matter

/ˈmætər//ˈmætə/

معنی: ماده، جوهر، امر، مطلب، چیز، خیم، جسم، اهمیت، ذات، ماهیت، موضوع، نکته، مهم بودن، اهمیت داشتن
معانی دیگر: پرموته، مادگان، محتوا (در برابر: شکل و سبک و روش)، درون داشت، مقدار، میزان، ظرف، طی، (این معنی کلی: مطلب مورد بحث یا عمل یا علاقه) چیز، قضیه، مطلب (و غیره)، داستان های حماسی، داستان های قهرمانی، (هر چیز مهم یا پر معنی و غیره) اهمیت، (با: the) گرفتاری، مسئله، هرچیز ناخوشایند، دردسر، زحمت، اشکال، نامه ها (و محمولات و غیره)ی ارسالی توسط پست، پست، چاپار، (ماده ی دفع شده از بدن) چرک، مدفوع، ریم، عفونی شدن، چرک کردن، شوخگین شدن، (حقوق: چیزی که باید اثبات شود) امر، (فلسفه: تجربه یا واقعیت یا هرچیز که هنوز تکوین نیافته و شکل نگرفته است) هیولی، (چاپ) صفحه ی چیده شده و آماده برای چاپ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: all substances that occupy space and can be seen, otherwise sensed, or measured; material stuff of the universe.
مترادف: stuff, substance
مشابه: nature

- Matter includes solids, liquids, and gases.
[ترجمه گوگل] ماده شامل جامدات، مایعات و گازها است
[ترجمه ترگمان] مواد شامل جامدات، مایعات و گازها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a substance of a particular type.
مترادف: substance
مشابه: material, medium

- organic matter
[ترجمه امیررضا فرهید] ماده اصل
|
[ترجمه گوگل] مواد آلی
[ترجمه ترگمان] ماده آلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: a topic of concern or interest; affair.
مترادف: affair, business, concern
مشابه: bit, case, event, experience, incident, issue, occasion, occurrence, phenomenon, point, situation, thing, topic

- In our family, grief is a private matter.
[ترجمه گوگل] در خانواده ما غم و اندوه یک امر خصوصی است
[ترجمه ترگمان] در خانواده ما، اندوه یک موضوع خصوصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- There is an important matter that I need to discuss with you.
[ترجمه گوگل] موضوع مهمی هست که باید با شما در میان بگذارم
[ترجمه ترگمان] موضوع مهمی است که باید در مورد شما بحث کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: difficulty or trouble.
مترادف: concern, difficulty, problem
مشابه: dilemma, distress, predicament, trouble

- What's the matter?
[ترجمه صبا] داستان چیه؟
|
[ترجمه گوگل] موضوع چیه؟
[ترجمه ترگمان] موضوع چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(5) تعریف: a substance excreted by living beings, such as feces or pus.
مترادف: excretion
مشابه: discharge, excrement, feces, mucus, phlegm, pus, urine

(6) تعریف: something written or printed.
مشابه: material, text

(7) تعریف: physical substance as distinct from nonphysical things.
مترادف: substance
مشابه: flesh, protoplasm, thing

- matter and spirit
[ترجمه گوگل] ماده و روح
[ترجمه ترگمان] ماده و روح
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: matters, mattering, mattered
• : تعریف: to be of consequence or importance.
مترادف: carry weight, count, import, signify

- Your opinion matters to me, so please tell me what you think.
[ترجمه و....] نظر شما برای من مهم است، پس لطفا به من بگویید که چه فکر می کنید
|
[ترجمه پارسا میریوسفی] نظرت برای من مهم است پس لطفا به من بگو که چه فکر می کنی.
|
[ترجمه گوگل] نظر شما برای من مهم است، پس لطفا نظر خود را به من بگویید
[ترجمه ترگمان] نظر تو برای من مهمه پس لطفا بهم بگو چی فکر می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- It doesn't matter to me where I sit.
[ترجمه پارسا میریوسفی] برای من مهم نیست که کجا می نشینم
|
[ترجمه گوگل] برای من مهم نیست کجا بنشینم
[ترجمه ترگمان] برایم مهم نیست کجا می نشینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- It matters what he thinks because he's the boss.
[ترجمه گوگل] مهم است که او چه فکری می کند زیرا او رئیس است
[ترجمه ترگمان] مهم این است که او چه فکر می کند چون رئیس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- It matters that she scores high in this part of the competition.
[ترجمه گوگل] مهم این است که او در این بخش از مسابقات امتیاز بالایی کسب کند
[ترجمه ترگمان] مهم است که او در این بخش از رقابت امتیاز بالایی کسب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. matter is dilated by heat
ماده در اثر گرما منبسط می شود.

