1. He got the doctor' s permission to get around recently.
[ترجمه قنبرزاده] اخیرا دکتر به او اجازه داده بود که در همین نزدیکی ها قدم بزند|
[ترجمه گوگل]او اخیراً برای رفت و آمد از دکتر اجازه گرفته است[ترجمه ترگمان]او به دکتر اجازه داده بود که این دور و بر را پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They didn't get around to typing up the letter.
[ترجمه علی] آنها از تایپ کردن نامه امتناع نکردند.|
[ترجمه گوگل]آنها حوصله تایپ نامه را نداشتند[ترجمه ترگمان]ان ها دور هم جمع نشدن تا نامه را تایپ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Cycling is a cheap way to get around.
[ترجمه قنبرزاده] دوچرخه سواری راه ارزان دوردور زدن است|
[ترجمه گوگل]دوچرخه سواری یک راه ارزان برای رفت و آمد است[ترجمه ترگمان]دوچرخه سواری راه ارزانی برای دور زدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I think we should be able to get around most of these problems.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم ما باید بتوانیم بیشتر این مشکلات را دور بزنیم
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم ما باید قادر باشیم بیشتر این مشکلات را حل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم ما باید قادر باشیم بیشتر این مشکلات را حل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We had to use public transport to get around.
[ترجمه گوگل]برای رفت و آمد باید از وسایل نقلیه عمومی استفاده می کردیم
[ترجمه ترگمان]ما باید از حمل و نقل عمومی برای رسیدن به اطراف استفاده می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما باید از حمل و نقل عمومی برای رسیدن به اطراف استفاده می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I typically get around 30 emails a day.
[ترجمه Teacher Leila] من معمولا هر روز به 30 تا ایمیل رسیدگی میکنم.|
[ترجمه گوگل]من معمولاً حدود 30 ایمیل در روز دریافت می کنم[ترجمه ترگمان]من معمولا روزانه ۳۰ ایمیل دریافت می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He now needs a walker to get around.
[ترجمه گوگل]او اکنون به یک واکر برای دور زدن نیاز دارد
[ترجمه ترگمان] اون الان به یه زامبی نیاز داره که برسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون الان به یه زامبی نیاز داره که برسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The company is expected to get around this problem by borrowing from the banks.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود این شرکت با استقراض از بانک ها این مشکل را برطرف کند
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود این شرکت با قرض گرفتن از بانک ها این مشکل را حل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود این شرکت با قرض گرفتن از بانک ها این مشکل را حل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Does Abell get around a great deal?
[ترجمه گوگل]آیا آبل خیلی دور می زند؟
[ترجمه ترگمان]آیا Abell زیاد دور هم جمع می شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا Abell زیاد دور هم جمع می شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It's hard to get around if you're in a wheelchair.
[ترجمه گوگل]اگر روی ویلچر هستید، رفت و آمد سخت است
[ترجمه ترگمان]اگر روی ویلچر باشی سخته که این دور و بر بگردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر روی ویلچر باشی سخته که این دور و بر بگردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I hope to get around to answering your letter next week.
[ترجمه گوگل]امیدوارم هفته آینده به نامه شما پاسخ دهم
[ترجمه ترگمان]امیدوارم هفته آینده به نامه ات جواب بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]امیدوارم هفته آینده به نامه ات جواب بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It's quite easy to get around London.
[ترجمه محمد مهدی] رفت و آمد در لندن خیلی آسان است|
[ترجمه گوگل]رفتن به اطراف لندن بسیار آسان است[ترجمه ترگمان]دور شدن از لندن کاملا آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Tom's trying to get around his father to buy him a car.
[ترجمه گوگل]تام سعی می کند پدرش را دور بزند تا برایش ماشین بخرد
[ترجمه ترگمان]تام داره سعی می کنه پدرش رو سوار ماشین کنه تا براش ماشین بخره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تام داره سعی می کنه پدرش رو سوار ماشین کنه تا براش ماشین بخره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She doesn't get around much these days.
[ترجمه گوگل]او این روزها زیاد رفت و آمد نمی کند
[ترجمه ترگمان]این روزها زیاد دور نمی شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این روزها زیاد دور نمی شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I'll be drawing my pension before he'll ever get around to asking me to marry him!
[ترجمه گوگل]من حقوق بازنشستگی خود را می گیرم قبل از اینکه او از من بخواهد با او ازدواج کنم!
[ترجمه ترگمان]قبل از این که از من بخواهد با او ازدواج کنم، حقوق بازنشستگیم را خواهم کشید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قبل از این که از من بخواهد با او ازدواج کنم، حقوق بازنشستگیم را خواهم کشید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید