disagreeableness

جمله های نمونه

1. Ambivalence or disagreeableness in a close relationship arises now.
[ترجمه گوگل]دوسوگرایی یا ناسازگاری در یک رابطه نزدیک اکنون به وجود می آید
[ترجمه ترگمان]ambivalence یا disagreeableness در یک رابطه نزدیک بروز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For example, the alignment of manly traits, colossal chins, and dominating lineament ridges tin build one impression of disagreeableness and being unwilling apt cooperate, Little said.
[ترجمه گوگل]لیتل گفت، برای مثال، همسویی صفات مردانه، چانه های عظیم، و برآمدگی های خطی غالب، حسی از ناسازگاری و عدم تمایل به همکاری ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، هم ترازی ویژگی های مردانه، غبغب بزرگ و غالب کردن خطوط چهره tin، یک برداشت از disagreeableness را ایجاد کرده و تمایلی به هم کاری با آن ها ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Each day looking at Hurstwood, she had realised that, along with the disagreeableness of his attitude, there was something pathetic.
[ترجمه گوگل]هر روز که به هرستوود نگاه می‌کرد، متوجه می‌شد که در کنار ناسازگاری نگرش او، چیزی رقت‌انگیز وجود دارد
[ترجمه ترگمان]هر روز که به Hurstwood می نگریست، دریافته بود که در این میان، با the رفتار او، حالتی رقت انگیز به خود گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For example, the combination of masculine features, large chins, and dominant brow ridges can create an impression of disagreeableness and being unwilling to cooperate, Little said.
[ترجمه گوگل]به‌عنوان مثال، ترکیبی از ویژگی‌های مردانه، چانه‌های بزرگ و برآمدگی‌های غالب ابروها می‌تواند احساس ناسازگاری و عدم تمایل به همکاری را ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، ترکیبی از ویژگی های مردانه، غبغب بزرگ، و ستیغ پیشانی غالب، می تواند تاثیر of را ایجاد کند و تمایلی به هم کاری نداشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. "The problem is, many managers often don't realize they reward disagreeableness, " Livingston added.
[ترجمه گوگل]لیوینگستون افزود: «مشکل این است که بسیاری از مدیران اغلب متوجه نمی شوند که به نارضایتی پاداش می دهند
[ترجمه ترگمان]به گفته لیوینگستون، \" مشکل این است که بسیاری از مدیران متوجه نمی شوند که آن ها به disagreeableness پاداش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• unpleasantness; quality of being argumentative, crankiness

پیشنهاد کاربران