flotsam

/ˈflɑːtsəm//ˈflɒtsəm/

معنی: اب اورد، کالای اب اورده
معانی دیگر: (تکه های کشتی غرق شده و محمولات آن، که روی آب شناور است) آب آوردگان، آب آورد، کشتی پاره، تخته پاره، خرت و پرت، آت و آشغال، خرده ریز، آدم بیکاره (که مرتب از جایی به جایی می رود)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: floating wreckage and cargo of a ship that has sunk. (See jetsam.)

- A great many empty barrels were amongst the flotsam from the ship.
[ترجمه محسن قنبری] تعداد زیادی بشکه های خالی در بین بقایای کشتی بود
|
[ترجمه گوگل] بشکه های خالی زیادی در میان شناورهای کشتی بود
[ترجمه ترگمان] چند بشکه خالی در میان خرت و پرت های دیگر کشتی دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: discarded items; litter.

جمله های نمونه

1. flotsam and jetsam
1- تکه پاره های کشتی غرق شده و محمولات آن که قبلا برای نجات کشتی به آب ریخته شده است،محمولات و تخته پاره های شناوربرآب 2- خرت و پرت،چیزهای بدردنخور یا وازده،آشغال ماشغال 3- آدم های بیکار و سرگردان،وازده های اجتماع،آوارگان

2. He would walk along the beach collecting the flotsam and jetsam that had been washed ashore.
[ترجمه مریم سالک زمانی] تمایل دارد در کنار ساحل قدم زده و خرت و پرت هایی را که آب به آنجا آورده است، جمع کند.
|
[ترجمه محسن قنبری] او در امتداد ساحل راه می رفت و هرچیزی که به ساحل می رسید را جمع می کرد
|
[ترجمه گوگل]او در امتداد ساحل قدم می زد و فلوتسام و جتسام را که در ساحل شسته شده بود جمع آوری می کرد
[ترجمه ترگمان]او در امتداد ساحل قدم می زد تا کالاهای flotsam و jetsam را که در ساحل شسته شده بود جمع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We wandered along the shore, stepping over the flotsam that had washed up in the night.
[ترجمه محسن قنبری] ما در امتداد ساحل پرسه زدیم و از روی خرابه هایی که در طول شب به ساحل کشیده شده بود، قدم زدیم.
|
[ترجمه گوگل]ما در امتداد ساحل پرسه زدیم، از روی فلوتسام که در شب آب شده بود، قدم گذاشتیم
[ترجمه ترگمان]در طول ساحل سرگردان بودیم و از over که در شب شسته بود، قدم می زدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The beaches are wide and filled with interesting flotsam and jetsam .
[ترجمه مریم سالک زمانی] سواحل مذکور پهناور و مشحون از خرت و پرت های بامزه و جالبی است که با آب به آنجا آورده شده اند.
|
[ترجمه گوگل]سواحل وسیع و پر از فلوتسام و جتسام جالب است
[ترجمه ترگمان]سواحل وسیع و پر از کالاهای شناور جالب و شناور بر آب شناور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The water was full of flotsam and refuse.
[ترجمه مریم سالک زمانی] آب پر از آت و آشغال و خرت و پرت بود.
|
[ترجمه گوگل]آب پر از فلوتسام و زباله بود
[ترجمه ترگمان]آب پر از flotsam بود و امتناع می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Camps were set up to shelter the flotsam and jetsam of the war.
[ترجمه مریم سالک زمانی] برای پناه دادن به آوارگان جنگی، اردوگاه هایی ترتیب داده شد.
|
[ترجمه گوگل]اردوگاه هایی برای پناه دادن به flotsam و jetsam جنگ ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]اردوگاه ها برپا شده بودند تا کالاهای flotsam و jetsam جنگ را تحت پوشش قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. On its Gulf side, the collection of flotsam and jetsam could still be found.
[ترجمه گوگل]در سمت خلیج آن، مجموعه ای از فلوتسام و جتسام هنوز یافت می شود
[ترجمه ترگمان]در طرف خلیج آن، مجموعه کالاهای flotsam و jetsam هنوز یافت می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The beaches are wide and filled with interesting flotsam and jetsam from shells and seaweed to bits of broken fish boxes.
[ترجمه گوگل]سواحل وسیع و پر از فلوتسام و جتسام جالب از صدف و جلبک دریایی گرفته تا تکه‌هایی از جعبه‌های شکسته ماهی است
[ترجمه ترگمان]سواحل پهن و پر از کالاهای flotsam و از آب شناور شده از صدف و جلبک دریایی گرفته تا قطعات شکسته ماهی شکسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Flotsam and jetsam of the universe.
[ترجمه گوگل]فلوتسام و جتسام کیهان
[ترجمه ترگمان]flotsam و jetsam جهان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All that was visible from the air was flotsam spread over a 50-yard area.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که از هوا قابل مشاهده بود فلوتسام بود که در یک منطقه 50 یاردی پخش شده بود
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که از هوا قابل رویت بود، کالاهای flotsam بود که بر روی یک منطقه ۵۰ یارد گسترده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Flotsam: She has a very serious problem.
[ترجمه گوگل]فلوتسام: او یک مشکل بسیار جدی دارد
[ترجمه ترگمان]flotsam: او یک مشکل جدی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sick and starving refugees are the flotsam and jetsam of war.
[ترجمه مریم سالک زمانی] این پناهندگان بیمار و گرسنه، از آوارگان جنگی هستند.
|
[ترجمه گوگل]پناهندگان مریض و گرسنه، فلوتسام و جتسام جنگ هستند
[ترجمه ترگمان]پناهندگان مریض و گرسنه، کالاهای flotsam و jetsam از زمان جنگ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Collisions with small space flotsam can obliterate a ship.
[ترجمه گوگل]برخورد با فلوتسام فضایی کوچک می تواند یک کشتی را محو کند
[ترجمه ترگمان]شناور شدن با کشتی های باری کوچک، می تواند یک کشتی را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After the storm, the sea was covered with flotsam and jetsam.
[ترجمه مریم سالک زمانی] در پی طوفان، دریا پوشیده از خرت و پرت و آت و آشغال شد.
|
[ترجمه گوگل]پس از طوفان، دریا با فلوتسام و جتسام پوشیده شد
[ترجمه ترگمان]بعد از طوفان، دریا با کالاهای flotsam و شناور بر آب پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The paper introduces the application of chromic flotsam natrium bisulfate in the course of neutralization and pre acidification in industry of chromic acid anhydride.
[ترجمه گوگل]در این مقاله کاربرد بی سولفات ناتریوم فلوتسام کرومیک در جریان خنثی سازی و پیش اسیدی شدن در صنعت انیدرید اسید کرومیک معرفی می شود
[ترجمه ترگمان]این مقاله کاربرد of flotsam natrium bisulfate را در مسیر خنثی سازی و پیش از اسیدی شدن در صنعت استیک acid استیک acid معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اب اورد (اسم)
flotsam

کالای اب اورده (اسم)
flotsam

انگلیسی به انگلیسی

• floating wreckage of a ship or its cargo, floating debris
flotsam or flotsam and jetsam is rubbish, for example bits of wood, that is floating on the sea or has been left by the sea on the shore.
people who do not have homes or jobs and perhaps have had to leave their own country or area may be referred to as flotsam or flotsam and jetsam.

پیشنهاد کاربران

آب آورد
Flotsam refers to the debris or wreckage that is floating on the surface of the water. It can include anything from broken pieces of a ship to discarded items.
زباله یا خرده ریزهایی که روی سطح آب شناور است. این می تواند شامل هر چیزی از قطعات شکسته کشتی تا اقلام دور ریخته شده باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
For example, after a shipwreck, you might see flotsam like pieces of wood, clothing, and other items floating in the water.
In a beach cleanup, volunteers might collect flotsam such as plastic bottles, fishing nets, and other trash that washes ashore.
During a storm, flotsam can be dangerous to boats and swimmers, as it can cause damage or injury if not avoided.

تخته پاره های آب آورده
flotsam ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: دریاانداختۀ شناور
تعریف: دریاانداخته ای که بر روی آب شناور است

بپرس