• : تعریف: superiority in amount, strength, significance, weight, or the like. • مترادف: predominance
- There is a preponderance of small colleges on their list of the top liberal arts schools.
[ترجمه گوگل] کالجهای کوچکی در فهرست برترین مدارس هنرهای آزاد وجود دارند [ترجمه ترگمان] تعدادی از دانشکده های کوچک در فهرست خود از مدارس عالی هنرهای لیبرال قرار دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- In looking at the Middle Ages, we see a preponderance of religious belief over scientific theory.
[ترجمه Aydin Jz] با نگاهی به قرون وسطی, ما برتری اعتقاد مذهبی بر نظریه علمی را میبینیم
|
[ترجمه گوگل] در نگاهی به قرون وسطی، ما شاهد برتری باور دینی بر نظریه علمی هستیم [ترجمه ترگمان] در نگاه به قرون وسطی، ما یک برتری اعتقادی مذهبی بر نظریه علمی می بینیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. The preponderance of evidence suggests that he's guilty.
[ترجمه پویا محمودی] بخش اعظمی از مدارک حاکی از این است که او گناهکار است.
|
[ترجمه گوگل]غلبه شواهد نشان می دهد که او مجرم است [ترجمه ترگمان]بیشتر مدارک نشون میده که اون گناهکاره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. There is a preponderance of female students in the music department.
[ترجمه گوگل]تعداد دانشجویان دختر در بخش موسیقی بیشتر است [ترجمه ترگمان]بسیاری از دانشجویان زن در بخش موسیقی حضور دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There is a preponderance of tiger in the forest.
[ترجمه Aydin Jz] تعداد زیادی ببر در جنگل وجود دارد
|
[ترجمه گوگل]غلبه ببر در جنگل وجود دارد [ترجمه ترگمان]در جنگل، یک ببر بیشتر وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. There is, therefore, a preponderance of lower paid posts, and a lack of professional and managerial posts.
[ترجمه گوگل]بنابراین، پستهای با حقوق کمتر و کمبود پستهای حرفهای و مدیریتی وجود دارد [ترجمه ترگمان]بنابراین، یک مزیت پست های پرداختی کم تر، و فقدان پست های مدیریتی و مدیریتی وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Giants planners have claimed that a preponderance of ballpark spectators will use transit or walk.
[ترجمه گوگل]برنامه ریزان غول پیکر ادعا کرده اند که اکثر تماشاگران پارک توپ از حمل و نقل یا پیاده روی استفاده می کنند [ترجمه ترگمان]برنامه ریزان تیم Giants هم ادعا کرده اند که یک مزیت of تماشاچی از حمل و نقل و یا پیاده روی استفاده خواهد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. If your enemy has a preponderance of missile weapons or lots of war machines then chariots are vulnerable.
[ترجمه گوگل]اگر دشمن شما سلاحهای موشکی یا ماشینهای جنگی زیادی دارد، ارابهها آسیبپذیر هستند [ترجمه ترگمان]اگر دشمن شما دارای برتری سلاح موشک و یا تعداد زیادی ماشین جنگی باشد، chariots آسیب پذیر هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. At first glance there appears to be a preponderance of narrow gauge or what I would call miniature railways.
[ترجمه گوگل]در نگاه اول به نظر می رسد که گیج باریک یا آنچه من آن را راه آهن مینیاتوری می نامم وجود دارد [ترجمه ترگمان]در نگاه اول به نظر می رسد که از جنس narrow است یا چیزی که من می خواهم به خطوط کوچک خطوط آهن زنگ بزنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A high preponderance of Protestant ascetics might then be suggestive.
[ترجمه گوگل]در این صورت، غلبه زیاد مرتاضان پروتستان ممکن است پیشنهاد کننده باشد [ترجمه ترگمان]در این هنگام بود که گفته می شد که قدرت high پروتستان را ممکن است تلقین کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. At sentencing, the judge found by a preponderance of the evidence that Putra had been involved in both transactions.
[ترجمه گوگل]در هنگام صدور حکم، قاضی با وجود شواهد فراوان دریافت که پوترا در هر دو معامله دست داشته است [ترجمه ترگمان]در محکومیت، قاضی با یک برتری شواهدی یافت که Putra در هر دو تراکنش ها دخالت داشته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It has concluded, by a preponderance of evidence, that he later slashed her to death.
[ترجمه گوگل]با وجود شواهد فراوان به این نتیجه رسیده است که او بعداً او را به قتل رسانده است [ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسیده که مدارک و مدارک ثابت شده است که بعدها او را تا حد مرگ کتک زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The preponderance of directly managed units in the new arrangements could affect the remit of authorities in another way.
[ترجمه گوگل]غلبه واحدهای تحت مدیریت مستقیم در ترتیبات جدید می تواند به نحو دیگری بر وظایف مقامات تأثیر بگذارد [ترجمه ترگمان]مزیت واحدهای مستقیم مدیریت شده در این ترتیبات جدید می تواند تاثیر مراجع را به روش دیگری تحت تاثیر قرار دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The franchise reform of June 1907 ensured a preponderance of landowners in the Third and Fourth Dumas.
[ترجمه گوگل]اصلاحات حق رای در ژوئن 1907 برتری مالکان زمین در دومای سوم و چهارم را تضمین کرد [ترجمه ترگمان]اصلاح حق رای در ژوئن ۱۹۰۷ به برتری مالکان در the سوم و چهارم انجامید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In a civil case, jurors need only a preponderance of evidence to rule for the plaintiff and the defendant must testify.
[ترجمه گوگل]در یک پرونده مدنی، هیئت منصفه فقط به غلبه شواهد نیاز دارند تا برای شاکی حکم کنند و خوانده باید شهادت دهد [ترجمه ترگمان]در یک مورد مدنی، هیات منصفه تنها به یک برتری مدارک برای حکم شاکی و متهم باید شهادت دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Of late, the preponderance of public relations firms have leveraged that influence against activists and proposed legislation that threaten big business.
[ترجمه گوگل]اخیراً، برتری شرکتهای روابط عمومی، این نفوذ را علیه فعالان و قوانین پیشنهادی که تجارت بزرگ را تهدید میکند، اعمال کرده است [ترجمه ترگمان]البته، مزیت شرکت های روابط عمومی زیاد این تاثیر را بر ضد فعالان و قوانینی که تجارت بزرگی را تهدید می کنند، اهرمی کرده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• superiority; supremacy; state of being larger in number; state of being heavier if there is a preponderance of one type of person or thing in a group, there are more of that type than of any other; a formal word.
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: The greater weight or influence of something; superiority in quantity or importance ⚖️ 🔍 مترادف: Bulk, majority ✅ مثال: The preponderance of evidence suggested that he was indeed guilty.
معادل کُردی: زوربه - زُرْبَ -
Refers to a situation where something is more prevalent or abundant compared to other options or alternatives. “Preponderance” suggests a dominance in quantity or importance. به وضعیتی اطلاق می شود که در آن چیزی در مقایسه با سایر گزینه ها یا جایگزین ها رایج تر یا فراوان تر است. ... [مشاهده متن کامل]
"preponderance" نشان دهنده تسلط در کمیت یا اهمیت است. وجه غالب The preponderance of evidence supports the defendant’s innocence. There is a preponderance of support for the proposed policy. preponderance of the data indicates a clear correlation between two variables.
a preponderance of evidence from a combination of human imaging, postmortem studies, and animal models sug - gests that atrophy of neurons in the prefrontal cortex ( PFC ) plays a key role in the pathophysiology of depression and related disorders and is precipitated and/or exacerbated by stress