حضور و غیاب شروع می شود
|
[ترجمه گوگل]و تماس تلفنی طولانی آغاز می شود
[ترجمه ترگمان]و صدای بلند بلند شروع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When the alphabetical roll call vote for speaker began, members dutifully voted for Gingrich or Gephardt until Rep.
[ترجمه گوگل]هنگامی که رای گیری نامی الفبایی برای سخنران آغاز شد، اعضا با وظیفه شناسی به Gingrich یا Gephardt رای دادند تا اینکه Rep
[ترجمه ترگمان]زمانی که رای گیری به ترتیب الفبایی به مجلس شروع شد، اعضا به طور وظیفه شناسی برای گینگریچ یا Gephardt رای دادند تا زمانی که نماینده مجلس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Anyway, here are the brave volunteers at roll call.
[ترجمه گوگل]به هر حال، در اینجا داوطلبان شجاع هستند
[ترجمه ترگمان] به هر حال، این داوطلبان شجاع برای تماس گرفتن هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The teacher made a roll call.
[ترجمه F] معلم حضور و غیاب کرد
|
[ترجمه گوگل]معلم یک تماس تلفنی برقرار کرد
[ترجمه ترگمان]معلم به یک تلفن زنگ زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The teacher did the roll call in reverse order.
[ترجمه گوگل]معلم فراخوانی را به ترتیب معکوس انجام داد
[ترجمه ترگمان]معلم فراخوانی را به ترتیب معکوس انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The platoon mustered for roll call.
[ترجمه گوگل]جوخه برای فراخوان جمع شد
[ترجمه ترگمان]افراد جمع را احضار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حضور و غیاب (اسم)
rollcall

حضور و غیاب سازمانی (اسم)
rollcall

حاضر و غایب شیپور جمع (اسم)
rollcall

نامیدن (فعل)
style, call, term, name, nominate, denominate, entitle, rollcall

انگلیسی به انگلیسی

• commander; line up for attendance
if you take a roll-call, you check which of the members of a group are present by reading out their names.

پیشنهاد کاربران

حضور و غیاب خیلی عربیه. باید برابری پارسی به جای آن بکار ببریم. به پیشنهاد یکی از کاربران، باشکاوی میتواند برابری درخور باشد. البته پیشنهادهای بیشتری هم دوستان میتوانند روانه کنند.
و اما چَمِ واژۀ Roll Call :
...
[مشاهده متن کامل]

🔴 the process of calling out a list of names to establish who is present.
🔴 If someone does a roll call, they read aloud the names of all the people on the list to make certain that they are present.
🔴 the act of reading aloud the names of people on a list to check whether they are present
نمونه ها:
◀️ We had to stand in the snow every morning for roll call.
◀️ Only 68 appeared at roll call the next morning.
◀️ Check the roll call.

roll call ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: حضور و غیاب
تعریف: خواندن اسامی تمام خدمه و مسافران برای بررسی و حصول اطمینان از حضور آنها در محل استقرار
حضور غیاب
I give a roll call each night

بپرس