impressively


بطور موثر، بطورگیرنده، چنانکه احساسات رابرانگیزاندمورد، قراردهد

جمله های نمونه

1. Mr Winchester is impressively knowledgeable about all manner of things.
[ترجمه موسی] آقای وینچستر به طور تحسین برانگیزی در مورد همه مسائل آگاه است.
|
[ترجمه گوگل]آقای وینچستر به طرز چشمگیری در مورد همه چیز آگاه است
[ترجمه ترگمان]آقای وینچستر در مورد انواع چیزها به طور قابل ملاحظه ای مطلع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The latest version has an impressively user-friendly interface.
[ترجمه گوگل]آخرین نسخه دارای یک رابط کاربر پسند قابل توجه است
[ترجمه ترگمان]نسخه اخیر یک رابط کاربری بسیار دوستانه با کاربر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's got an impressively large store of wine in his cellar.
[ترجمه گوگل]او یک انبار بزرگ شراب در انبارش دارد
[ترجمه ترگمان]او یک انبار بزرگ شراب در زیرزمین دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They were impressively mangled, like outrageous metal sculptures.
[ترجمه گوگل]آنها به طرز چشمگیری مانند مجسمه های فلزی ظالمانه درهم ریخته بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها به طرز خطرناکی mangled بودند، مثل مجسمه های فلزی outrageous
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her frozen limbs were dragged up an impressively wide staircase and then along a hallway.
[ترجمه گوگل]اندام یخ زده او از یک پلکان عریض به بالا و سپس در امتداد راهرو کشیده شد
[ترجمه ترگمان]پاهای یخ زده او از یک پلکان عریض و عریض بالا کشیده شد و در طول راهرو به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You have probably been perspiring quite impressively too, and you are beginning to have fantasies of pints of a cool drink.
[ترجمه گوگل]احتمالاً شما نیز به طرز چشمگیری عرق کرده اید، و شروع به فانتزی از یک لیوان نوشیدنی خنک کرده اید
[ترجمه ترگمان]شاید شما هم حسابی عرق کرده باشید، و تازه دارید fantasies از یک نوشیدنی خنک را شروع می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The range of community relations programmes is impressively wide and is a further demonstration of imaginative commitment on the part of community relations police.
[ترجمه گوگل]دامنه برنامه های روابط اجتماعی به طور چشمگیری گسترده است و نشان دهنده تعهد تخیلی پلیس روابط اجتماعی است
[ترجمه ترگمان]طیف وسیعی از برنامه های روابط اجتماعی به طور چشمگیری گسترده است و نمایش دیگری از تعهد خلاق در بخش پلیس روابط اجتماعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mountain crests rose impressively high and the valleys were deep.
[ترجمه گوگل]قله‌های کوه به طرز چشمگیری بالا می‌رفتند و دره‌ها عمیق بودند
[ترجمه ترگمان]کوه به شدت بالا و بالا می رفت و دره های عمیق در آن دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Newell has also arrived impressively from the Second and took his goal with poise.
[ترجمه گوگل]نیوول نیز به طرز چشمگیری از دومی وارد شده و گل خود را با وقار به دست آورده است
[ترجمه ترگمان]Newell نیز از دومین به بعد به طور جدی تر از جایگاه دوم رسید و هدف خود را با آرامش به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But the dutiful reader will emerge with an impressively thorough account.
[ترجمه گوگل]اما خواننده ی وظیفه شناس با گزارشی کاملاً دقیق ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]اما خواننده محترم با یک حساب بسیار دقیق پدیدار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The fireworks banged impressively.
[ترجمه گوگل]آتش بازی به طرز چشمگیری به صدا درآمد
[ترجمه ترگمان]آتش بازی با حالتی جدی به صدا در آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Impressively blackened rocks loomed large, their outer edges darkly green against the frothy white-capped waves.
[ترجمه گوگل]صخره‌های سیاه‌شده به طرز چشمگیری بزرگ به نظر می‌رسند، لبه‌های بیرونی آن‌ها به رنگ سبز تیره در برابر امواج کف‌پوش سفید
[ترجمه ترگمان]سنگ های سیاه شده سیاه شده بودند و لبه های بیرونی آن ها به رنگ سبز تیره در برابر امواج frothy پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Doug Pray's first film is an impressively even-handed documentary on the Seattle music scene.
[ترجمه گوگل]اولین فیلم داگ پری یک مستند قابل توجه و یکنواخت در صحنه موسیقی سیاتل است
[ترجمه ترگمان]فیلم اول داگ Pray یک فیلم مستند با ابهت در صحنه موسیقی سیاتل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Grand Duke walked impressively in to save the day.
[ترجمه گوگل]دوک بزرگ به طرز چشمگیری وارد شد تا روز را نجات دهد
[ترجمه ترگمان]گران دوک برای نجات دادن روز به طور جدی به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in an impressive manner, grandly, in a striking manner

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : impress
اسم ( noun ) : impression
صفت ( adjective ) : impressive / impressed / impressionable
قید ( adverb ) : impressively
جالب اینجاست که . . . .
1. the latest version has impressively user - friendly interface.
آخرین نسخه دارای رابط کاربر پسند قابل توجهی است.
2. Its virtuosic male performers towered impressively on stilts while executing complex choreography and astonishing feats of acrobatics.
...
[مشاهده متن کامل]

نوازندگان مرد حرفه ای آن در حالی که اجرای رقص پیچیده و کارهای حیرت انگیز شاهکار آکروباتیک را اجرا می کردند ، به طور تحسین برانگیزی بر روی چوبها قرار داشتند.
3. The sword was impressively worked with runes and magic carvings, most of which glowed slightly in various colors.
این شمشیر به طرز چشمگیری با نقش های برجسته و حکاکی های جادویی کار شده بود که بیشتر آنها در رنگ های متنوع کمی می درخشیدند.
4. Vast expanses of craggy, snow - capped mountains, impressively silhouetted against bright blue skies.
گستره وسیعی از کوههای پوشیده از صخره و پوشیده از برف ، که به طرز چشمگیری در برابر آسمان های آبی روشن نقش بسته است.
5. Mr Winchester is impressively knowledgeable about all manner of things.
آقای وینچستر به طور تحسین برانگیزی در مورد همه مسائل آگاه است.
6. He began impressively, striking out his first batter with a fastball that got up to 98 mph.
او به طور تحسین برانگیزی شروع کرد، و اولین ضربه خود را به یک توپ بیسبال که تا 98 مایل در ساعت می رسید ، زد.
7. The charm and niftiness of her cooking is that it has coped with 20 years in Europe, America and Jamaica and been impressively adaptive.
جذابیت و ظرافت پخت و پز او این است که 20 سال در اروپا ، آمریکا و جامائیکا از عهده اش بر آمده و به طور قابل توجهی سازگار بوده است.
Impressively ( adv ) = به طرز چشمگیری، به طور قابل توجهی، به طور تحسین برانگیزی
معانی دیگر >>>>> به طور موثری، به شکل غرور انگیزی، به طور تاثیرگذاری

( به طور ) چشمگیر، ( به صورت ) شگفت انگیز
قابل ملاحظه

بپرس