drawing board

/ˈdrɒɪŋˈbɔːrd//ˈdrɔːɪŋbɔːd/

تخته ی رسم، میز نقشه کشی، تخته نقشه کشی

جمله های نمونه

1. Other car manufacturers have similar projects on the drawing board.
[ترجمه گوگل]سایر خودروسازان پروژه های مشابهی را در تابلوی طراحی دارند
[ترجمه ترگمان]تولیدکنندگان دیگر خودرو نیز پروژه های مشابهی در هیات طراحی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It's just one of several projects on the drawing board.
[ترجمه گوگل]این فقط یکی از چندین پروژه روی تخته طراحی است
[ترجمه ترگمان]این فقط یکی از چند پروژه در هیات طراحی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They must go back to the drawing board and review the whole of youth training.
[ترجمه محمد زردُشت] آن ها باید برگردند سر خانه اول و همه آموزش جوانان را مورد بررسی قرار دهند.
|
[ترجمه موذنی] آنها تمام برنامه آموزش جوانان را باید از نو مورد بازنگری قرار دهند.
|
[ترجمه گوگل]آنها باید به تخته نقاشی برگردند و کل تمرینات جوانان را بررسی کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها باید به هیات طراحی بازگردند و کل آموزش جوانان را مورد بررسی قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Police chiefs were asked to return to the drawing board after the Treasury rejected their bid for more than £200m.
[ترجمه گوگل]پس از اینکه وزارت خزانه داری پیشنهاد آنها را برای بیش از 200 میلیون پوند رد کرد، از روسای پلیس خواسته شد تا به تخته قرعه کشی بازگردند
[ترجمه ترگمان]از روسای پلیس خواسته شد تا پس از اینکه خزانه داری پیشنهاد خود را برای بیش از ۲۰۰ میلیون پوند رد کرد، به هیات پذیرایی بازگردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But evolution never starts from a clean drawing board.
[ترجمه گوگل]اما تکامل هرگز از یک تخته طراحی تمیز شروع نمی شود
[ترجمه ترگمان]اما تکامل هرگز از یک صفحه طراحی تمیز آغاز نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A remake of the movie is on the drawing board.
[ترجمه گوگل]بازسازی فیلم روی تخته طراحی است
[ترجمه ترگمان]بازسازی فیلم روی صفحه نقاشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It's been on the drawing board for some time now but hasn't gone ahead because of lack of investment.
[ترجمه گوگل]مدتی است که روی تابلوی نقاشی قرار دارد اما به دلیل عدم سرمایه گذاری پیش نرفته است
[ترجمه ترگمان]چند وقت است که روی تخته نقاشی است، اما به خاطر کمبود سرمایه گذاری جلو نرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For San Jose, it was back to the drawing board.
[ترجمه محمد زردُشت] برای سن خوزه، آن برگشتن به خونه اول بود.
|
[ترجمه گوگل]برای سن خوزه، دوباره به تابلوی نقاشی برگشت
[ترجمه ترگمان]برای سن خوزه به تابلوی نقاشی برگشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Were we designed on a drawing board too, and were our parts assembled by a skilled engineer?
[ترجمه گوگل]آیا ما روی تخته طراحی هم طراحی شده ایم و آیا قطعات ما توسط یک مهندس ماهر مونتاژ شده است؟
[ترجمه ترگمان]ما هم روی یک تابلوی نقاشی طراحی کرده ایم و parts ما توسط یک مهندس ماهر تشکیل شده اند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You also could go back to the drawing board with that budget, trying to reduce costs.
[ترجمه گوگل]شما همچنین می توانید با آن بودجه به تابلوی نقاشی برگردید و سعی کنید هزینه ها را کاهش دهید
[ترجمه ترگمان]شما همچنین می توانید با آن بودجه به هیات پذیرایی برگردید، و سعی کنید هزینه ها را کاهش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Plans also are on the drawing board to develop chips for the cable industry.
[ترجمه گوگل]همچنین برنامه هایی برای توسعه تراشه ها برای صنعت کابل در دست طراحی است
[ترجمه ترگمان]همچنین طرح ها بر روی هیات طراحی برای توسعه چیپ ها برای صنعت تلگراف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The current system just isn't working - we need to go back to the drawing board and start afresh.
[ترجمه گوگل]سیستم فعلی فقط کار نمی کند - باید به تابلوی طراحی برگردیم و از نو شروع کنیم
[ترجمه ترگمان]سیستم کنونی کار نمی کند - ما باید به عقب برگردیم و دوباره شروع کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These days(sentence dictionary), designers spend more time at the computer than at the drawing board.
[ترجمه گوگل]این روزها (فرهنگ جملات)، طراحان زمان بیشتری را پشت کامپیوتر می گذرانند تا روی تخته طراحی
[ترجمه ترگمان]این روزها (فرهنگ لغت)، طراحان زمان بیشتری را در کامپیوتر صرف می کنند تا در صفحه طراحی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They rejected our proposal, so it's back to the drawing board.
[ترجمه گوگل]آنها پیشنهاد ما را رد کردند، بنابراین به تابلوی نقاشی برگشت
[ترجمه ترگمان]آن ها پیشنهاد ما را رد کردند، پس دوباره به تابلوی نقاشی برگشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You have to discard the propeller engine and go back to the drawing board.
[ترجمه گوگل]شما باید موتور پروانه را دور بیندازید و به تخته رسم برگردید
[ترجمه ترگمان]شما باید موتور پروانه را رها کنید و به تابلوی نقاشی برگردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] میز نقشه کشی
[مهندسی گاز] تخته رسم
[ریاضیات] تخته رسم

انگلیسی به انگلیسی

• board used as a base for drafting on paper; planning stage of an idea or project
a drawing board is a large flat board, often fixed to a metal frame so that it looks like a desk, on which you place your paper when you are drawing or designing something.
if you say that you need to go back to the drawing board, you mean that something you have made or done has not been successful and that you need to start again or try another idea.

پیشنهاد کاربران

در جمله go back to the drawing board، به معنی برگشتن به سرخانه اول یا از نو شروع کردن می باشد
میز نقشه کشی، میز طراحی یا میز معماری

بپرس