2. a matter of great importance
موضوع بسیار مهم

3. a matter of great urgency
یک مطلب بسیار فوری

4. a matter of great weight
یک مطلب بسیار مهم

5. a matter of little interest
موضوعی کم اهمیت

6. a matter of peculiar importance
موضوعی که از اهمیت خاص برخوردار است

7. a matter of utmost significance
یک موضوع دارای اهمیت بسیار

8. coloring matter
ماده ی رنگی

9. gaseous matter
ماده ی گازدار

10. impenetrable matter
ماده ی غیرقابل نفوذ

11. inert matter
ماده ی لخت (ساکن)

12. no matter how
مهم نیست که چگونه

13. no matter what his nanny said, he would be stubborn . . .
هر چه می گفت لله لج می کرد . . .

14. no matter what you do, children will be children
هر کاری بکنی (باز هم) بچه ها بچه خواهند بود.

15. no matter who
هر کس که می خواهد باشد،هر کس

16. phlegmatic matter
ماده ی بلغم مانند

17. printed matter
چیزهای چاپ شده،مطبوعات

18. reading matter
مطالب خواندنی،چیزهای ویژه خواندن

19. second-class matter
مراسلات ارسالی با پست ارزان قیمت (درجه ی دو)

20. the matter before the committee
مطلب مورد بررسی کمیته

21. the matter has been under the committee's constant scrutiny
موضوع تحت بررسی دائم کمیسیون بوده است.

22. the matter of the story is complex and thought-provoking
درون داشت (محتوای) داستان پیچیده و اندیش انگیز است.

23. the matter which had accumulated around the wound
چرکی که دور زخم جمع شده بود.

24. the matter will receive his immediate attention
مطلب مورد توجه فوری او قرار خواهد گرفت.

25. this matter is full of legal knots
این قضیه اشکالات حقوقی بسیاری دربر دارد.

26. this matter needs further clarification
این موضوع نیاز به روشنگری (توضیح) بیشتر دارد.

27. this matter requires further consideration
این مطلب مستلزم تعمق بیشتری است.

28. this matter should be left to the courts
این قضیه باید به محاکم قضایی ارجاع شود.

29. a matter of (something)
مربوط است به (چیزی)،بستگی دارد به (چیزی)

30. a matter of hours (or minutes or day or years, etc. )
1- فقط چند ساعت (یا دقیقه یا روز یا سال و غیره)

31. a matter of life and death
موضوع حیاتی و مماتی،چیز بسیار مهم،مربوط به مرگ و زندگی

32. a matter of life and death
موضوع حیاتی،موضوع مرگ و زندگی،امر بسیار خطیر

33. a matter of opinion
موضوع مربوط به سلیقه (یا خواست یا اندیشه ی ) فردی

34. no matter
مهم نیست

35. a private matter
مطلب محرمانه

36. a small matter
چیز کم اهمیت

37. a sticky matter
ماده ای چسبناک

38. as a matter of fact, i sent his invitation myself
واقعیت این است که خودم دعوتش را فرستادم.

39. as a matter of principle
از نظر اخلاقی

40. does it matter (to you)?
آیا (برای تو) مهم است ؟

41. in a matter of a few days
در ظرف چند روز

42. in a matter of hours
در طی چند ساعت

43. in this matter i have priority over you
در این مورد من بر شما تقدم دارم.

44. it doesn't matter
اهمیت ندارد.

45. let the matter between us be decided by an arbitrator
بگذار مسئله ی مابین ما را یک حکم داوری بکند.

46. let the matter rest for a while
بگذار تا مدتی این قضیه به حال خود بماند.

47. this mineral matter
این ماده ی معدنی

48. within a matter of seconds, the whole plant can be scrammed
همه ی نیروگاه را می توان ظرف چند ثانیه خاموش کرد.

