maverick

/ˈmævərɪk//ˈmævərɪk/

معنی: تک رو، ادم بی سرپرست، حیوان بیصاحب
معانی دیگر: (گاو و گوسفند و غیره) بدون داغ مالکیت، گوساله ی گمشده، دام بی صاحب، مستقل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: maverick (adj.)
(1) تعریف: a person who thinks and behaves independently, esp. one who refuses to adhere to the orthodoxy of the group to which he or she belongs.
متضاد: conformist, follower
مشابه: dissident, heretic, nonconformist, rebel, trailblazer

- The priest's radical views made him a maverick among his fellow priests.
[ترجمه Javad Keyhan] دیدگاه های افراطی کشیش او را در نظر هم رده هایش منحرف و خارج شده از عرف جلو داد
|
[ترجمه Javad Keyhan] Fellow priests = his peers
|
[ترجمه گوگل] دیدگاه‌های افراطی کشیش او را در میان کشیش‌های همکارش بدبین کرد
[ترجمه ترگمان] نظرات رادیکال کشیش او را در میان کشیشان fellow تشکیل می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: an unbranded or motherless calf or colt.
مشابه: orphan

جمله های نمونه

1. He's always been a bit of a maverick.
[ترجمه Javad Keyhan] همیشه کمی خود رای بوده
|
[ترجمه گوگل]او همیشه یک کمی بداخلاق بوده است
[ترجمه ترگمان]همیشه یک ماوریک بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Politically, she's a bit of a maverick.
[ترجمه حسن پزشکی] او به لحاظ سیاسی، تاحدودی مستقل بود.
|
[ترجمه Javad Keyhan] در زمینه های سیاسی همیشه ذره ای خود رای بوده
|
[ترجمه گوگل]از نظر سیاسی، او کمی بداخلاق است
[ترجمه ترگمان]Politically، اون یک ذره of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was considered as something of a maverick in the publishing world.
[ترجمه گوگل]او در دنیای نشر به عنوان یک آدم بدجنس شناخته می شد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان چیزی از خود تک رو در دنیای انتشار در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was too much of a maverick ever to hold high office.
[ترجمه گوگل]او آنقدر آدم بدجنس بود که نمی‌توانست مناصب بالایی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]او بیش از اندازه a بود که بتواند دفتر خود را اداره کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You're a maverick and you'll try anything.
[ترجمه گوگل]شما آدم بدجنسی هستید و هر کاری را امتحان خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]تو a و هر چیزی رو امتحان می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But, a lot of the maverick, moveable, ready cash is.
[ترجمه گوگل]اما، مقدار زیادی از پول نقد، قابل جابجایی و آماده است
[ترجمه ترگمان]اما یک عالمه آدم ماوریک باید پول نقد داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This is all about maverick tendencies making themselves heard, about imaginations running wild - if not downright livid.
[ترجمه گوگل]همه اینها در مورد تمایلات نابخردانه است که خود را شنیده می کنند، در مورد تخیلات وحشیانه - اگر نه کاملاً جنجالی
[ترجمه ترگمان]این چیزی است که تمایلات ماوریک خودشان را در این مورد شنیده و در مورد تصور و خیال و خیال در حال فرار کردن است - اگر هم رنگ و livid نداشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You could tell he was a maverick because he's called Gavin, is articulate and wears black T-shirts for work.
[ترجمه گوگل]می توان گفت که او یک آدم بداخلاق بود زیرا او را گاوین می نامند، خوش بیان است و برای کار تی شرت های مشکی می پوشد
[ترجمه ترگمان]تو می توانی به او بگویی که او یک ماوریک است به خاطر اینکه او گوین را صدا می زند و تی شرت سیاه برای کار می پوشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Maury Maverick managed to pry out of the Pentagon the religious affiliations of the 220 who died that day in Beirut.
[ترجمه گوگل]موری ماوریک توانست تعلقات مذهبی 220 نفری را که در آن روز در بیروت درگذشتند، از پنتاگون بیرون بکشد
[ترجمه ترگمان]موری Maverick موفق شد از پنتاگون، وابستگی های مذهبی ۲۲۰ نفری که در آن روز در بیروت جان باختند، خارج شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Narendra was some kind of new thing, a maverick, rooted in the traditional but open to new ways of being.
[ترجمه گوگل]نارندرا نوعی چیز جدید بود، یک آدم مغرور، که ریشه در سنت‌های سنتی داشت، اما راه‌های جدیدی برای وجود داشت
[ترجمه ترگمان]Narendra نوعی چیز جدید بود، یک خود رایی که ریشه در سنت سنتی داشت اما به شیوه های جدید بودن باز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They say Brian Clough, the maverick manager of Nottingham Forest, isn't always too generous with his compliments.
[ترجمه گوگل]آنها می گویند برایان کلاف، مدیر ناتینگهام فارست، همیشه در تعارفاتش خیلی سخاوتمند نیست
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند که Brian Clough، مدیر مستقل اهل ناتینگهام فارست، همیشه با تعارفات و تحسین خود بیش از حد سخاوتمندانه رفتار نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Here we have the concept of the maverick, the hero innovator, the streetwise entrepreneur, that several speakers have described.
[ترجمه گوگل]در اینجا ما مفهوم ماوریک، قهرمان نوآور، کارآفرین خیابانی را داریم که چندین سخنران آن را توصیف کرده اند
[ترجمه ترگمان]در اینجا ما مفهوم تک رو، نوآور قهرمان، کارآفرین streetwise را داریم که چندین سخنران توصیف کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A gadfly, a maverick, a treasured pain in the posterior.
[ترجمه گوگل]یک مگس گاد، یک ماوریک، یک درد ارزشمند در عقب
[ترجمه ترگمان]یک خرمگس، یک maverick و یک درد گران بها در عقبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Those who denounced him as a political maverick were not surprised when, in 192 he joined the Labour party.
[ترجمه گوگل]کسانی که او را به‌عنوان یک فرد متقلب سیاسی محکوم کردند، از پیوستن او به حزب کارگر تعجب نکردند
[ترجمه ترگمان]آن هایی که او را به عنوان یک رای مخالف سیاسی محکوم کرده بودند وقتی که در ۱۹۲ سالگی به حزب کارگر پیوست، متعجب نشدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تک رو (اسم)
maverick, single footer

ادم بی سرپرست (اسم)
maverick

حیوان بی صاحب (اسم)
maverick

تخصصی

[آمار] آزادگرد

انگلیسی به انگلیسی

• unbranded calf; motherless calf; independent thinker, nonconformist, one who takes a stand apart from his associates
independent, nonconformist; having no owner, running free, wandering
a maverick is someone who thinks and acts in a very independent way. count noun here but can also be used as an attributive adjective. e.g. he is a self-confessed maverick marxist.

پیشنهاد کاربران

کلمه Maverick به معنای فردی است که مستقل فکر می کند و رفتار می کند و تمایل دارد از قوانین، عرف ها و سنت های گروه یا جامعه ای که در آن است، پیروی نکند. چنین فردی معمولاً دیدگاه ها و روش های متفاوتی دارد و اغلب موفق و متفاوت از بقیه ظاهر می شود. به عبارت دیگر، Maverick کسی است که روحیه ی نافرمانی، خودمختاری و خلاقیت دارد و دنبال راه های جدید و متفاوت برای انجام کارهاست.
...
[مشاهده متن کامل]

این واژه در اصل از نام شخصی به نام ساموئل ماوریک، یک مالک گاو در تگزاس، گرفته شده که از برند زدن گاوهای خود اجتناب می کرد و همین خصوصیت باعث شد نام او به عنوان اصطلاحی برای افراد مستقل و غیرمتعهد به قاعده ها به کار رود.
تعاریف کلی شامل:
- فردی که مستقل و متفاوت است
- فردی که راه خودش را می رود و معمولاً نافرمان و غیر متعارف است
- در معنی اصلی، به یک گوساله فاقد برند ( بی نشان ) نیز اطلاق می شود
در فضای روزمره، این کلمه برای توصیف افراد متفکر، نوآور و گاهی اوقات مخالف وضع موجود کاربرد دارد.

ساموئل آگوستوس ماوریک ( Samuel Maverick ) به عنوان یک دامدار در تگزاس، برای شناسایی گاوهای خود از برند یا علامت خاصی استفاده نمی کرد. در عوض، گاوهای او بدون هیچ نشانه یا علامت مشخصی بودند. این به این معنا بود که وقتی گاوهای بدون علامت او با گاوهای دیگر مخلوط می شدند، نمی توانستند شناسایی شوند که متعلق به کدام دامدار هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

همچنین، او از زنگوله یا علامت های شناسایی معمولی که سایر دامداران برای شناسایی گاوهایشان استفاده می کردند، استفاده نمی کرد. بنابراین، گاوهایی که متعلق به ماوریک بودند، به نام "Maverick" شناخته شدند.
در واقع، رفتار او برای عدم اعمال روش های متعارف و رایج در دامداری، باعث شد که این نام به عنوان یک اصطلاح برای افراد مستقل و غیرمتعارف به کار رود. امروز، وقتی کسی به عنوان یک "maverick" شناخته می شود، معمولاً به این معنی است که او به راحتی از قوانین یا سنت های پذیرفته شده پیروی نمی کند و روش های خودش را دارد.
پس اگر بخواهیم خلاصه کنیم، ماوریک ها گاوهایی بودند که هیچ برندی نداشتند و از همین رو، این اصطلاح به نمادی از استقلال و عدم تطابق با هنجارها تبدیل شد.
کاربردهای رایج:
Maverick politician: سیاست مدار مستقل که از خط مشی های معمول پیروی نمی کند.
Maverick thinker: فردی که ایده های غیرمتعارف یا نوآورانه دارد.
در اینجا ۱۰ جمله پرکاربرد با کلمه "maverick" به همراه ترجمه هایشان آورده شده است:
1. "He's a maverick in the world of business, always coming up with unconventional ideas. "
"او یک فرد مستقل در دنیای کسب وکار است که همیشه ایده های غیرمتعارف ارائه می دهد. "
2. "Her maverick approach to education has revolutionized the way we think about learning. "
"رویکرد مستقل او به آموزش، نحوه فکر کردن ما درباره یادگیری را انقلاب کرده است. "
3. "The company's success is partly due to its maverick CEO who isn't afraid to take risks. "
"موفقیت شرکت بخشی به دلیل مدیرعامل مستقلش است که از ریسک کردن نمی ترسد. "
4. "He’s considered a maverick in the field of science for challenging traditional theories. "
"او در عرصه علم به عنوان یک فرد مستقل شناخته می شود چون نظریه های سنتی را به چالش کشیده است. "
5. "A true maverick, she decided to leave her stable job and start her own business. "
"او یک فرد واقعی مستقل است که تصمیم گرفت شغل ثابتش را ترک کند و کسب وکار خود را راه اندازی کند. "
6. "The politician is known as a maverick because he doesn't always follow his party's line. "
"این سیاست مدار به عنوان فردی مستقل شناخته می شود چون همیشه خط مشی حزب خود را دنبال نمی کند. "
7. "The maverick artist was never afraid to break the rules and push boundaries. "
"این هنرمند مستقل هیچ وقت از شکستن قوانین و گسترش مرزها نترسید. "
8. "In the corporate world, being a maverick can either lead to great success or failure. "
"در دنیای شرکتی، فرد مستقل بودن می تواند به موفقیت بزرگ یا شکست منجر شود. "
9. "She is a maverick in the tech industry, always coming up with innovative solutions. "
"او یک فرد مستقل در صنعت فناوری است که همیشه راه حل های نوآورانه ارائه می دهد. "
10. "His maverick behavior on the field earned him both admiration and criticism from his teammates. "
"رفتار مستقل او در میدان باعث شد که هم تحسین و هم انتقاد هم تیمی هایش را به دست آورد. "
توضیح معنای maverick:
Maverick به معنای شخص مستقل، فردی که از سنت ها یا هنجارهای موجود پیروی نمی کند و معمولاً در موقعیت هایی به کار می رود که کسی با روش های غیرمتعارف و غیررسمی عمل می کند. این کلمه به طور معمول برای توصیف افرادی استفاده می شود که دیدگاه های منحصر به فرد یا روش های متفاوت دارند.
Chatgpt

English:
A maverick refers to someone who is independent - minded, unconventional, and refuses to follow the norms or rules set by a group.
Positive or Negative?
• Positive: When it suggests creativity, boldness, and innovation ( e. g. , a visionary leader )
...
[مشاهده متن کامل]

• Negative: When it implies stubbornness, rebelliousness, or recklessness ( e. g. , someone who disrupts teamwork )
Persian ( Farsi ) :
"مرد خودرأی" یا "فرد غیرمتعارف" به کسی گفته می شود که مستقل فکر می کند، غیرمرسوم عمل می کند و از پیروی کورکورانه از هنجارها یا قوانین گروه خودداری می کند.
مثبت یا منفی؟
• مثبت: وقتی نشان دهنده خلاقیت، جسارت و نوآوری باشد ( مثال: یک رهبر visionary )
• منفی: وقتی بیانگر لجبازی، سرکشی یا بی پروایی باشد ( مثال: کسی که کار تیمی را مختل می کند )
معادل های بهتر فارسی:
1. پیشرو ( برای جنبه مثبت )
2. نوآور ( برای جنبه مثبت )
3. سرکش ( برای جنبه منفی )
4. یاغی ( برای جنبه منفی )
5. خودرأی ( می تواند هر دو جنبه را داشته باشد )
6. Example ( Positive ) :
"Elon Musk is considered a maverick in the tech industry because of his groundbreaking ideas. "
"ایلان ماسک به دلیل ایده های انقلابی اش در صنعت فناوری به عنوان یک پیشرو شناخته می شود. "
7. Example ( Negative ) :
"The manager was seen as a maverick because he ignored company policies, causing chaos. "

"مدیر به دلیل نادیده گرفتن سیاست های شرکت و ایجاد هرج و مرج، به عنوان یک سرکش دیده می شد. "

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A nonconformist or someone who takes an independent stand 🤠
🔍 مترادف: Nonconformist, rebel
✅ مثال: The maverick artist refused to follow traditional styles in her work
در آمریکای شمالی به معنای گوساله یا حیوان یکسالۀ بدون داغ ( = نشانه )
شخص غیرمتعارف یا غیروابسته از نظر فکری
Like no - one else : تک رو - مستقل - فردی که در تفکر و عمل مستقل از دیگران است .
کسی که ساز خودش را می زنه
هر یک از این کلمات در بسترهای مختلف می تواند مناسب باشد:
یکه تاز، تک تاز، مستقل، سرکش، سنت شکن، آزاده
1 -
a calf ( = young cow ) that has not been branded ( = had its owner's mark burned onto it )
گوساله ( = گاو جوان ) که علامت گذاری نشده است ( = نشان صاحبش بر آن سوخته است ) ، گاو پیشانی سفید
2 -
...
[مشاهده متن کامل]

a person who thinks and acts in an independent way, often behaving differently from the expected or usual way
اسم
فردی که به شیوه ای مستقل فکر و عمل می کند و اغلب رفتاری متفاوت با روش های مورد انتظار یا معمول دارد
a political maverick
He was considered as something of a maverick in the publishing world.

maverick
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Maverick_(animal)• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/maverick
Derived from the English word maverick meaning "independent". The word itself is derived from the surname of a 19th - century Texas rancher who did not brand his calves.
نامی است که در ارتش آمریکا به عنوان نام مستعار و اسم رمز استفاده میشه
یک دنده
خودمحور
تکتاز
متهور و تک رو
maverick ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: خودسر
تعریف: ← سیاستمدار خودسر
توضیحاتی در رابطه با maverick
فردی که به هیچ حزبی وابسته نیست.
منبع: سایت بیاموز
بسیار مستقل، فرد با افکار یا رفتارهای نامتعارف
Very independent with unorthodox toughts and actions
A maverick mining engineer

Samuel Maverick's last name entered to the English language because he was a rebel and went against the common practice of tracking his cattles. He let them roam around without any identification mark seared into their skins
...
[مشاهده متن کامل]

( شخص ) با عقاید نامتعارف
دگراندیش
خود رای
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)