1. jogging is a good sport
دویدن ورزش خوبی است.
2. Since I started jogging I've lost three and a half inches from my waistline.
[ترجمه بماند] از وقتی شروع به دویدن کردم سه سانت و نیم از دور کمرم کم کردم|
[ترجمه سبحان پاتر] از وقتی که شروع کردم به دویدن سه سانت و نیم از حجم دور کمرم کم کردم|
[ترجمه رمضانی تبار] از وقتی شروع به دویدن کردم سه اینچ و نیم از دور کمرم کم کردم|
[ترجمه ❄] از وقتی که دویدن را شروع کردم ، سه سانت و نیم از دور کمرم کم کردم|
[ترجمه گوگل]از زمانی که شروع به دویدن کردم، سه و نیم اینچ از دور کمرم کم شده است[ترجمه ترگمان]از انجایی که شروع به دویدن کردم، من سه سال و نیم اینچ از دور کمرم را از دست دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She wore a bright green jogging suit with a white stripe down the sides.
[ترجمه گوگل]او یک کت و شلوار دویدن به رنگ سبز روشن با یک نوار سفید در دو طرف پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]او یک کت و شلوار سبز روشن پوشیده بود که نواری سفید بر روی هر دو طرف داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک کت و شلوار سبز روشن پوشیده بود که نواری سفید بر روی هر دو طرف داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I dislike jogging early in the morning.
[ترجمه 😎] من از پیاده روی در صبح زود بدم می آید|
[ترجمه sevin] من از پیاده رویِ اول صبح بدم می آید|
[ترجمه مبینا دهقانی] من پیاده روی صبح را دوست ندارم|
[ترجمه Mary] من پیاده روی در صبح زود دوست ندارم|
[ترجمه 𖣘 𝐀𝐧𝐚𝐡𝐢𝐭𝐚 𖣘] من از دوییدن آروم در صبح زود خوشم نمیاد|
[ترجمه R.h] من از نرمش صبح زود بدم میاد|
[ترجمه زهرا محمدی] دو استقامت کله سحر رو دوست ندارم.|
[ترجمه گوگل]صبح زود دویدن را دوست ندارم[ترجمه ترگمان] من از صبح زود از پیاده روی بدم میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A few years ago jogging was the in thing.
[ترجمه ARS88] من از پیاده روی صبح زود بدم میآید|
[ترجمه گوگل]چند سال پیش دویدن آهسته بود[ترجمه ترگمان]چند سال پیش، پیاده روی در یک چیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She started jogging twice a week to try to reduce her waistline.
[ترجمه گوگل]او شروع به دویدن دو بار در هفته کرد تا دور کمر خود را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]او دو بار در هفته به پیاده روی ادامه داد تا دور کمر او را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او دو بار در هفته به پیاده روی ادامه داد تا دور کمر او را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Avoid muscle strain by warming up with slow jogging.
[ترجمه گوگل]با گرم کردن بدن با دویدن آهسته از فشار عضلانی جلوگیری کنید
[ترجمه ترگمان]با گرم کردن آهسته آهسته آهسته از فشار ماهیچه خودداری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با گرم کردن آهسته آهسته آهسته از فشار ماهیچه خودداری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It takes a lot of self-discipline to go jogging in winter.
[ترجمه گوگل]برای دویدن در زمستان نیاز به نظم و انضباط زیادی است
[ترجمه ترگمان]برای بالا رفتن در زمستان نظم و انضباط زیادی لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای بالا رفتن در زمستان نظم و انضباط زیادی لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We were jogging along comfortably and enjoying our work.
[ترجمه گوگل]راحت دویدیم و از کارمون لذت بردیم
[ترجمه ترگمان]ما داشتیم خیلی راحت پیاده روی می کردیم و از کارمون لذت می بردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما داشتیم خیلی راحت پیاده روی می کردیم و از کارمون لذت می بردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Aerobic dancing piggybacked on the jogging craze.
[ترجمه گوگل]رقص ایروبیک پشت خوک در شوق دویدن
[ترجمه ترگمان]رقص Aerobic در حالی که دیوانه وار شروع به رقص می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رقص Aerobic در حالی که دیوانه وار شروع به رقص می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Many old people go jogging in the park in the early morning.
[ترجمه گوگل]بسیاری از افراد مسن صبح زود در پارک به دویدن می روند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از افراد مسن در صبح زود به پارک می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از افراد مسن در صبح زود به پارک می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Jogging is a popular form of exercise.
[ترجمه Mahdi] دویدن نوعی ورزش همگانی است|
[ترجمه sevin] پیاده روی بهترین نوع ورزش است|
[ترجمه zzzz] پیاده روی یک نوع ورزش همگانی است .|
[ترجمه گوگل]آهسته دویدن یک شکل محبوب ورزش است[ترجمه ترگمان]ورزش نوعی ورزش همگانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She wouldn't be seen dead jogging; she hates exercise.
[ترجمه گوگل]او در حال دویدن مرده دیده نمی شد او از ورزش متنفر است
[ترجمه ترگمان]او از پیاده روی نمرده است؛ او از ورزش متنفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از پیاده روی نمرده است؛ او از ورزش متنفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It isn't the walking and jogging that got his weight down.
[ترجمه Houman.m☠️👻] این راه رفتن و دویدن نیست که وزن او را کم می کند|
[ترجمه گوگل]این راه رفتن و دویدن نیست که وزن او را کاهش داده است[ترجمه ترگمان]پیاده روی و پیاده روی زیاد طول نمی کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. For years the business just kept jogging along.
[ترجمه علی کریمی] بابا ول کن|
[ترجمه گوگل]برای سالها، کسبوکار به دویدن ادامه داد[ترجمه ترگمان]سال ها بود که کار به پیاده روی ادامه داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید