hybrid

/ˈhaɪbrəd//ˈhaɪbrɪd/

معنی: مخلوط، دو رگه، گیاه پیوندی، جانور دورگه، پیوندی
معانی دیگر: (جانور شناسی - گیاه شناسی) دورگه، آمیزتبار، دگرگشنگیری شده، (هرچیز که منشا آن چندتایی باشد یا اجزای آن یکجور نباشند) مختلط، چندگانه، چندنژاد، چندتبار، چندسرشت، چند بیخ، نایکدست، چندبنیادی، جانور دورگه چون قاطر، چیزی که ازچند جزء ناجورساخته شده باشدکلمه ای که اجزاء ان اززبان های مختلف تشکیل شده باشد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the offspring of two plants or animals that differ genetically as to species, variety, breed, or the like.
مترادف: cross, crossbreed
مشابه: half blood, half-breed, mestizo, mix, mongrel, mulatto

- The mule is a hybrid of a horse and a donkey.
[ترجمه حمید] قاتر موجودی دورگه از ترکیب اسب و الاغ است
|
[ترجمه روژینا] قاطر موجودی دورگه از ترکیب اسب و الاغ است
|
[ترجمه Lokiney] قاطر دورگه ای از اسب و خر است
|
[ترجمه گوگل] قاطر ترکیبی از اسب و الاغ است
[ترجمه ترگمان] قاطر یک دورگه است از یک اسب و یک الاغ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: something that is produced by combining elements from differing sources.
مترادف: mongrel
مشابه: amalgam, combination, cross, mix, mixture

(3) تعریف: a car or other vehicle with an engine that can run on two different fuels, usually gasoline and electricity, and can alternate between them.

- More and more car manufacturers are now producing hybrids.
[ترجمه گوگل] اکنون خودروسازان بیشتری در حال تولید خودروهای هیبریدی هستند
[ترجمه ترگمان] بیشتر و بیشتر تولید کنندگان ماشین، hybrids تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
مشتقات: hybridism (n.)
(1) تعریف: produced by cross-breeding.

- Hybrid crops can better withstand adverse conditions.
[ترجمه افشین] محصولات ترکیبی شرایط نامساعد را بهتر می توانند تحمل کنند.
|
[ترجمه محمود فیض نیا] محصولات کشاورزی هیبریدی/پیوندی/غیر ارگانیک نسبت به شرایط /نامساعد/نامطلوب/سخت بهتر مقاومت می کنند.
|
[ترجمه گوگل] محصولات هیبریدی بهتر می توانند شرایط نامطلوب را تحمل کنند
[ترجمه ترگمان] محصولات ترکیبی می توانند بهتر تحمل شرایط نامساعد را داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: produced by combining elements from different sources.

- The band's hybrid style is a mixture of reggae and rock.
[ترجمه افشین] برند ترکیبی شامل آمیزه ای از راک و رگی است.
|
[ترجمه Hamed] سبک ترکیبی این گروه، آمیزه ای از دو سبک رگی و راک است.
|
[ترجمه گوگل] سبک ترکیبی گروه ترکیبی از رگی و راک است
[ترجمه ترگمان] سبک ترکیبی این گروه ترکیبی از رگی و راک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. hybrid corn
ذرت دورگه

