1. a dreadful storm
توفان سهمگین
2. the ghom road was dreadful
جاده ی قم وحشتناک بود.
3. the old woman lived in a dreadful hole
پیرزن در بیغوله ی وحشتناکی زندگی می کرد.
4. Poor thing! You look absolutely dreadful!
[ترجمه گوگل]بیچاره! شما کاملاً وحشتناک به نظر می رسید!
[ترجمه ترگمان]بیچاره! تو واقعا وحشتناک به نظر می رسی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیچاره! تو واقعا وحشتناک به نظر می رسی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They told us the dreadful news.
[ترجمه گوگل]آنها این خبر وحشتناک را به ما گفتند
[ترجمه ترگمان]اخبار وحشتناک را به ما گفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اخبار وحشتناک را به ما گفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They had some dreadful old ham in the main part.
[ترجمه بهروز مددی] تو قسمت غذای اصلیشون مقداری گوشت مونده و حال به هم زن ( بسیار بد ) داشتند.|
[ترجمه گوگل]آنها مقداری ژامبون قدیمی وحشتناک در قسمت اصلی داشتند[ترجمه ترگمان]در قسمت اصلی، مقداری گوشت خوک پیر ریخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The film was dreadful - all spooks and vampires.
[ترجمه گوگل]فیلم وحشتناک بود - همه شبهه ها و خون آشام ها
[ترجمه ترگمان]فیلم وحشتناک بود - همه اشباح و خون آشام ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فیلم وحشتناک بود - همه اشباح و خون آشام ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He told me a dreadful story.
[ترجمه گوگل]او داستان وحشتناکی را برای من تعریف کرد
[ترجمه ترگمان]داستان وحشتناکی برایم تعریف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]داستان وحشتناکی برایم تعریف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We've had some dreadful weather lately.
[ترجمه گوگل]اخیراً هوای بدی داشتیم
[ترجمه ترگمان]این اواخر هوا خیلی بدی داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این اواخر هوا خیلی بدی داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. What a dreadful thing to say!
[ترجمه گوگل]گفتن چه وحشتناک است!
[ترجمه ترگمان]چه حرف وحشتناکی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چه حرف وحشتناکی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The food was bad and the service was dreadful.
[ترجمه گوگل]غذا بد بود و سرویس دهی وحشتناک
[ترجمه ترگمان]غذا بد بود و مراسم بسیار وحشتناک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]غذا بد بود و مراسم بسیار وحشتناک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She was one of those dreadful children who was always sneaking on other kids in the class.
[ترجمه گوگل]او یکی از آن بچه های وحشتناکی بود که همیشه به بچه های دیگر کلاس یورش می برد
[ترجمه ترگمان]او یکی از آن بچه هایی بود که همیشه در کلاس بچه های دیگر فضولی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یکی از آن بچه هایی بود که همیشه در کلاس بچه های دیگر فضولی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. These dreadful people bring down the tone of the neighbourhood.
[ترجمه گوگل]این مردم مخوف لحن محله را پایین می آورند
[ترجمه ترگمان]این مردم وحشتناک صدای همسایگی را پایین می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مردم وحشتناک صدای همسایگی را پایین می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I've had a dreadful day - everything seems to have gone wrong.
[ترجمه گوگل]من یک روز وحشتناک را پشت سر گذاشتم - به نظر می رسد همه چیز اشتباه پیش رفته است
[ترجمه ترگمان]روز بدی داشتم - به نظر می رسد که همه چیز غلط از آب در امده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روز بدی داشتم - به نظر می رسد که همه چیز غلط از آب در امده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She's making a dreadful mess of things.
[ترجمه گوگل]او چیزهای وحشتناکی را به هم می ریزد
[ترجمه ترگمان]خیلی چیزها را خراب کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خیلی چیزها را خراب کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. As a child, he had a dreadful stammer.
[ترجمه بنیامین رئوف] وقتی بچه بود، لکنت وحشتناکی داشت.|
[ترجمه گوگل]در کودکی لکنت وحشتناکی داشت[ترجمه ترگمان]به عنوان یک بچه دچار لکنت وحشتناکی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید