اسم ( noun )
• (1) تعریف: the possibility of suffering injury or loss; dangerous chance.
• مترادف: danger, hazard, jeopardy, peril
• متضاد: impossibility, safety
• مشابه: chance
• مترادف: danger, hazard, jeopardy, peril
• متضاد: impossibility, safety
• مشابه: chance
- The explorers faced many risks as they made their way across the ice.
[ترجمه محمد علی] اکتشافگران هنگامی که به یخ ها رسیدند با خطرات بسیاری مواجه شدند.|
[ترجمه مینا] کاوشگران هنگامیکه از میان یخ عبور کردند یا خطرات زیادی روبرو شدند|
[ترجمه زینب سرآمد] همانطور که کاوشگران راه خود را از میان یخ باز می کردند باخطرات زیادی روبرو شدند.|
[ترجمه گوگل] کاوشگران هنگام عبور از یخ با خطرات زیادی مواجه شدند[ترجمه ترگمان] وقتی که راهشان را از روی یخ باز کردند، explorers با خطرات زیادی روبرو شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Life is filled with risks, but we must carry on nonetheless.
[ترجمه گوگل] زندگی پر از خطر است، اما با این وجود باید ادامه دهیم
[ترجمه ترگمان] زندگی پر از خطر است، اما با این وجود ما باید ادامه دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] زندگی پر از خطر است، اما با این وجود ما باید ادامه دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a person or thing that involves possible danger, injury, or loss.
• مترادف: danger, gamble, hazard, peril, venture
• مترادف: danger, gamble, hazard, peril, venture
- This kind of investment is always a risk.
[ترجمه گوگل] این نوع سرمایه گذاری همیشه یک ریسک است
[ترجمه ترگمان] این نوع سرمایه گذاری همیشه یک ریسک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این نوع سرمایه گذاری همیشه یک ریسک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: the probability of loss to an insurer, esp. an insurance company.
- The occupation of logging is considered one of high risk to the insurer.
[ترجمه گوگل] شغل چوب بری یکی از مشاغل پرخطر برای بیمه گذار در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان] اشغال درختان به عنوان یکی از ریسک بالا برای بیمه گر در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اشغال درختان به عنوان یکی از ریسک بالا برای بیمه گر در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: someone or something in regard to the likelihood of loss to the insurer.
- The company considered her a safe risk.
[ترجمه گوگل] شرکت او را یک خطر مطمئن در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان] شرکت او را یک خطر ایمن تلقی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] شرکت او را یک خطر ایمن تلقی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: risks, risking, risked
حالات: risks, risking, risked
• (1) تعریف: to subject to the possibility of injury or loss; hazard.
• مترادف: endanger, gamble, hazard, imperil, jeopardize, venture
• مشابه: adventure, menace, pawn, peril, stake, wager
• مترادف: endanger, gamble, hazard, imperil, jeopardize, venture
• مشابه: adventure, menace, pawn, peril, stake, wager
- She risked her life to climb the mountain.
[ترجمه گوگل] او جان خود را برای بالا رفتن از کوه به خطر انداخت
[ترجمه ترگمان] اون زندگیش رو به خطر انداخت تا از کوه بالا بره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون زندگیش رو به خطر انداخت تا از کوه بالا بره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Are you willing to risk your reputation by making this claim?
[ترجمه گوگل] آیا حاضرید با این ادعا شهرت خود را به خطر بیندازید؟
[ترجمه ترگمان] حاضری این ادعا رو به خطر بندازی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] حاضری این ادعا رو به خطر بندازی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to take the chance of or accept the possibility of (some harmful or adverse consequence).
• مترادف: chance, hazard
• مشابه: tempt, venture
• مترادف: chance, hazard
• مشابه: tempt, venture
- She risked punishment when she disobeyed the order.
[ترجمه گوگل] وقتی از دستور اطاعت نکرد، خطر مجازات را به جان خرید
[ترجمه ترگمان] وقتی از دستور سرپیچی کرد، او تنبیه خود را به خطر انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] وقتی از دستور سرپیچی کرد، او تنبیه خود را به خطر انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- They risked losing their jobs by protesting against conditions in the factory.
[ترجمه گوگل] آنها با اعتراض به شرایط کارخانه خطر از دست دادن شغل خود را داشتند
[ترجمه ترگمان] آن ها با اعتراض به شرایط موجود در کارخانه، خطر از دست دادن شغل خود را به خطر انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] آن ها با اعتراض به شرایط موجود در کارخانه، خطر از دست دادن شغل خود را به خطر انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He risked embarrassing himself by asking such a question, but he had to have an answer.
[ترجمه محمد رومزی] او ریسک خجالت زده شدن رو با پرسیدن چنین سوالی پذیرفت، ولی خب مجبور بود که جوابو داشته باشه|
[ترجمه گوگل] او با پرسیدن چنین سوالی خطر شرمساری خود را داشت، اما باید پاسخی می داشت[ترجمه ترگمان] او خودش را با پرسیدن این سوال شرم اور کرد، اما ناچار بود جوابی بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید