last resort

جمله های نمونه

1. Strike action should be regarded as a last resort, when all attempts to negotiate have failed.
[ترجمه رضا ابراهیمی] حمله نظامی باید به عنوان تیر آخر در نظر گرفته شود یعنی وقتی که همه تلاش ها برای مذاکره شکست خورده اند.
|
[ترجمه گوگل]اقدام اعتصابی باید به عنوان آخرین راه حل در نظر گرفته شود، زمانی که تمام تلاش ها برای مذاکره با شکست مواجه شده است
[ترجمه ترگمان]اقدام به حمله باید به عنوان آخرین راه حل در نظر گرفته شود، زمانی که تمام تلاش ها برای مذاکره شکست خورده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Drug treatment should only be used as a last resort.
[ترجمه رحمانی] درمان با مصرف مواد مخدر باید به عنوان اخرین راه استفاده شود
|
[ترجمه سارا] درمان دارویی باید فقط به عنوان آخرین راه حل استفاده شود.
|
[ترجمه گوگل]درمان دارویی تنها باید به عنوان آخرین راه حل مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]درمان اعتیاد تنها باید به عنوان آخرین راه حل مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the last resort what really moves us is our personal convictions.
[ترجمه گوگل]در آخرین راه، آنچه واقعاً ما را به حرکت در می آورد، اعتقادات شخصی ماست
[ترجمه ترگمان]در آخرین راه آنچه که واقعا ما را حرکت می دهد اعتقادات شخصی ماست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I've tried everyone else and now you're my last resort.
[ترجمه گوگل]من همه را امتحان کردم و حالا تو آخرین راه من هستی
[ترجمه ترگمان]من همه رو امتحان کردم و حالا تو آخرین راه من هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Amputation of the limb is really a last resort.
[ترجمه رضا ابراهیمی] قطع عضو حقیقتا آخرین گزینه است .
|
[ترجمه گوگل]قطع عضو واقعا آخرین راه حل است
[ترجمه ترگمان]دست دادن عضو واقعا آخرین راه حل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the last resort, we can always swim back.
[ترجمه گوگل]در آخرین راه، ما همیشه می‌توانیم به عقب برگردیم
[ترجمه ترگمان]در آخرین راه حل، ما همیشه می توانیم به عقب شنا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Nuclear weapons should be used only as a last resort.
[ترجمه گوگل]سلاح های هسته ای تنها به عنوان آخرین راه حل باید مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه ترگمان]سلاح های هسته ای باید تنها به عنوان آخرین راه حل مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the last resort we can always walk home.
[ترجمه گوگل]در آخرین راه حل ما همیشه می توانیم به خانه راه برویم
[ترجمه ترگمان]در آخرین راه همیشه می توانیم به خانه برگردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They would in the last resort support their friends whatever they did.
[ترجمه گوگل]آنها در آخرین راه از دوستان خود هر کاری که می کردند حمایت می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها در آخرین راه از دوستان خود هر کاری که می کردند حمایت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Economic sanctions will be used only in the last resort.
[ترجمه گوگل]تحریم های اقتصادی تنها در آخرین راه مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]تحریم های اقتصادی تنها در آخرین راه مورد استفاده قرار خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You have to help me - you're my last resort.
[ترجمه گوگل]شما باید به من کمک کنید - شما آخرین راه حل من هستید
[ترجمه ترگمان]تو باید به من کمک کنی - تو آخرین راه من هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Only in the last resort, under careful international policing and after all other attempts at persuasion have been exhausted.
[ترجمه گوگل]تنها در آخرین راه حل، تحت نظارت دقیق پلیس بین المللی و پس از همه تلاش های دیگر برای متقاعدسازی تمام شده است
[ترجمه ترگمان]تنها در آخرین راه، تحت کنترل دقیق بین المللی و بعد از تمام تلاش دیگر در ترغیب، به پایان رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And a system whose first and last resort was all too often expediency.
[ترجمه گوگل]و نظامی که اولین و آخرین راه حل آن اغلب مصلحت بود
[ترجمه ترگمان]و سیستمی که اولین و آخرین پناه گاه آن بود، اقتضای مصلحت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Only as a last resort does he employ them.
[ترجمه گوگل]فقط به عنوان آخرین راه حل آنها را به کار می گیرد
[ترجمه ترگمان]تنها به عنوان آخرین راه حل از آن ها استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Such abuse is the last resort of the political illiterate.
[ترجمه گوگل]چنین سوء استفاده ای آخرین راه بی سواد سیاسی است
[ترجمه ترگمان]این آزار و اذیت آخرین راه of سیاسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• final escape; last plan, final resource

پیشنهاد کاربران

اخرین گزینه ( در برخی مثالها ) ، چاره ای نماندن، انتخابی نماندن
I don't like taking medicine. I'll only take it as a last resort
من دوست ندارم که داروسازی ( پزشکی ) رو انتخاب کنم، فقط در صورتی برمیدارم که اخرین گزینم باشه ( دیگه چاره ای برام نمونده باشه، دیگه انتخابی برام نمونده باشه )
عصای سنوار=last resort
به کار بستن آخرین راه ممکن و تسلیم ناامیدی نشدن.
استفاده از آخرین چیزی را که در اختیار داشتی بعد از اینکه تمام تلاشت را کرده ای.
وقتی شخص هر کاری از دستش بر می آمده انجام داده ولی تمام تلاشش را به کار می گیرد و تنها چیزی که برایش باقی مانده یعنی تکه چوبی را به سوی دشمنش پرتاب میکند.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: در این صورت خواهان میتواند از عصای سنوار استفاده کند و از دعوای خود به کلی انصراف دهد. . .

آخرین حربه
آخرین وهله
If there are no other alternatives left; the last solution for getting out of a difficulty
آخرین شانس !
انتخاب از روی ناچاری
چاره آخر
in the last resort:
= ultimately سرانجام، در نهایت، عاقبت الأمر
. In the last resort what really moves us is our personal convictions
آخرین پناهگاه
اخرین راه حل
آخرین راه چاره
آخرین راه حل
آخرین پناه
چاره ی دیگری نداشتن
I 'll take it as a last resort
تیر آخر، آخرین دستاویز/راهکار/راه چاره
اخرین تیر
گزینه آخر، آخرین چاره
شانس آخر
داده قبلی - چیدمان قبلی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس