اسم ( noun )
• (1) تعریف: all substances that occupy space and can be seen, otherwise sensed, or measured; material stuff of the universe.
• مترادف: stuff, substance
• مشابه: nature
• مترادف: stuff, substance
• مشابه: nature
- Matter includes solids, liquids, and gases.
[ترجمه گوگل] ماده شامل جامدات، مایعات و گازها است
[ترجمه ترگمان] مواد شامل جامدات، مایعات و گازها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مواد شامل جامدات، مایعات و گازها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a substance of a particular type.
• مترادف: substance
• مشابه: material, medium
• مترادف: substance
• مشابه: material, medium
- organic matter
[ترجمه امیررضا فرهید] ماده اصل|
[ترجمه گوگل] مواد آلی[ترجمه ترگمان] ماده آلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: a topic of concern or interest; affair.
• مترادف: affair, business, concern
• مشابه: bit, case, event, experience, incident, issue, occasion, occurrence, phenomenon, point, situation, thing, topic
• مترادف: affair, business, concern
• مشابه: bit, case, event, experience, incident, issue, occasion, occurrence, phenomenon, point, situation, thing, topic
- In our family, grief is a private matter.
[ترجمه گوگل] در خانواده ما غم و اندوه یک امر خصوصی است
[ترجمه ترگمان] در خانواده ما، اندوه یک موضوع خصوصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] در خانواده ما، اندوه یک موضوع خصوصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- There is an important matter that I need to discuss with you.
[ترجمه گوگل] موضوع مهمی هست که باید با شما در میان بگذارم
[ترجمه ترگمان] موضوع مهمی است که باید در مورد شما بحث کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] موضوع مهمی است که باید در مورد شما بحث کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: difficulty or trouble.
• مترادف: concern, difficulty, problem
• مشابه: dilemma, distress, predicament, trouble
• مترادف: concern, difficulty, problem
• مشابه: dilemma, distress, predicament, trouble
- What's the matter?
[ترجمه صبا] داستان چیه؟|
[ترجمه گوگل] موضوع چیه؟[ترجمه ترگمان] موضوع چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (5) تعریف: a substance excreted by living beings, such as feces or pus.
• مترادف: excretion
• مشابه: discharge, excrement, feces, mucus, phlegm, pus, urine
• مترادف: excretion
• مشابه: discharge, excrement, feces, mucus, phlegm, pus, urine
• (6) تعریف: something written or printed.
• مشابه: material, text
• مشابه: material, text
• (7) تعریف: physical substance as distinct from nonphysical things.
• مترادف: substance
• مشابه: flesh, protoplasm, thing
• مترادف: substance
• مشابه: flesh, protoplasm, thing
- matter and spirit
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: matters, mattering, mattered
حالات: matters, mattering, mattered
• : تعریف: to be of consequence or importance.
• مترادف: carry weight, count, import, signify
• مترادف: carry weight, count, import, signify
- Your opinion matters to me, so please tell me what you think.
[ترجمه و....] نظر شما برای من مهم است، پس لطفا به من بگویید که چه فکر می کنید|
[ترجمه پارسا میریوسفی] نظرت برای من مهم است پس لطفا به من بگو که چه فکر می کنی.|
[ترجمه گوگل] نظر شما برای من مهم است، پس لطفا نظر خود را به من بگویید[ترجمه ترگمان] نظر تو برای من مهمه پس لطفا بهم بگو چی فکر می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- It doesn't matter to me where I sit.
[ترجمه پارسا میریوسفی] برای من مهم نیست که کجا می نشینم|
[ترجمه گوگل] برای من مهم نیست کجا بنشینم[ترجمه ترگمان] برایم مهم نیست کجا می نشینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- It matters what he thinks because he's the boss.
[ترجمه گوگل] مهم است که او چه فکری می کند زیرا او رئیس است
[ترجمه ترگمان] مهم این است که او چه فکر می کند چون رئیس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مهم این است که او چه فکر می کند چون رئیس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- It matters that she scores high in this part of the competition.
[ترجمه گوگل] مهم این است که او در این بخش از مسابقات امتیاز بالایی کسب کند
[ترجمه ترگمان] مهم است که او در این بخش از رقابت امتیاز بالایی کسب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مهم است که او در این بخش از رقابت امتیاز بالایی کسب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید