fabrication


معنی: ساخت
معانی دیگر: ساختن، بنا کردن، فرآوری، فروری، تولید، همگذاشت، ساختمان، پهلوی هم گذاشتن و ساختن، فرآورده، فرورده، هرچیز تولید یا ساخته شده، دروغ، کذب، هرچیز ساختگی یا دروغین، جعل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a statement, document, or the like that is false or invented to deceive.
مترادف: counterfeit, fiction, forgery, invention
مشابه: concoction, fable, falsehood, falsification, lie, pretense, production, tale

- Their claim to have found an older human skull turned out to be a fabrication.
[ترجمه گوگل] ادعای آنها مبنی بر یافتن جمجمه انسان مسن تر، ساختگی بود
[ترجمه ترگمان] ادعای آن ها مبنی بر اینکه یک جمجمه قدیمی انسان کشف شده است، تبدیل به یک ساخت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the process of manufacture or construction.
مترادف: construction, making, production
مشابه: assemblage, building, creation, manufacture

جمله های نمونه

1. the fabrication of paper out of used cloth
فروری (تولید) کاغذ از پارچه ی مستعمل

2. His story was a complete fabrication.
[ترجمه موسی] داستان او یک جعل کامل بود.
|
[ترجمه 😊MIRSMH] داستان او کاملا ساختگی بود .
|
[ترجمه گوگل]داستان او کاملا ساختگی بود
[ترجمه ترگمان]داستان او یک ساخت کامل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her story was a complete fabrication from start to finish.
[ترجمه موسی] داستان او از ابتدا تا انتها یک دروغ محض بود.
|
[ترجمه گوگل]داستان او از ابتدا تا انتها ساختگی کامل بود
[ترجمه ترگمان]داستان او یک ساخت کامل از شروع به پایان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Of course, it might all be complete fabrication.
[ترجمه موسی] البته ، ممکن است همه اینها دروغ محض باشد.
|
[ترجمه گوگل]البته ممکن است همه اینها ساختگی کامل باشد
[ترجمه ترگمان]البته ممکن است همه اینها به صورت کامل ساخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But if the allegation is hearsay or pure fabrication, Walenski is being railroaded.
[ترجمه گوگل]اما اگر این ادعا شایعه یا ساختگی محض باشد، والنسکی در حال ریل گذاری است
[ترجمه ترگمان]اما اگر این ادعا تکذیب یا جعل محض باشد، Walenski در حال بررسی مجدد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But unless there is gross exaggeration or fabrication of symptoms, these should not he described as Meadow's syndrome.
[ترجمه گوگل]اما تا زمانی که اغراق یا جعل علائم وجود نداشته باشد، او نباید این علائم را به عنوان سندرم میدو توصیف کند
[ترجمه ترگمان]اما اگر اغراق و یا جعل نشانه ها وجود داشته باشد، این ها نباید به عنوان سندروم s توصیف شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The list was a practical joke, a complete fabrication yes a happening even.
[ترجمه گوگل]لیست یک شوخی عملی بود، یک ساختگی کامل، بله حتی یک اتفاق
[ترجمه ترگمان]این لیست یک شوخی عملی بود، یک ساخت کامل بله حتی یک اتفاق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Excellent experimental facilities exist for CAD, fabrication, and assessment of integrated circuits.
[ترجمه گوگل]امکانات آزمایشی عالی برای CAD، ساخت و ارزیابی مدارهای مجتمع وجود دارد
[ترجمه ترگمان]امکانات عالی تجربی برای CAD، ساخت و ارزیابی مدارهای مجتمع وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Dante Drawings are more traditional in fabrication, the images being rubbed-off transfers from newspaper and magazine prints.
[ترجمه گوگل]طراحی‌های دانته در ساخت سنتی‌تر هستند، تصاویر از چاپ‌های روزنامه و مجله منتقل می‌شوند
[ترجمه ترگمان]دانته Drawings از دانته بیشتر سنتی است، تصاویری از نقل و نقل از مجلات و چاپ مجلات به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was a story that was tinged with fabrication, told by a notorious liar with a warped sense of reality.
[ترجمه گوگل]این داستانی بود که مملو از ساختگی بود و توسط یک دروغگوی بدنام با حسی مخدوش از واقعیت بیان شد
[ترجمه ترگمان]این داستانی بود که با جعل مخلوط شده بود و یک دروغ گوی بدنام با یک حس تحریف شده از واقعیت به او گفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was an elaborate fabrication to cover up the murder.
[ترجمه موسی] این یک جعل ماهرانه برای لاپوشونی قتل بود.
|
[ترجمه گوگل]این یک ساختگی مفصل برای سرپوش گذاشتن بر قتل بود
[ترجمه ترگمان]جعل هویت جعلی بود تا قتل رو لاپوشونی کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A major review of existing modules in the fabrication and welding area is now under way.
[ترجمه گوگل]بررسی عمده ماژول های موجود در زمینه ساخت و جوشکاری اکنون در حال انجام است
[ترجمه ترگمان]بررسی عمده ای از ماژول های موجود در حوزه ساخت و جوش اکنون در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This is especially evident in prototype fabrication and die development.
[ترجمه گوگل]این امر به ویژه در ساخت نمونه اولیه و توسعه قالب مشهود است
[ترجمه ترگمان]این امر به خصوص در ساخت نمونه اولیه و رشد مرگ مشهود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Development of freeform fabrication in colloidal forming processing of special ceramics is reviewed.
[ترجمه گوگل]توسعه ساخت فرم آزاد در پردازش شکل دهی کلوئیدی سرامیک های ویژه بررسی می شود
[ترجمه ترگمان]توسعه fabrication آزاد در فرآیند شکل دهی سرامیک ویژه ای مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This invention is related to new fabrication method of ceramal composite material and product.
[ترجمه گوگل]این اختراع مربوط به روش جدید ساخت مواد و محصول کامپوزیت سرامیکی می باشد
[ترجمه ترگمان]این اختراع به روش ساخت جدید مواد مرکب ceramal و محصول مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ساخت (اسم)
make, performance, operation, work, job, construction, structure, workmanship, manufacture, making, manufacturing, craftsmanship, production, fabrication, framing, yielding, throughput

