resemble

/rəˈzembl̩//rɪˈzembl̩/

معنی: تشبیه کردن، مانستن، شباهت داشتن، مانند بودن، همانند کردن یا بودن
معانی دیگر: همانند بودن (با)، همدیس بودن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: resembles, resembling, resembled
• : تعریف: to have a similar nature or have a likeness to.
مترادف: favor, mimic, take after
مشابه: approximate, copy, correspond to, imitate, match, parallel

- She resembles her mother in the way she talks and gestures.
[ترجمه شهریار] او در نحوه سخن گفتن و حالات و حرکاتش به مادرش شباهت دارد.
|
[ترجمه گوگل] او از نظر حرف زدن و اشاره به مادرش شباهت دارد
[ترجمه ترگمان] او به مادرش در نحوه صحبت کردن و اشاره کردن شباهت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I know it's an abstract sculpture, but to me it resembles a fish.
[ترجمه شهریار] از اینکه این مجسمه ای انتزاعی است مطلع ام، اما برای من یادآور شکل یک ماهی است.
|
[ترجمه گوگل] می دانم که این یک مجسمه انتزاعی است، اما برای من شبیه یک ماهی است
[ترجمه ترگمان] می دانم که این یک تندیس انتزاعی است، اما برای من شبیه یک ماهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the two brothers resemble each other
دو برادر با هم شباهت دارند.

2. The brothers resemble each other in taste.
[ترجمه علی اکبر منصوری] برادران در ذائقه بهم شبیه هستند.
|
[ترجمه حلما] برادران از نظر سلیقه به یکدیگر شباهت دارند
|
[ترجمه گوگل]برادران از نظر سلیقه به یکدیگر شباهت دارند
[ترجمه ترگمان]برادرها به هم شباهت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's amazing how closely Brian and Steve resemble each other.
[ترجمه سحر] این شگفت انگیزه که چطور برین و استیو اینقدر نزدیک به هم شباهت دارند.
|
[ترجمه شهریار] شباهت زیادی که بین برایان و استیو وجود دارد، شگفت انگیز است.
|
[ترجمه گوگل]شگفت انگیز است که برایان و استیو چقدر به یکدیگر شباهت دارند
[ترجمه ترگمان]شگفت انگیز است که برایان و استیو شبیه هم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You resemble your mother very closely.
[ترجمه علی اکبر منصوری] تو به مادرت خیلی شبیه هستی.
|
[ترجمه گوگل]خیلی شبیه مادرت هستی
[ترجمه ترگمان]تو خیلی به مادرت شباهت داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. So many hotels resemble each other.
[ترجمه علی اکبر منصوری] بسیاری از هتل ها شبیه بهم هستند.
|
[ترجمه گوگل]بسیاری از هتل ها به یکدیگر شباهت دارند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از هتل ها به یکدیگر شبیه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He does not resemble his brother in any way.
[ترجمه گوگل]او به هیچ وجه شبیه برادرش نیست
[ترجمه ترگمان]او به هیچ وجه به برادرش شباهتی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She may resemble her father facially, but in other respects she's not at all like him.
[ترجمه گوگل]او ممکن است از نظر چهره شبیه پدرش باشد، اما از جنبه های دیگر اصلا شبیه او نیست
[ترجمه ترگمان]او ممکن است شبیه پدرش باشد، اما از جهات دیگر او اصلا شباهتی به او ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He grew up to resemble his father.
[ترجمه گوگل]او بزرگ شد تا شبیه پدرش شود
[ترجمه ترگمان]او بزرگ شد و به پدرش شباهت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The tremor may resemble both essential and cerebellar tremor in that it is present more on tonic posturing and movements.
[ترجمه گوگل]لرزش ممکن است شبیه لرزش اساسی و مخچه باشد زیرا بیشتر در وضعیت و حرکات تونیک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]این لرزش ممکن است به هر دو لرزش حیاتی و cerebellar باشد که در آن بیشتر در مورد ژست و حرکات نیروبخش هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In self-defeating organizations, poor performance comes to resemble this sort of eternally perpetuating cycle.
[ترجمه گوگل]در سازمان‌هایی که خود را شکست می‌دهند، عملکرد ضعیف شبیه این چرخه دائمی می‌شود
[ترجمه ترگمان]در سازمان های خود شکست، عملکرد ضعیف به این نوع از چرخه جاودانه سازی پیوسته می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It will closely resemble a pair of normal diesel locomotives coupled back to back.
[ترجمه گوگل]این بسیار شبیه یک جفت لوکوموتیو معمولی دیزلی است که پشت به هم جفت شده اند
[ترجمه ترگمان]آن نزدیک به یک جفت لوکوموتیو دیزل معمولی است که به پشت برگشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Interestingly, the security problems plaguing network administrators resemble the problems facing transaction-based electronic commerce.
[ترجمه گوگل]جالب توجه است که مشکلات امنیتی که مدیران شبکه را درگیر می کند، شبیه مشکلاتی است که تجارت الکترونیک مبتنی بر تراکنش با آن مواجه است
[ترجمه ترگمان]به طور شگفت انگیز، مسایل امنیتی که مدیران شبکه را به ستوه آورده است، شبیه مشکلات تجارت الکترونیک مبتنی بر تراکنش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Any new facilities constructed will closely resemble the facilities of commercial sector health clubs such as David Lloyd Centres or Esporta.
[ترجمه گوگل]هر گونه تأسیسات جدید ساخته شده شباهت زیادی به امکانات باشگاه های سلامت بخش تجاری مانند مراکز دیوید لوید یا اسپورتا خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]هر امکانات جدیدی که ساخته می شود شبیه امکانات باشگاه های سلامت بخش تجاری مانند مراکز دیوید لوید یا Esporta می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Will it resemble an out-take from Dubliners?
[ترجمه علی اکبر منصوری] آیا مثل یک قسمت حذف شده از مجموعه دوبلینی ها خواهد شد?
|
[ترجمه گوگل]آیا آن را شبیه یک برداشت از Dubliners؟
[ترجمه ترگمان]آیا این شبیه به خارج شدن از Dubliners است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تشبیه کردن (فعل)
analogize, resemble, simulate

مانستن (فعل)
resemble, be like, look like, be similar to

شباهت داشتن (فعل)
resemble

مانند بودن (فعل)
resemble, simulate

همانند کردن یا بودن (فعل)
resemble

انگلیسی به انگلیسی

• be similar to, be akin to; look like, have a similar appearance to
if one thing or person resembles another, they are similar to each other.

پیشنهاد کاربران

شباهت پیدا کردن
به عنوان تعریف کلمه resemble این هم میشه:be or look like sb/sth else
resemble: شبیه بودن
Father and son resemblance
resemble
Look like
Be similar
به مثال
هَمتاییدن.
شباهت داشتن
تشبیه کردن
🔴 ( to look or be like ( someone or something
◀️He strongly resembles his father in appearance and in temperament.
◀️Terrier dogs closely resemble each other.
◀️We couldn't find anything resembling [=like] a good restaurant. [=we couldn't find a good restaurant]
...
[مشاهده متن کامل]

◀️◀️◀️She cheated on his wife. She is pregnant of neighbor's baby
If her husband notices that the child doesn't him, he may order a paternity test and it will cause problems

مترادف liken=look like= مشابه چیزی بودن
Be all looks like somebody or something else
be or look like sb/sth
I resemble my mother
Look like something
شبیه بودن
To be like sb/sth
شبیه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس