loose end

/ˈluːsˈend//luːsend/

معنی: باقی مانده، ته مانده، انتهای تاریانخ، سر ازاد نخ، چیز استفاده نشده، انتهای شل هر چیزی
معانی دیگر: انتهای تاریان، سر ازاد ن، بیکار افتاده، عاطل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
عبارات: at loose ends
(1) تعریف: a detail not yet settled or resolved.

(2) تعریف: a piece or part not attached or used.

جمله های نمونه

1. I was at a loose end so I decided to go see an old movie.
[ترجمه حسن نادری] در آخر وقتی بیکار شدم، تصمیم گرفتم برم و یک فیلم قدیمی ببینم.
|
[ترجمه گوگل]من در وضعیت شلوغی بودم، بنابراین تصمیم گرفتم بروم یک فیلم قدیمی ببینم
[ترجمه ترگمان]من آخرش آزاد بودم و تصمیم گرفتم برم یه فیلم قدیمی ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Come and see us if you're at a loose end.
[ترجمه حمید سانی] اگه بیکاری ( کاری نداری ) خب بیا یه سری بمابزن
|
[ترجمه گوگل]بیایید و ما را ببینید اگر شما در پایان سست هستید
[ترجمه ترگمان]اگر در پایان آزاد باشی، بیا و ما را ببین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If you find yourself at a loose end, you could always clean the bathroom.
[ترجمه علی شهاب فرد] هروقت دیدی کاری نداری انجام بدی، میتونی دستشویی رو تمیز کنی.
|
[ترجمه گوگل]اگر خود را در وضعیت شلوغی می بینید، همیشه می توانید حمام را تمیز کنید
[ترجمه ترگمان]اگر سر آخر خودت را پیدا کنی، همیشه می توانی حمام را تمیز کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I felt rather at a loose end at the end of the term so I decided to take a trip to London.
[ترجمه گوگل]در پایان ترم احساس می‌کردم در پایان دوره ضعیف هستم، بنابراین تصمیم گرفتم به لندن سفر کنم
[ترجمه ترگمان]در پایان این مدت احساس راحتی کردم، بنابراین تصمیم گرفتم سفری به لندن داشته باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The loose end was not splintered and cracked, but neatly finished.
[ترجمه گوگل]انتهای شل تکه تکه و ترک خورده نبود، بلکه به زیبایی تمام شده بود
[ترجمه ترگمان]انتهای آن هنوز شکسته و ترک خورده نبود، اما با دقت تمام آن را تمام کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They are all currently at a loose end, and loose ends are so easily snipped off.
[ترجمه گوگل]همه آنها در حال حاضر در یک انتهای شل هستند، و انتهای شل به راحتی جدا می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال حاضر در یک انتهای آزاد قرار دارند و انتهای آزاد آن به راحتی با قیچی قطع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He's at a loose end and I'd be enormously proud to introduce you.
[ترجمه گوگل]او در وضعیت نامناسبی قرار دارد و من بسیار مفتخرم که شما را معرفی کنم
[ترجمه ترگمان]او در یک پایان آزاد است و من خیلی افتخار می کنم که شما را به شما معرفی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But the underlying idea of being at a loose end, or out of the practical swim, is a different matter altogether.
[ترجمه گوگل]اما ایده زیربنایی بودن در یک انتهای آزاد یا خارج از شنای عملی، موضوعی کاملاً متفاوت است
[ترجمه ترگمان]اما ایده اساسی بودن در یک پایان آزاد، یا خارج از شنا عملی، کاملا متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They'd be at a loose end when it was over, which would be the time to approach them.
[ترجمه گوگل]وقتی کار تمام می‌شد، در یک انتهایی قرار می‌گرفتند، که زمان نزدیک شدن به آنها بود
[ترجمه ترگمان]وقتی به پایان رسید، آن ها در یک پایان آزاد بودند، که وقت آن بود که به آن ها نزدیک شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A loose end, Kirov reminded himself as he came close to the man.
[ترجمه گوگل]کیروف در حالی که به آن مرد نزدیک می شد، یک پایان شلوغ را به خود یادآوری کرد
[ترجمه ترگمان]همچنان که به مرد نزدیک می شد، به خود یادآوری کرد: یک پایان آزاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was at a loose end.
[ترجمه گوگل]او در یک پایان شل بود
[ترجمه ترگمان]اون در یک پایان آزاد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They left the matter at a loose end.
[ترجمه گوگل]آنها این موضوع را در نهایت آزاد گذاشتند
[ترجمه ترگمان]موضوع را به پایان رساندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Demand has the market, and I at a loose end, then the plan does hour work.
[ترجمه گوگل]تقاضا در بازار است، و من در پایان سست، پس از آن این طرح کار ساعت
[ترجمه ترگمان]تقاضا بازار را دارد، و من در یک پایان آزاد هستم، پس این برنامه یک ساعت کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Please catch up the loose end of the rope.
[ترجمه گوگل]لطفاً انتهای شل طناب را بگیرید
[ترجمه ترگمان]لطفا انتهای طناب را بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Hackers do not have at a loose end more.
[ترجمه حمید سانی] هکرها دیگه رد ( یا سرنخی ) بجا نمیگذارند
|
[ترجمه گوگل]هکرها در پایان سست بیشتری ندارند
[ترجمه ترگمان]hackers دیگر به آخر نرسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

باقی مانده (اسم)
rest, surplus, residue, fragment, debris, odds and ends, residuum, remainder, remnant, dregs, leavings, loose end, survivor

ته مانده (اسم)
silt, scrap, leavings, riffraff, loose end

انتهای تاریانخ (اسم)
loose end

سر ازاد نخ (اسم)
loose end

چیز استفاده نشده (اسم)
loose end

انتهای شل هر چیزی (اسم)
loose end

تخصصی

[نساجی] تار شل بافته

انگلیسی به انگلیسی

• a loose end is a part of a story, situation, or crime that has not been explained.
if you are at a loose end, you have nothing to do and are bored.
if you tie up the loose ends on a deal or arrangement, you complete it by attending to all the small details that you need to attend to.

پیشنهاد کاربران

بپرس