49. as a matter of course
طبق روال معمول،طبیعتا،خود به خود

50. as a matter of fact
درواقع،در حقیقت،راستش را بخواهید،به درستی که

51. as a matter of fact (or in fact or in point of fact)
در حقیقت،واقعا،براستی

52. as a matter of form
طبق رسم،بنابر عادت یا روش متداول،طبق معمول،برای خالی نبودن عریضه

53. for that matter
(برای تاکید مطلب دوم به کار می رود) اصلا،درآن باره

54. in the matter of (something)
(قدیمی) درباره ی (چیزی)

55. no laughing matter
موضوع جدی،چیزی که شوخی سرش نمی شود

56. a very serious matter
چیزی بسیار جدی

57. it is a matter that i cannot leave to anyone else's discretion
این چیزی است که من نمی توانم به داوری کسی دیگری واگذار کنم.

58. it's of no matter
مهم نیست.

59. pertinent to the matter under discussion
مربوط به مطلب مورد بحث

60. the constitution of matter
ساختمان ماده

61. the cows' waste matter
سرگین گاوها

62. the passage of matter from the intestine
عبور مدفوع از روده ها

63. the properties of matter
ویژگی های (خواص) ماده

64. this is a matter of slight consequence
این قضیه اهمیت (یا عواقب) ناچیزی دارد.

65. this is no matter for jesting
این موضوع شوخی بردار نیست.

66. to argue a matter pro and cons
موافق و مخالف موضوعی بحث کردن

67. to discuss a matter over dinner
موضوعی را در خلال شام مورد مذاکره قرار دادن

68. to let a matter drop
مطلبی را تعقیب نکردن

69. to put a matter to the question
مطلبی را به رای گذاشتن

70. all the things that matter to me
همه ی چیزهایی که برایم اهمیت دارند.

مترادف ها

ماده (اسم)
abscess, article, material, matter, female, substance, stuff, point, clause, provision, paragraph, res, woman, metal

جوهر (اسم)
heart, matter, substance, acid, ink, quintessence, being, juice, marrow, quiddity

امر (اسم)
matter, order, circumstance, job, ploy, precept, affair, behest, fiat, ordinance

مطلب (اسم)
matter, subject, affair, subject matter, question

چیز (اسم)
article, matter, object, thing, stuff, work, effects, res, nip, odds and ends, thingummy, widget

خیم (اسم)
matter, nature, character, disposition, temper, temperament, bass, burse, gleet, phlegm, mucus

جسم (اسم)
material, matter, substance, bulk, flesh, body, corporality, corpus, corporeity, metal

اهمیت (اسم)
matter, significance, emphasis, stress, circumstance, gravity, magnitude, moment, pith, valor, importance, dimension, notability

ذات (اسم)
matter, substance, nature, person, essence, gink, hypostasis, quiddity, main point

ماهیت (اسم)
matter, nature, essence, quiddity, modality

موضوع (اسم)
matter, object, subject, story, point, issue, subject matter, question, fable, plot, theme, problem, topic, leitmotiv, motif

نکته (اسم)
matter, point, mot

مهم بودن (فعل)
matter

اهمیت داشتن (فعل)
matter, concern, import

تخصصی

[شیمی] ماده، ماد، پرموته، مادگان، جسم
[عمران و معماری] ماده - موضوع
[برق و الکترونیک] ماده
[مهندسی گاز] ماده
[نساجی] جسم - جرم - چرک - ماده
[ریاضیات] ماده

انگلیسی به انگلیسی

• physical material (as opposed to spiritual); substance of a particular composition and consistency; issue, affair; excreted material; typed or written material; something that has mass and takes up space
be important, be significant
a matter is a situation which you have to deal with.
you use matters to refer to the situation that you are talking about.
you can also use matter to refer in a general way to all substances or any particular substance; a formal use.
you can refer to books and magazines as reading matter; a formal use.
if something matters, it is important and is something that you care about or that worries you.
if something does not matter, it is not important because it does not have an effect on the situation.
you say `what's the matter?' or `is anything the matter?' when you think that someone has a problem and you want to know what it is.
you use no matter in expressions such as `no matter how' and `no matter what' to indicate that something is true or happens in all circumstances.
if you do something as a matter of principle or policy, you do it for that reason.
you use matter in expressions such as `a matter of days' when you are drawing attention to how short a period of time is.
if you say that something is just a matter of time, you mean that it is certain to happen at some time in the future.
if you say that something is just a matter of doing something, you mean it is easy and can be achieved just by doing that thing.
you say for that matter to emphasize that a statement you have made about one thing is also true about another.

پیشنهاد کاربران

به معنی عادی و مهم نیست
ماهیت
What does it matter?
چه اهمیتی دارد ؟
این جمله به معنی، این موضوع چه اهمیتی داره؟یا چرا این مهمه؟" است. این جمله معمولا برای بیان عدم توجه یا عدم علاقه به یک موضوع یا اتفاق استفاده می شود.
موضوع، امر، مسئله
مثال: The matter requires further investigation.
موضوع نیاز به بررسی بیشتر دارد.
اهمیت دادن
they tend to matter more to their
students.
مهم بودن، اهمیت داشتن
قالب، کالا، ماده، جسم، ذات، ماهیت، جوهر، موضوع، امر، مطلب، مهم، با اهمیت، علوم مهندسی: کالا، قانون فقه: قضیه، شیمی: ماده، علوم هوایی: ماده
موضوع
"Let's get to the heart of the matter and address the main issues.
اهمیت داشتن، مهم بودن
It doesn't matter to me
ماده
it is made of wooden matter.
as the oxidizing matter
Nothing else matters
اصلا مهم نیست، مسئله ای نیست، عیبی نداره، مشکلی نیست
NOUN
اهمیت
▪️▪️▪️
VERB
مهم بودن - اهمیت داشتن
e. g.
A: It was mine, and mine alone.
Why did you break it?
B: So it's broken, that's not my fault!
What does it matter? Best forget it.
...
[مشاهده متن کامل]

Don't get upset about it.
مگه بی صاحاب بود، فقط مال من بود.
چرا زدی شکوندیش؟
شیکست که شیکست، چیکار کنم! تقصیر من بود مگه!
عیب نداره بابا. . . عیب نداره بابا. . . ولش کن. . . صلوات بفرست. . . اینقدر پیله نکن. . . ولش کن.
چیزی نیس، خون ت کثیف می کنی نوکرتم.

معنی مسله هم میده

It's a personal matter.
مسئله شخصیه.
ماده اصلا ترجمه درستی برای این واژه نیست. طبق تعریف دیکشنری آکسفورد بهترین ترجمه "جسم" است چون باید از نظر فیزیکی وجود داشته باشد اما ماده می تواند گاز، مایع و جامد باشد.
Matter is any substance that physically exists, used especially when defining more technical
...
[مشاهده متن کامل]

words
در تعریف بالا از خود واژه ماده یا substance برای تعریف matter استفاده شده.
همچنین در تعریف واژه سوسپانسیون یا Suspension ذرات ریز حل نشده در محلول را matter خطاب می کند. چون آن ذرات، جسمی ریز و غیر قابل حل شدن بودند.

موضوعیت داشتن
یکی از معانی matter مادیات فیزیکی هست بر خلاف معنوی، ماده ای با ترکیب و قوام خاص.
به معنای موضوع، امر، ماده دفع شدنی، مطالب نایب شده یا نوشته شده، چیزی که جرم دارد و فضا را اشغال می کند.
به معنای مهم بودن یا قابل توجه بودن است
...
[مشاهده متن کامل]

Matter می تواند به این معنی باشد که یک شرایط است که شما باید با آن سر و کار داشته باشید.
شما از کلمه matter استفاده می کنید برای رجوع یا ارجاع دادن به شرایطی که در مورد آن صحبت می کنید
شما می توانند از این کلمه به صورت کلی برای اشاره به همه مواد یا هر ماده خاص استفاده کنید.
شما می توانند به کتاب ها و مجلات برای یک موضوع یا هدف خواندن مراجعه کنید که استفاده رسمی دارد
در جمله ای که matter به عنوان فعل استفاده می شود
Something matter
به معنای این است که آن چیز مهم است و چیزی است که شما به آن اهمیت می دهید و یا شما را نگران می کند
اگر در جمله ای does not matter, do not matter به کار رفته باشد، به معنای این هست که آن چیز مهم نیست و هیچ تاثیر ی بر شرایط ندارد.
شما جملات What’s the matter, is anything the matter را زمانی به کار میبرید که فکر می کنید کسی مشکلی نداد و شما میخواهی آن را بدانید یا از آن آگاه شوید.
شما جملات اصطلاحی no matter how و یا no matter what برای نشان دادن اینکه چیزی حقیقت دارد و یا اینکه چیزی در هر شرایطی اتفاق می افتد به کار میبرید
To do something as a matter of principle or policy اگر شما کاری را به منظور اصول یا خط مشی انجام می دهند شما آن را به آن دلیل انجام می دهند.
شما جمله as a matter of days را زمانی به کار میبرید که میخواهید توجهات را به کوتاه بودن یک دوره زمانی جلب کنید. مثال:
He will be executed eventually, it’s just a matter of days
او در نهایت محاکمه/اعدام خواهد شد این فقط مسئله روز ها است ( این فقط مسئله امروز فردا است ) .
وقتی جمله as a matter of time را به کار میبرید، شما منظورتان این است که اتفاق افتادن آن در زمانی در آینده قطعی است. مثال:
This unipolar world where we live in will eventually gives way to the multipolar world, it’s just a matter of time
این جهان تک قطبی ( امریکا به عنوان تنها قطب قدرت ) که ما در آن زندگی می کنیم در نهایت جای خود را به جهانی چند قطبی خواهد ( چندین قطب قدرت ) ، این فقط مسئله زمان است که چه زمانی اتفاق خواهد افتاد.
اگر شما بگویید something is a matter of doing something، به این معنا هست که انجام آن کار آسان است و به راحتی می توان آن را بدست آورد تنها توسط انجام آن.
If you want to lose weight and look handsome you have to go on a oil - free based diet and besides that, do some cardio you will achieve it by only doing it trust me, it’s a matter of doing it
اگر شما میخواهید وزن کم کنید و خوش تیپ به نظر بیایید، شما باید یک رژیم غذایی بدون روغن را دنبال کنید و در کنار آن، شما باید کمی ورزش هوازی انجام دهید. شما آنها توسط انجام دادن آن به هدفتان میرسید. اعتماد کن به من، این فقط مسئله انجام دادن است همین.
شما for that matter را استفاده می کنید به منظور تاکید بر نظر یا بیانیه ای که در رابطه با چیزی دادید، در مورد چیز دیگر هم صادق است.

دغدغه - مسئله
حائز اهمیت
ماتَک.
جسم ( از لحاظ فیزیکی )
in a matter of days
طی چند روز
تأثیر داشتن
ظرف ( در طی )
We do not need a home cook
My own cooking does matter
ما به اشپز تو خونه نیاز نداریم
اشپزی خودم حرف نداره
موضوع، مورد
مهم بودن
ظرف ، مدت ، طی
In a matter of hours
در ظرف چند ساعت
In a matter of a few days
در ظرف چند روز
it does not really matter how much it costs
موضوع. مشکل
اهمیت
جمله:we should always try to raise matter issues
معنی:همیشه باید سعی کنیم موضوعات مهم را مطرح کنیم
مهم بودن، اهمیت داشتن، ارزش داشتن
Black lives matter
زندگی سیاه پوستان ارزش دارد
( جنبش ضد تبعیض نژادی )
ارزشمند بودن
matter اگر فعل باشد به معنی "اهمیت داشتن و مهم بودن" است. برای نمونه matter در جمله زیر فعل است و معنی "اهمیت داشتن" را دارد:
Black Lives Matter ( جان سیاه پوستان اهمیت دارد )
مشکل
It's just a matter of giving and taking
مسأله سر دادن و گرفتنه ( مثلا اگر امروز از کسی کمک گرفتی فردااگر به کمک نیاز داشت باید کمکش کنی ) =قضیه بده بستانه

مهم بودن ، اهمیت داشتن ، موضوع ، مساله 🌶🌶
call me when you got there no matter what the time is
وقتی رسیدی اون جا بهم زنگ بزن ، هر وقت که بود ، مهم نیست
subject
موضوعwhat's the matter
به عنوان مواد عالی در بعضی ار رشته ها کاربرد دارد
در بعصی از ریدینگاهی مهندسی به عنوان ( مواد آلی ) استفاده میشو
جوهره
ماده
موضوع، مسأله
موضوع
It doesnt matter
To be importent
مهم بودن، از احترام برخورددار بودن و. . .
البته بستگی ب جمله داره
Be important
موضوع
It doesnt matter if you are late - we'll wait for you
منصفانه
مهم بودن
Important

Question
مسئله، سوال، پرسش، شبهه ( شک و تردید )
When it comes to these matters
وقتی این ( مسائل، سوالات، پرسشها، شبهات ) پیش می آیند، . . .
اهمیت داشتن و مهم بودن چیزی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٥١)

بپرس