1. He's in rather a negative frame of mind.
[ترجمه گوگل]او در یک چارچوب ذهنی نسبتاً منفی است
[ترجمه ترگمان]او یک قالب ذهنی منفی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک قالب ذهنی منفی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. You have to be in the right frame of mind to play well.
[ترجمه جواد آسوده] شما باید حوصله/حسش را داشته باشی تا بتونی خوب بازی کنی|
[ترجمه گوگل]شما باید در چارچوب ذهنی مناسبی باشید تا خوب بازی کنید[ترجمه ترگمان]شما باید در کادر سمت راست مغز باشید تا خوب بازی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I'm not in the right frame of mind to start discussing money.
[ترجمه گوگل]من در چارچوب ذهنی مناسبی برای شروع بحث در مورد پول نیستم
[ترجمه ترگمان]من در چارچوب درست فکر نیستم که درباره پول بحث کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من در چارچوب درست فکر نیستم که درباره پول بحث کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She returned from lunch in a happier frame of mind.
[ترجمه گوگل]او با روحیه شادتر از ناهار برگشت
[ترجمه ترگمان]او از ناهار در فضایی شادتر از ناهار مراجعت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از ناهار در فضایی شادتر از ناهار مراجعت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We'll discuss this when you're in a better frame of mind.
[ترجمه گوگل]زمانی در این مورد بحث خواهیم کرد که در چارچوب ذهنی بهتری باشید
[ترجمه ترگمان]وقتی در ذهن بهتری از این موضوع بحث می کنیم، راجع به این موضوع بحث می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی در ذهن بهتری از این موضوع بحث می کنیم، راجع به این موضوع بحث می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Lewis was not in the right frame of mind to continue.
[ترجمه گوگل]لوئیس در چارچوب ذهنی مناسبی برای ادامه دادن نبود
[ترجمه ترگمان]لو یس در قالب مناسبی برای ادامه کار نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لو یس در قالب مناسبی برای ادامه کار نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I have to be in the right frame of mind to play chess.
[ترجمه گوگل]برای بازی شطرنج باید در چارچوب ذهنی مناسبی باشم
[ترجمه ترگمان]من باید در کادر سمت راست مغز باشم تا شطرنج بازی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من باید در کادر سمت راست مغز باشم تا شطرنج بازی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He's in a much more positive state/frame of mind these days.
[ترجمه گوگل]او این روزها در وضعیت / چارچوب ذهنی بسیار مثبت تری قرار دارد
[ترجمه ترگمان]این روزها در یک وضعیت ذهنی و ذهنی بسیار مثبت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این روزها در یک وضعیت ذهنی و ذهنی بسیار مثبت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Get them in the right frame of mind - keep atmosphere relaxed and friendly
[ترجمه گوگل]آنها را در چارچوب ذهنی مناسب قرار دهید - فضای آرام و دوستانه را حفظ کنید
[ترجمه ترگمان]آن ها را در چارچوب درست ذهن خود قرار دهید - اتمسفر را آرام و دوستانه نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها را در چارچوب درست ذهن خود قرار دهید - اتمسفر را آرام و دوستانه نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. An international attitude and frame of mind are important, including an ability to understand, accept and work with other cultures.
[ترجمه گوگل]نگرش بین المللی و چارچوب ذهنی مهم است، از جمله توانایی درک، پذیرش و کار با فرهنگ های دیگر
[ترجمه ترگمان]نگرش و چارچوب فکری بین المللی مهم است، از جمله توانایی درک، پذیرش و کار با فرهنگ های دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نگرش و چارچوب فکری بین المللی مهم است، از جمله توانایی درک، پذیرش و کار با فرهنگ های دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This in turn puts him in the right frame of mind to be helped to overcome the problem once and for all.
[ترجمه گوگل]این به نوبه خود او را در چارچوب ذهنی مناسب قرار می دهد تا به او کمک شود تا یک بار برای همیشه بر مشکل غلبه کند
[ترجمه ترگمان]این به نوبه خود او را در چارچوب درست ذهن قرار می دهد تا زمانی و برای همه، به حل مشکل کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این به نوبه خود او را در چارچوب درست ذهن قرار می دهد تا زمانی و برای همه، به حل مشکل کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. People got into a rather happy-go-spend frame of mind before the election and he is right to pull back now.
[ترجمه گوگل]مردم قبل از انتخابات در یک چارچوب فکری نسبتاً خوش خرج کردن قرار گرفتند و او حق دارد که اکنون عقب نشینی کند
[ترجمه ترگمان]مردم قبل از انتخابات به یک قالب ذهنی شاد می رسند و حق دارد که اکنون عقب نشینی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردم قبل از انتخابات به یک قالب ذهنی شاد می رسند و حق دارد که اکنون عقب نشینی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He went off to work in a pleasant frame of mind.
[ترجمه سهیلا کولیوند] او با حال روحی خوبی به سرکار رفت|
[ترجمه گوگل]او با روحیه ای دلپذیر به سر کار رفت[ترجمه ترگمان]رفته بود سر کار و در یک قاب زیبا به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Thinking positively encourages the right frame of mind to get on and do the job.
[ترجمه گوگل]مثبت اندیشی، چارچوب ذهنی مناسب را برای شروع و انجام کار تشویق می کند
[ترجمه ترگمان]فکر کردن به طور مثبت کادر سمت راست ذهن را به پیشرفت و انجام کار تشویق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فکر کردن به طور مثبت کادر سمت راست ذهن را به پیشرفت و انجام کار تشویق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He is cursed with this evaluative frame of mind.
[ترجمه گوگل]او با این چارچوب ذهنی ارزیابی کننده نفرین شده است
[ترجمه ترگمان] اون با این قالب تهی از ذهن نفرین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون با این قالب تهی از ذهن نفرین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید