• : تعریف: however; in spite of that. • مترادف: all the same, anyhow, anyway, at any rate, however, in any event, nonetheless, notwithstanding, though, yet • مشابه: after all, regardless, still
- She had been warned against trying to see her ex-husband; nevertheless, she went to his place of work and barged into his office.
[ترجمه A-Reza] او در برابر تلاش برای دیدن شوهر سابق خود هشدار داده شده بود؛ با این حال، به محل کار او رفت و به زور وارد دفترش شد. .
|
[ترجمه بابک ر و] به او هشدار داده شده بود در برابر تلاش برای دیدن شوهر قبلیش ، با او جود این او به محل کارش رفت و سر زده وارد دفترش شد
|
[ترجمه گوگل] به او در مورد تلاش برای دیدن همسر سابقش هشدار داده شده بود با این حال، او به محل کار او رفت و به دفتر او رفت [ترجمه ترگمان] با وجود این، به او هشدار داده بودند که شوهر سابقش را ببیند، با این وجود، به محل کارش رفت و به زور وارد دفترش شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Men were dying of the cold, but the expedition continued nevertheless.
[ترجمه A-Reza] مردم از سرما می مردند، اما عملیات، با این وجود، ادامه داشت.
|
[ترجمه حسین رضایی] مردان از سرما می مردند، اما اردو به راه خود ادامه داد با این وجود.
|
[ترجمه گوگل] مردان از سرما می مردند، اما با این وجود اکسپدیشن ادامه داشت [ترجمه ترگمان] مردان از سرما در حال مرگ بودند، اما این سفر به هر حال ادامه داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He almost never writes or calls, but I consider him a good friend nevertheless.
[ترجمه گوگل] او تقریباً هرگز نمی نویسد و زنگ نمی زند، اما با این وجود من او را دوست خوبی می دانم [ترجمه ترگمان] او تقریبا هیچ وقت نمی نویسد یا زنگ نمی زند، اما با این حال او را دوست خوبی می دانم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. he had not slept that night, nevertheless he was alert and energetic the next day
او آن شب نخوابیده بود بااین حال فردای آن شب هشیار و پویا بود.
2. He was very tired; nevertheless he went on walking.
[ترجمه شایان] او با وجود اینکه خیلی خسته بود به راه رفتن ادامه داد.
|
[ترجمه موسسه فرزانه سازان] او بسیار خسته بود, با این وجود به قدم زدن رفت
[ترجمه گوگل]او بسیار خسته بود با این حال او به راه رفتن ادامه داد [ترجمه ترگمان]بسیار خسته بود، با این همه راه می رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We are going nevertheless we shall return.
[ترجمه علی] ما الان میرویم، هرچند که میرویم دوباره برمیگردیم.
|
[ترجمه حسین رضایی] ما داریم میریم با این وجود باید برگردیم
|
[ترجمه گوگل]ما می رویم با این وجود باز خواهیم گشت [ترجمه ترگمان]با این همه باز خواهیم گشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. What you said was true but nevertheless unkind.
[ترجمه Tara] آنچه گفتی راست و درست بود اما ب هر حال بی رحمانه و خشونت آمیز بود
|
[ترجمه گوگل]چیزی که شما گفتید درست بود اما با این حال نامهربان بود [ترجمه ترگمان]آنچه گفتی راست بود، اما با این همه نامهربان بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She was very tired, nevertheless she kept on working.
[ترجمه گوگل]او خیلی خسته بود، با این وجود به کارش ادامه داد [ترجمه ترگمان]با این همه، بسیار خسته بود، اما همچنان کار می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The news may be unexpected;nevertheless it is true.
[ترجمه گوگل]این خبر ممکن است غیرمنتظره باشد، با این حال درست است [ترجمه ترگمان]این خبر ممکن است غیرمنتظره باشد، با این حال این خبر درست است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The two rivals were nevertheless united by the freemasonry of the acting profession.
[ترجمه گوگل]با این وجود، فراماسونری حرفه بازیگری این دو رقیب را متحد کرد [ترجمه ترگمان]با این حال، این دو رقیب از لحاظ حرفه بازیگری با یکدیگر متحد بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Nevertheless, it's good to know you've had good notices, even if you don't read them.
[ترجمه مهرداد] به هر حال داشتن نقد های خوب ختی اگه نخونیشون باز خوبه
|
[ترجمه حسین رضایی] با این وجود، خوب است بدانید که شما آگهی های خوبی داشته اید، حتی اگر آنها را نخوانید
|
[ترجمه گوگل]با این وجود، خوب است بدانید که اطلاعیه های خوبی دریافت کرده اید، حتی اگر آنها را نخوانده باشید [ترجمه ترگمان]با این حال، خوبه که بدونی تو متوجه خوبی شدی، حتی اگر آن ها را بخوانی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. What you said was true. It was, nevertheless, a little unkind.
[ترجمه گوگل]چیزی که گفتی درست بود با این حال، کمی نامهربان بود [ترجمه ترگمان] چیزی که گفتی حقیقت داشت با این همه اندکی نامهربان بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He found the test difficult but nevertheless made a good stab at it.
[ترجمه گوگل]او آزمایش را دشوار میدانست، اما با این وجود، به خوبی به آن ضربه زد [ترجمه ترگمان]آزمایش را مشکل پیدا کرد اما با وجود این ضربه خوبی به آن زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There was no news; nevertheless we went on hoping.
[ترجمه حسين رضائي] هیج خبری نبود، با این وجود، ما به امید ادامه دادیم.
|
[ترجمه گوگل]خبری نبود؛ با این حال به امید ادامه دادیم [ترجمه ترگمان]با وجود این، هیچ خبری نبود، با وجود این امیدوار بودیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Our defeat was expected but it is disappointing nevertheless.
[ترجمه حسین رضایی] شکست ما غیر منتظره بود اما نامید کننده بود با این حال.
|
[ترجمه حسین رضایی] من فکر کردم unexpected هست شرمنده درستش میشه: شکست ما انتظار میرفت اما ناامید کننده بود با اینحال
|
[ترجمه گوگل]شکست ما قابل انتظار بود اما با این وجود ناامید کننده است [ترجمه ترگمان]شکست ما انتظار می رفت، اما با این حال نا امید کننده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. His clothes are old and unfashionable, but nevertheless he has a real touch of class.
[ترجمه گوگل]لباسهای او کهنه و بیمد هستند، اما با این وجود او یک حس واقعی کلاسی دارد [ترجمه ترگمان]لباس هایش کهنه و قدیمی است، اما با وجود این یک کلاس واقعی دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The cop told them to clear out,nevertheless they seemed not to hear.
[ترجمه حسین رضایی] پلیس به آنها گفت که تخلیه کنند ( clear out بیرون آوردن وسیله های بدرد نخور از یک مکان ) اما آنها به نظر نمی آمدند که شنیده باشند
|
[ترجمه گوگل]پلیس به آنها گفت که بیرون بیایند، با این حال به نظر می رسید که آنها چیزی نشنیده اند [ترجمه ترگمان]پلیس به آن ها گفت که همه چیز را روشن کنند، اما به نظر می رسید که چیزی نمی شنود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
باز (قید)
again, nevertheless
هنوز (قید)
still, yet, nevertheless, however, as yet
ضمنا (قید)
nevertheless, however, simultaneously, at the same time, meantime, meanwhile, by the way, in the interim, withal
با این حال (قید)
yet, nevertheless, nonetheless
با این حال (حرف ربط)
nevertheless, nonetheless
علیرغم (حرف ربط)
nevertheless
معهذا (حرف ربط)
nevertheless, however
با این وجود (حرف ربط)
nevertheless
انگلیسی به انگلیسی
• anyway, anyhow; still, all the same; however nevertheless means in spite of what has just been said; a formal word.
پیشنهاد کاربران
خیلی مهمه که معادل های دقیقی تو فارسی برای کلمات شبیه به هم انتخاب بشه که دایره دسترسی به لغات رو افزایش بده بهترین معادل فارسیش میتونه "با این وضعیت . . . " باشه
با این حال مثال: It was a difficult journey; nevertheless, they reached their destination. این سفر دشوار بود، با این حال، آن ها به مقصد خود رسیدند.
nevertheless ( adv ) ( nɛvər�əˈlɛs ) =despite sth that you have just mentioned, e. g. There is little chance that we will succeed in changing the law. Nevertheless, it's important that we try.
❗️دوستان به تفاوت های Neverthelss، However، Anyway و By the way توجه کنین: Nevertheless is formal, and - ve to ve contrast. منظور اینه که قبل از آوردن nevertheless جنبه منفی ماجرا رو میگیم و بعد از اون جنبه مثبت رو. ... [مشاهده متن کامل]
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . However is informal, and ve to - ve contrast. قبلش جنبه مثبت رو میگیم و بعدش جنبه منفی رو. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . Anyway is used to bring back the original topic and to ignore the previous ideas. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . By the way, is used to introduce a new topic.
با این وجود synonym : despite
( معمولا در عبارت منفی بخش دوم مطلب رو تشکیل میده ) ✔️با این وجود Which type of public transport do you prefer? Why? I would say subway train is the one I prefer to use, even though "there is no" subway transport in my country! "Nevertheless", I think subway train is the best way to commute since it has its own rail underground, you don't have to worry about if it gets traffic jams ... [مشاهده متن کامل]
هر چند
�با این وجود� نادرست است باید گفت �با وجود این�
با این همه. . .
با وجود اینکه ، با این وجود که
nevertheless ( conjunction ) = با این وجود، با این حال، با این همه Definition = با وجود اینکه ؛ علی رغم واقعیتی که شما به آن اشاره کردید/ مترادف با کلمه : nonetheless examples: 1 - his project was flawed nevertheless it won second prize. ... [مشاهده متن کامل]
پروژه او ناقص بود اما با این وجود جایزه دوم را به دست آورد. 2 - she was quite sick; nevertheless, she attended all of her classes. او کاملا بیمار بود. با این حال ، او در همه کلاسهای خود شرکت کرد. nevertheless ( adv ) = با این حال، ضمن اینکه Definition = علیرغم آنچه که قبلاً گفته شد یا به آنها اشاره شد/ examples : 1 - I knew a lot about the subject already, but her talk was interesting nevertheless. من قبلاً درباره این موضوع چیزهای زیادی می دانستم ، اما با اینحال صحبت های او جالب بود. 2 - Their team hadn’t lost a game the entire season. Nevertheless, we beat them by a huge margin last night. تیم آنها در کل فصل یک بازی را نباخته بود. ضمن اینکه ، ما شب گذشته آنها را با اختلاف زیادی شکست دادیم.
Nontheless=Nevertheless=but=yet همگی از co - ordinatin ها هستند و جملات هم پایه رو میسازند . . . به معنی : با این وجود_با این حال_اما_ولی
باای حال بااین توصیفات باوجود این
According to the Oxford English Dictionary, nevertheless and nonetheless are interchangeable; however, strict grammarians insist that nevertheless should be used when referring to something that has occurred, ... [مشاهده متن کامل]
is occurring, or might occur. Nonetheless means in spite of, in contrast to, or notwithstanding
با این اوضاع
Nevertheless Nonetheless هرچند
با این حال
در هرصورت، با این همه، به هرحال، با این اوصاف
با این وجود
کمتر پیش می آید . . . وجمله ی پس از آن منفی می شود