1. Bland, banal music tinkled discreetly from hidden loudspeakers.
[ترجمه موسی] موسیقی غیرمعمول و مبتذل، به طور نامحسوس از بلندگوهای مخفی به صدا در آمد.|
[ترجمه گوگل]موسیقی ملایم و پیش پا افتاده از بلندگوهای مخفی با احتیاط به صدا در می آمد[ترجمه ترگمان]موسیقی مبتذل و مبتذل با احتیاط از صحنه مخفی به صدا درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She coughed discreetly to announce her presence.
[ترجمه نرگس] او با یک سرفه متدبرانه حضور خود رااعلام کرد|
[ترجمه موسی] او برای اعلام حضور خود با احتیاط سرفه کرد.|
[ترجمه امیرمهدی صفدری] او با سرفه ای محتاطانه اعلام حضور کرد.|
[ترجمه گوگل]او با احتیاط سرفه کرد تا حضورش را اعلام کند[ترجمه ترگمان]با احتیاط سرفه کرد تا حضورش را اعلام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His desk was discreetly placed behind a screen.
[ترجمه موسی] میز کار او به طور نامحسوس پشت یک پرده قرار داشت.|
[ترجمه گوگل]میز او با احتیاط پشت یک صفحه نمایش گذاشته شد[ترجمه ترگمان]میز او محتاطانه در پشت یک صفحه قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I took the phone, and she went discreetly into the living room.
[ترجمه محمدرضا شریفی] من تلفن را برداشتم و او ملاحظه کارانه به اتاق نشیمن رفت.|
[ترجمه گوگل]گوشی را برداشتم و او با احتیاط وارد اتاق نشیمن شد[ترجمه ترگمان]گوشی را برداشتم و با احتیاط به اتاق نشیمن رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Everyone tried discreetly to find out more about him.
[ترجمه گوگل]همه با احتیاط سعی کردند بیشتر در مورد او بدانند
[ترجمه ترگمان]همه سعی کردند درباره او بیشتر تحقیق کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه سعی کردند درباره او بیشتر تحقیق کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The police car was discreetly parked in the furthest corner of the courtyard.
[ترجمه گوگل]ماشین پلیس با احتیاط در دورترین گوشه حیاط پارک شده بود
[ترجمه ترگمان]اتومبیل پلیس با احتیاط در دورترین کنج حیاط ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اتومبیل پلیس با احتیاط در دورترین کنج حیاط ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He glanced discreetly around the room at the other people.
[ترجمه گوگل]نگاهی محتاطانه به اطراف اتاق به افراد دیگر انداخت
[ترجمه ترگمان]او با احتیاط به اطراف اتاق نگاه کرد و به بقیه مردم نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با احتیاط به اطراف اتاق نگاه کرد و به بقیه مردم نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The loos were discreetly tucked away behind a screen of trees.
[ترجمه گوگل]لواشک ها با احتیاط پشت پرده ای از درختان جمع شده بودند
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها را با احتیاط پشت یک پرده درخت جمع کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها را با احتیاط پشت یک پرده درخت جمع کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A month later he discreetly announced it to a select few.
[ترجمه گوگل]یک ماه بعد او با احتیاط آن را به تعدادی منتخب اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]یک ماه بعد، محتاطانه آن را به تعداد معدودی انتخاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک ماه بعد، محتاطانه آن را به تعداد معدودی انتخاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Discreetly Pamela put on her bifocals and craned her neck.
[ترجمه گوگل]پاملا با احتیاط دو کانونی خود را پوشید و گردنش را چرخاند
[ترجمه ترگمان]پا ملا با احتیاط عینکش را گذاشت و گردنش را دراز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پا ملا با احتیاط عینکش را گذاشت و گردنش را دراز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Sometimes Fate tiptoes discreetly at the margins of our lives, averting her eyes and keeping her distance.
[ترجمه گوگل]گاهی سرنوشت با احتیاط به حاشیه زندگی ما می زند و چشمانش را دور می کند و از او فاصله می گیرد
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات سرنوشت در حاشیه زندگیمون با احتیاط حرکت می کرد و چشمانش را برمی گرداند و فاصله اش را حفظ می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات سرنوشت در حاشیه زندگیمون با احتیاط حرکت می کرد و چشمانش را برمی گرداند و فاصله اش را حفظ می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The control and supervision must be done discreetly and quietly and hopefully even without the awareness of those who are being supervised.
[ترجمه گوگل]کنترل و نظارت باید با احتیاط و بی سر و صدا و امیدوارانه انجام شود حتی بدون آگاهی کسانی که تحت نظارت هستند
[ترجمه ترگمان]کنترل و نظارت باید محتاطانه و با امید و حتی بدون آگاهی از کسانی که تحت نظارت هستند انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کنترل و نظارت باید محتاطانه و با امید و حتی بدون آگاهی از کسانی که تحت نظارت هستند انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She moves discreetly but with considerable effect on occasion.
[ترجمه گوگل]او با احتیاط حرکت می کند اما در مواردی با تأثیر قابل توجهی
[ترجمه ترگمان]او با احتیاط حرکت می کند، اما در این موقعیت تاثیر قابل ملاحظه ای بر او می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با احتیاط حرکت می کند، اما در این موقعیت تاثیر قابل ملاحظه ای بر او می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Neighbours had watched discreetly through parted net curtains.
[ترجمه گوگل]همسایه ها با احتیاط از میان پرده های توری جدا شده تماشا کرده بودند
[ترجمه ترگمان]neighbours با احتیاط از لای پرده توری از هم جدا شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]neighbours با احتیاط از لای پرده توری از هم جدا شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Agents appear to be mostly discreetly patrolling the muddy roads around the compound, monitoring traffic and keeping a watch.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که مأموران عمدتاً به طور محتاطانه در جاده های گل آلود اطراف محوطه گشت زنی می کنند، ترافیک را زیر نظر دارند و مراقب هستند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که ماموران با احتیاط از جاده های گل آلود اطراف مجتمع محافظت می کنند، ترافیک را کنترل می کنند و نگهبانی می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که ماموران با احتیاط از جاده های گل آلود اطراف مجتمع محافظت می کنند، ترافیک را کنترل می کنند و نگهبانی می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید