فعل گذرا ( transitive verb )حالات: reviles, reviling, reviled
• : تعریف: to speak about or speak to with hostile insults; disparage or abuse. • مترادف: abuse, deprecate, deride, disparage, mock, slur • متضاد: laud, praise • مشابه: badmouth, belittle, berate, blackguard, calumniate, depreciate, excoriate, insult, malign, ridicule
- Several protesters reviled the politician as she addressed the crowd.
[ترجمه گوگل] چندین معترض در حالی که این سیاستمدار را در میان جمعیت سخنرانی میکرد، فحش دادند [ترجمه ترگمان] چندین معترض، سیاست مدار را به خاطر خطاب کردن خطاب به مردم، مورد انتقاد قرار دادند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• : تعریف: to utter insults and abuse. • مشابه: mock, scorn
جمله های نمونه
1. They feared that he would revile them if they displeased him.
[ترجمه حمید عباسی] آن ها می ترسیدند که اگر ناراحتش کنند، او آن ها را به باد ناسزا خواهد گرفت.
|
[ترجمه حسین کتابدار] آنها ترسیدند که اگر او را ناراحت کنند، او از آنها به شدت انتقاد کند.
|
[ترجمه گوگل]آنها می ترسیدند که اگر او را ناراضی کنند، آنها را دشنام دهد [ترجمه ترگمان]می ترسیدند که ناسزا بگوید و ناسزا بگوید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. What right had the crowd to revile the England players for something they could not help. . . ?
[ترجمه گوگل]جمعیت چه حقی داشتند که بازیکنان انگلیس را به خاطر چیزی که نمی توانستند کمک کنند، توهین کنند ? [ترجمه ترگمان]چه حق داشت که مردم انگلستان را برای چیزی که نمی توانستند به آن ها کمک کنند ناسزا بگویند؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Clergy who revile homosexuality from the pulpit often turn around and take up collections and provide care for AIDS sufferers.
[ترجمه گوگل]روحانیونی که از منبر همجنس گرایی را دشنام می دهند، اغلب دور می گردند و مجموعه هایی را به دست می گیرند و از مبتلایان به ایدز مراقبت می کنند [ترجمه ترگمان]روحانیون که همجنس بازی را از منبر ترجیح می دهند اغلب در اطراف خود می چرخند و مجموعه های جمع آوری می کنند و برای مبتلایان به ایدز مراقبت های بهداشتی فراهم می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. And no auditor would taunt or revile a patient for having been victimized by his engrams.
[ترجمه گوگل]و هیچ حسابرسی نمیتواند بیمار را به خاطر قربانی شدن توسط انگرامهای او طعنه یا توهین کند [ترجمه ترگمان]و هیچ بازرس به خاطر قربانی شدن قربانی او سرزنش یا ناسزا نمی گفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Blessed are ye when men shall revile you and persecute you. . . .
[ترجمه گوگل]خوشا به حال شما وقتی که مردم شما را دشنام دهند و آزار دهند [ترجمه ترگمان]خوشا به حال شما که وقتی مردم به شما ناسزا می گویند و از اذیت کردن شما لذت می برند، [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Future generations will revile her. In America, as a despicable traitor with no sense of honor.
[ترجمه گوگل]نسل های آینده او را دشنام خواهند داد در آمریکا، به عنوان یک خائن حقیر و بدون احساس ناموس [ترجمه ترگمان]نسل آینده به او ناسزا می گوید در آمریکا، به عنوان یک خائن پست و بی شرف [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The medias revile the old fellow inclines to destroy the team Spain. The 68-years-old man is a dotard.
[ترجمه گوگل]رسانه ها به همنوعان قدیمی فحش می دهند که تمایل دارند تیم اسپانیا را نابود کنند این مرد 68 ساله یک آدم دمدمی مزاج است [ترجمه ترگمان]رسانه ها به دوست قدیمی خود تمایل دارند تا تیم اسپانیا را از بین ببرند مرد ۶۸ ساله حقه باز است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Blessed are you when people revile you and persecute you and utteryou falselyw on my account.
[ترجمه گوگل]خوشا به حال شما زمانی که مردم شما را دشنام می دهند و به شما آزار می رسانند و به دروغ به شما سخن می گویند [ترجمه ترگمان]خوشا به حال شما که مردم ناسزا می گویند و شما را آزار می دهند و شما را آزار می دهند و به حساب من utteryou [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. No man should reproach, revile, or slander another man.
[ترجمه گوگل]هیچ کس نباید به دیگری سرزنش، دشنام یا تهمت بزند [ترجمه ترگمان]هیچ مردی نباید به من ناسزا بگوید یا ناسزا بگوید یا به یک مرد دیگر تهمت بزند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. And those standing by said, Do you revile the high priest of God?
[ترجمه گوگل]و کسانی که در آنجا ایستاده بودند گفتند: آیا کاهن اعظم خدا را دشنام می دهید؟ [ترجمه ترگمان]و کسانی که ایستاده بودند می گفتند: آیا شما به کشیش اعظم خدا قسم می خورید؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Thou shalt not revile the gods, nor curse the ruler of thy people.
[ترجمه گوگل]خدایان را دشنام مکن و حاکم قوم خود را نفرین مکن [ترجمه ترگمان]تو به خدایان ناسزا نخواهی گفت و فرمانروای مردمت هم نفرین نکن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Meanwhile, the Bosnian Muslims revile them ( peacekeepers ) for standing by when women and children are shot.
[ترجمه گوگل]در همین حال، مسلمانان بوسنیایی آنها (حافظان صلح) را به خاطر ایستادن در هنگام تیراندازی به زنان و کودکان مورد سرزنش قرار می دهند [ترجمه ترگمان]در همین حال، مسلمانان بوسنی به آن ها (حافظان صلح)برای ایستادن در زمانی که زنان و کودکان هدف گلوله قرار می گیرند ناسزا می گویند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The attendants said, " Would you revile God's high priest? "
[ترجمه گوگل]خادمان گفتند: «آیا کاهن اعظم خدا را دشنام میدهی؟» [ترجمه ترگمان]ملازمان گفتند: \"آیا شما کشیش عالی خدا ناسزا می دهید؟\" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Nevertheless in like manner these dreamers also defile the flesh and despise lordship and revile dignities.
[ترجمه گوگل]با این حال، به همین ترتیب، این رویاپردازان نیز جسم را نجس میکنند و ربوبیت و کرامتها را تحقیر میکنند [ترجمه ترگمان]با وجود این، این dreamers نیز گوشت را آلوده می کنند و lordship و dignities را تحقیر می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
ناسزا گفتن (فعل)
curse, swear, revile, vituperate
فحش دادن ناسزا (فعل)
revile
انگلیسی به انگلیسی
• disparage, abuse, defame, libel, deride if you revile someone or something, you insult them because you hate and despise them; a formal word.
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: To criticize in an abusive or angrily insulting manner 🤬 🔍 مترادف: Insult ✅ مثال: The politician was reviled by the public for his controversial statements
دشنام دادن به. ناسزا گفتن به مثال: Twisting their tongues and reviling the faith زبانهایشان را می پیچانند و دین را دشنام می دهند.
خار کردن
to criticize someone strongly, or say unpleasant things to or about someone/ to criticize someone strongly انتقاد شدید از کسی یا گفتن چیزهای ناخوشایند به کسی یا در مورد کسی، انتقاد شدید از کسی کردن ... [مشاهده متن کامل]
The judge was reviled in the newspapers for his opinions on rape Works of art are often reviled when they are first produced