تخصصی

[عمران و معماری] ساختن - ساخت
[کامپیوتر] ساخت
[برق و الکترونیک] ساخت، تولید
[ریاضیات] ساختن، ساخت، سوار کردن، تولید، ورقکاری
[پلیمر] ساخت، فرآیند ساخت قطعه یا قالب چندسازه (کامپوزیت)

انگلیسی به انگلیسی

• fake, forgery; lie, falsehood, fable; assembly, manufacture; invention

پیشنهاد کاربران

۱. ساختن. ساخت. تولید ۲. جعل ۳. دروغ. داستان ساختگی
مهملات و اراجیف
Fake, lie
fabrication ( noun ) = دروغ، کذب، جعل
معانی دیگر >>>{بافت، الیاف ( در مورد تنیده شدن ) }، {توجیه، بهانه ( در رابطه با تقصیر یا تخلف ) }، {تزویر، دسیسه، توطئه ( ساختن چیزی برای فریب ) }، {شایعه، اراجیف ( در مورد پخش اخبار ) }، {تولید، ساخت، ابداع، خط تولید ( در رابطه با عمل تولید یک محصول ، به ویژه در یک فرآیند صنعتی ) }، {تشکیلات، آرایش، پیکربندی ( گروهی از افراد یا اشیا در یک ترتیب یا الگوی خاص ) }، {فراوری، فراورده، محصول ( چیزی با تلاش تولید و ساخته شده باشد ) }
...
[مشاهده متن کامل]

Definition =عمل یا روند ساخت یا سر هم کردن چیزی/چیزی ساخته شده/عمل گفتن دروغ یا ترویج اطلاعات غلط/یک گزارش یا افشاگری ناعادلانه یا غیر صادقانه/ ( تا حدودی نادر ) چیزی که با تلاش ایجاد شده ، حاصل شده یا تولید شده باشد/اغراق/
انبوهی از چیزها با هم تنیده شده باشد/گروهی از افراد یا اشیا در یک ترتیب یا الگوی خاص/اخباری که به صورت شایعه یا اراجیف منتشر می شوند/
استفاده از مهارت برای ایجاد یا به وجود آوردن چیزی ، به ویژه با اثر ناشی از مصنوعی بودن آن/دلیل یا توضیحی که برای توجیه تقصیر یا تخلف آورده شده است/
examples:
1 - The evidence he gave in court was a complete fabrication.
مدارکی که وی در دادگاه ارائه داد ، جعل کامل بود.
2 - Recommended materials must be used in the fabrication of the test equipment.
از مواد پیشنهادی باید در ساخت تجهیزات آزمایشی استفاده شود.
3 - All wafer fabrication at San Jose will transfer to the Minneapolis plant.
تمام خط تولید تراشه سیلیکونی در سن خوزه به کارخانه مینیاپولیس منتقل می شود.
4 - Her lawyer says some of the workers' claims were an outright fabrication.
وکیل وی می گوید برخی از ادعاهای کارگران کذب محض بوده است.
5 - The company provides metal fabrication for contractors.
این شرکت ساخت فلز را برای پیمانکاران فراهم می کند.
6 - What are the basic materials used in the fabrication of nuclear weapons?
مواد اساسی مورد استفاده در ساخت سلاح های هسته ای چیست؟
7 - his alibi is the weakest fabrication i have ever heard.
بهانه او آبکی ترین دروغی است که تا به حال شنیده ام.

من در آوردی، ساخته و پرداخته ی ذهن
جعل
فرآورده

بپرس