2. a hybrid fruit
میوه پیوندی

3. a hybrid society
جامعه ی چندگونه ای

4. The garden strawberry is a large-fruited hybrid.
[ترجمه گوگل]توت فرنگی باغی یک هیبرید میوه بزرگ است
[ترجمه ترگمان]توت فرنگی باغ یک هیبرید fruited است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The hybrid from a donkey and a horse is called a mule.
[ترجمه گوگل]هیبرید از الاغ و اسب قاطر نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]دورگه از یک الاغ و یک اسب به نام قاطر نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The music was a hybrid of western pop and traditional folk song.
[ترجمه گوگل]این موسیقی ترکیبی از موسیقی پاپ غربی و آهنگ محلی سنتی بود
[ترجمه ترگمان]موسیقی ترکیبی از آهنگ های موسیقی پاپ غربی و سنتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The new hybrid crops are much better at resisting disease.
[ترجمه گوگل]محصولات هیبریدی جدید در مقاومت در برابر بیماری بسیار بهتر هستند
[ترجمه ترگمان]محصولات هیبریدی جدید در مقاومت در برابر بیماری ها بسیار بهتر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A mule is a hybrid of a male donkey and a female horse.
[ترجمه گوگل]قاطر ترکیبی از الاغ نر و اسب ماده است
[ترجمه ترگمان]یک قاطر دورگه است از یک الاغ نر و یک اسب ماده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The hybrid stepping motor has two phases which are excited by positive or negative currents.
[ترجمه گوگل]موتور پله ای هیبریدی دارای دو فاز است که توسط جریان های مثبت یا منفی تحریک می شود
[ترجمه ترگمان]موتور پله ای ترکیبی دارای دو فاز است که توسط جریان های مثبت یا منفی تحریک می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A hybrid type of society emerged, in which archaic social forces were harnessed to modern industrial techniques.
[ترجمه گوگل]نوع ترکیبی از جامعه ظهور کرد که در آن نیروهای اجتماعی باستانی با تکنیک های صنعتی مدرن مهار شدند
[ترجمه ترگمان]یک گروه مرکب از جامعه پدیدار شد، که در آن نیروهای اجتماعی قدیمی به تکنیک های صنعتی مدرن بسته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Michael Heseltine's ungainly hybrid replacement received a poor reception from Tory activists gathered at Southport last weekend.
[ترجمه گوگل]جایگزین هیبریدی نامناسب مایکل هسلتین با استقبال ضعیفی از سوی فعالان محافظه کار که آخر هفته گذشته در ساوتپورت گرد آمدند، مواجه شد
[ترجمه ترگمان]جایگزینی سنتی مایکل Heseltine یک پذیرش ضعیف از فعالان حزب محافظه کار در هفته گذشته در Southport دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You must cobble together whatever both / and hybrid design will get the job done.
[ترجمه گوگل]شما باید هر دو را با هم ترکیب کنید / و طراحی ترکیبی کار را انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]شما باید هر دوی آن ها را به هم متصل کنید و هر دو طرح ترکیبی کار را انجام خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The hybrid of commonwealth, long ascendant, is waning.
[ترجمه گوگل]هیبرید مشترک المنافع، که برای مدت طولانی در حال صعود است، رو به زوال است
[ترجمه ترگمان]، دورگه کشورهای مشترک المنافع، بلند پروازی، داره waning
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The result is a hybrid virus that will multiply readily when given to humans but will not cause disease.
[ترجمه گوگل]نتیجه یک ویروس هیبریدی است که وقتی به انسان داده شود به آسانی تکثیر می شود اما باعث بیماری نمی شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه یک ویروس ترکیبی است که وقتی به انسان داده می شود به راحتی تکثیر می شود اما باعث ایجاد بیماری نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Brownies are a hybrid, part fudge, part cake.
[ترجمه گوگل]براونی ها ترکیبی هستند، قسمتی فاج و قسمتی کیک
[ترجمه ترگمان]Brownies \"یه دورگه، یه تیکه کیک\" و یه تیکه کیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مخلوط (اسم)
mix, blend, admixture, mixture, hash, melange, composite, compost, hybrid, hodgepodge, mishmash, olio, macedoine

دو رگه (اسم)
hybrid, crossover, crossbreed, mongrel, crossbreeding, mulatto, half-blood, half-bred, half-caste

گیاه پیوندی (اسم)
graft, hybrid

جانور دورگه (اسم)
hybrid

پیوندی (صفت)
linked, connective, hybrid, crossbred

تخصصی

[علوم دامی] هیبرید؛ نتاج والدینی که از نظر ژنتیک یکسان نباشند . چنین فردی برای بسیاری از ژنهایش heterozygote است .
[خودرو] اتومبیلهایی که دو پیشرانه داشته باشند و این نام بیشتر برای اتومبیلهایی که یک موتور درون سوز (بنزینی یا دیزلی) و یک موتور برقی(که انرژی خود را از باطری ها یش میگیرد) دارند استفاده میشود. تا سرعت مشخصی فقط موتور برقی کار میکند و بعد از یک سرعت مشخص برای افزایش قدرت موتور درون سوز نیز شروع به کار میکند.هدف از تولید این نوع اتومبیلها مصرف سوخت کم و حداقل آلودگی محیط زیست است.
[شیمی] هیبرید
[برق و الکترونیک] آمیخته، هایبرید
[زمین شناسی] دو رگه در آذرین: مربوط به سنگی که ترکیب شیمیایی آن، محصول فرآیند هضم است.مترادف: آلوده،اسم: سنگی که ترکیب آن در اثر فرایند هضم شکل گرفته است.در این مورد به معنای واژه hybridization مراجعه نمایید.
[ریاضیات] پیوندی، دورگه، ترکیبی
[پلیمر] هیبرید، دورگه، ترکیبی

انگلیسی به انگلیسی

• crossbreed, mixed breed, cross between two animals or plants from different breeds or species
a hybrid is an animal or plant bred from two different types of animal or plant; a technical use in biology.
anything that is a mixture of two different things can be called a hybrid. count noun here but can also be used as an adjective. e.g. ...hybrid systems of heat storage.

پیشنهاد کاربران

( در مورد ماشین ) دو سوختی ( هم برقی و هم بنزینی به عنوان مثال )
هایبرید ( تلفظ انگلیسی و آمریکایی )
۱. حیوان دو رگه ۲. گیاه پیوندی ۳. واژه دورگه ( که نیمی از آن از یک زبان و نیمی دیگر از زبانی دیگر باشد ) ۴. دورگه / ( خودرو ) هیبریدی
مثال:
To overcome the problem of charging electric cars, hybrid cars are also available
...
[مشاهده متن کامل]

به منظور فائق آمدن بر مشکل شارژ خودروهای برقی، خودروهای هیبریدی هم موجود هستند.

مرکب. مخلوط. ترکیبی. التقاطی
ترکیب
آمیخته
دو جانبه
hybrid MOU
تفاهم نامه دوجانبه
دو رگه
تلفیقی
آمیزه
hybrid ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: دورگه
تعریف: موجود حاصل از آمیزش والدینی که ازنظر ژن‏نمودی متفاوت باشند
دو نیرو ، دو نیرویی
چند نیرو ، چند نیرویی
crossbreed یعنی دو رگه و ایجاد یگ گونه جدید از یک نوع حیوان. مثلاً از دو نوع سگ متفاوت یک گونه جدید به دنیا آوردن.
hybrid یعنی دو رگه و ایجاد یگ گونه جدید از دو نوع حیوان. مثلاً از خر و اسب، یک گونه جدید به نام قاطر به دنیا آوردن.
بینابینی، دوگانه
دورگه ( اشاره به شخص داره )
ترکیبی/چندگانه
دوگانه، چندگانه
به معنای دورگه هست
اما در مهندسی شیمی و نفت و میکانیک به معنای دو فازی هست
ترکیبی
خودروهایی همانند خودروهای جدید شرکت های هیوندای و تویوتا مثل تویوتا پریوس درون دسته خودروهای هیبرید قرار دارند چرا که داخل این خودرو هم از موتور های احتراق داخلی همانند سایر خودروها استفاده شده هم با استفاده از تکنولوژی روز دنیا از موتور های الکتریکی استفاده شده
Hybrid models مدل های ترکیبی
دو کاره ، دو کاربُرده ، دو کاربردی ، دو کارکردی
چند کاره ، چند کاربرده ، چند کاربردی ، چند کارکردی
دوگانه ، دوتایی ، چندتایی
[خودرو]
دوگانه سوز
( علوم سیاسی ) التقاطی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)

بپرس