1. a bear mug
لیوان آبجوخوری
2. the sad mug of the loser
لب و لوچه ی آویزان (محزون) شخص بازنده
3. She filled her mug with orange juice.
[ترجمه پیوند😘] او فنجان خود را با آب پرتقال پر کرد.|
[ترجمه m.n] ان دختر فنجان خود را با اب پرتقال پر کرد.|
[ترجمه nazanin] او اب پرتقال را به فنجانش ریخت|
[ترجمه امیررضا فرهید] او ( اشاره به مونث ) فنجانش را با آب پرتقال پر کرد.|
[ترجمه Shiva] او لیوان خود را با اب پرتقال پر کرد|
[ترجمه Mahsa] او لیوان خود را با آب پرتقال پر کرد|
[ترجمه مهشید] لیوانش را با آب پرتقال پر کرد|
[ترجمه Matina] دختر لیوان خود را با اب پرتقال پر کرد|
[ترجمه N.j] او لیوانش رو با آب پرتقال پر کرد|
[ترجمه Hosna] او لیوان بزگ دسته دارش را با آب پرتقال پر کرد|
[ترجمه Melina] او دختر لیوان خود را از آب پرتغال پر کرد|
[ترجمه گوگل]لیوانش را پر از آب پرتقال کرد[ترجمه ترگمان]لیوانش را با آب پرتقال پر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He was so thirsty that he drank a mug of milk.
[ترجمه سید یوسف آقامیرزاده] او خیلی تشنه بود که یک لیوان شیر خورد|
[ترجمه هستی زارعی] او ( اشاره به مذکر ) چون خیلی تشنه بود یک فنجان شیر خورد|
[ترجمه Matina] پسر خیلی تشنه بودو یک لیوان شیر خورد|
[ترجمه صدرا] او خیلی تشنه بود در حدی که یک لیوان شیر را خورد|
[ترجمه patrik] اون پسر بسیار تشنه بود پس یک لیوان شیر نوشید|
[ترجمه زینب سرآمد] او آنقدر تشنه بود که یک لیوان شیر خورد|
[ترجمه میترا افزوده] او خیلی تشنه بود بنابراین یک لیوان شیر خورد|
[ترجمه Ali] از فرط تشنگی یک لیوان شیر خورد|
[ترجمه محسن خادمی] از بس تنشه بود، یه لیوان شیر خورد|
[ترجمه گوگل]آنقدر تشنه بود که یک لیوان شیر نوشید[ترجمه ترگمان]چنان تشنه بود که یک فنجان شیر نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There's nothing like curling up with a mug of tea and a good book.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز مثل حلقه زدن با یک لیوان چای و یک کتاب خوب نیست
[ترجمه ترگمان]هیچی مثل فر زدن با یه لیوان چای و یه کتاب خوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچی مثل فر زدن با یه لیوان چای و یه کتاب خوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She sipped some lukewarm coffee from her mug.
[ترجمه گوگل]او مقداری قهوه ولرم از لیوانش نوشید
[ترجمه ترگمان]او قهوه اش را از لیوانش نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او قهوه اش را از لیوانش نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She scooped out some sugar from the mug.
[ترجمه دریا] او مقداری شکر از فنجان برداشت.|
[ترجمه امیررضا فرهید] او کمی شکر از فنحان برداشت|
[ترجمه امیررضا فرهید] آن دختر کمی شکر از فنجان برداشت.|
[ترجمه گوگل]او مقداری شکر از لیوان بیرون آورد[ترجمه ترگمان]او مقداری شکر از لیوان بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He washed up his mug and put it back on the shelf.
[ترجمه مهسا] او لیوانش را شسته و ان را روی تاقچه گذاشته است|
[ترجمه گوگل]لیوانش را شست و دوباره در قفسه گذاشت[ترجمه ترگمان]لیوانش را شست و آن را روی قفسه گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This mug has a chip in it.
[ترجمه محسن خادمی] این لیوان لب پریدگی داره.|
[ترجمه گوگل]این لیوان دارای یک تراشه است[ترجمه ترگمان] این لیوان یه تراشه توش داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He likes to have a mug of cocoa before bed .
[ترجمه محسن خادمی] اون دوس داره قبل خواب یه لیوان شکلات[داغ] بخوره.|
[ترجمه گوگل]او دوست دارد قبل از خواب یک لیوان کاکائو بخورد[ترجمه ترگمان]دوست دارد قبل از خواب یک لیوان کاکائو بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Craig got up and poured himself a mug of soup.
[ترجمه گوگل]کریگ بلند شد و برای خودش لیوان سوپ ریخت
[ترجمه ترگمان]کریگ از جا برخاست و یک فنجان سوپ برای خودش ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کریگ از جا برخاست و یک فنجان سوپ برای خودش ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He's a mug as far as women are concerned.
[ترجمه گوگل]او تا آنجا که به زنان مربوط می شود یک لیوان است
[ترجمه ترگمان]تا جایی که به زنان مربوط می شود یک فنجان قهوه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تا جایی که به زنان مربوط می شود یک فنجان قهوه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He picked up his mug and blew off the steam.
[ترجمه گوگل]لیوانش را برداشت و بخار را بیرون زد
[ترجمه ترگمان]لیوانش را برداشت و بخار را خاموش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لیوانش را برداشت و بخار را خاموش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He managed to get his ugly mug on the telly.
[ترجمه گوگل]او موفق شد لیوان زشت خود را روی تلویزیون بیاورد
[ترجمه ترگمان]او توانسته بود لیوانش را روی تلویزیون ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او توانسته بود لیوانش را روی تلویزیون ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He took the mug of coffee with a murmur of thanks.
[ترجمه گوگل]فنجان قهوه را با زمزمه تشکر برداشت
[ترجمه ترگمان]با زمزمه ای حاکی از تشکر لیوان قهوه را برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با زمزمه ای حاکی از تشکر لیوان قهوه را برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. He has a mug of cocoa before bed.
[ترجمه پریسا] او یک لیوان شکلات ( شیر کاکائو ) قبل از خواب می نوشد|
[ترجمه گوگل]قبل از خواب یک لیوان کاکائو می خورد[ترجمه ترگمان]او یک لیوان کاکائو قبل از تخت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید