پیشکشنامه ( صفحه تقدیمی ابتدای کتاب ها )
کلمه "dedication" به فارسی معانی مختلفی دارد که در زیر به برخی از آن ها همراه با مثال ها و ترجمه هایشان اشاره می شود:
1. **تقدیم ( به کسی یا چیزی ) **:
- Example: The book was written with dedication to her parents.
... [مشاهده متن کامل]
- ترجمه: این کتاب با تقدیم به والدینش نوشته شده است.
2. **تعهد و وفاداری**:
- Example: His dedication to his work is truly inspiring.
- ترجمه: تعهد او به کارش واقعاً الهام بخش است.
3. **وقف ( زمان یا منابع ) **:
- Example: She showed great dedication by volunteering every weekend.
- ترجمه: او با داوطلب شدن هر آخر هفته، وقف بزرگی را نشان داد.
4. **تخصیص ( زمان یا منابع به یک هدف خاص ) **:
- Example: The dedication of resources to this project is essential for its success.
- ترجمه: تخصیص منابع به این پروژه برای موفقیت آن ضروری است.
5. **افتتاح ( یک مکان یا رویداد ) **:
- Example: The dedication of the new community center will take place next week.
- ترجمه: افتتاح مرکز اجتماعی جدید هفته آینده برگزار خواهد شد.
صفحه تقدیم ( کتاب )
جایی که نویسنده کتاب را به فرد یا گروه خاصی تقدیم می کند.
گویا به معنی hard work هم میشه
۱. ( کتاب و آثار هنری ) اهداء ، اهداءیه. تقدیم نامه ۲. از خود گذشتگی. ایثار. احساس تعهد ۳. ( کلیسا ) نامگذاری ۴. وقف
سرسپردگی
سرسپردگی معادل مناسبی است. هم معنای تعهد و هم معنای فداکاری را می رساند.
مثلا with dedication را میشود گفت با دل و جان
1. تعهد، وفاداری
2. گشایش، افتتاحیه
3. اهدا، تقدیم نامه، اهدائیه
صرف زمان و انرژی زیاد برای چیزی، چون که آن چیز برایتان مهم است.
خود را وقف چیزی یا کاری کردن
معنای دوستمون
✔️کوشش بسیار برای دستیابی به یک مهم یا هدف
A fun activity requires greater levels of engagement. This is broadly true for a number of pastimes ranging from playing sports and making art to socializing and going on holiday. For instance, if a parent decides to teach painting, then their children will have to learn how to employ different kinds of paints and papers, choose subjects to portray, and learn the techniques to achieve any given effect. They will also have to develop resilience and dedication as their first paintings are unlikely to be successes
... [مشاهده متن کامل]
⚫⚫⚫
I think teaching is a challenging profession that requires a lot of patience, creativity, and ⭐dedication⭐. While I’m not sure if I have all the necessary skills, I believe that with the right training and experience, I could become a good teacher.
فداکاری
هم معنی self - devotion
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : dedicate
✅️ اسم ( noun ) : dedication
✅️ صفت ( adjective ) : dedicated
✅️ قید ( adverb ) : _
dedication, commitment, and knowledge are characteristics of a good teacher.
فداکاری، تعهد و دانش از مشخصه های یک معلم خوب است.
پیشکش
با علاقه و انگیزه
تعهد
commitment
hard work
effort
labour
striving
devotion
loyalty
faithfulness
کوشش بسیار برای دستیابی به یک مهم
فداکاری
وقف
( قسمتی از هر کتاب ) که مربوط به اهدا و تقدیم کتاب به شخص یا اشخاصی باشد رو dedication میگن.
i was impressed by her sheer dedication
تحت تاثیر فداکاری او قرار گرفتم
در پژوهش
تقدیم، پیشکش
i was impressed by her sheer dedication
من تحت تاثیر فداکاری خالص ( از ته دل ) او شدم
sth that you know from the
information or facts that you have
i was impressed by her sheer dedication
به چه معنی هست؟
تعهد
مقدمه یک کتاب یا متنی که قبل از یک آهنگ که اشاره ای به یک شخصیت یا یک اتفاق دارد . به مانند �این آهنگ تقدیم میشه به قربانیان . . . �
مقدمه یا دیباچه
وقف کردن
ارادت. ادب
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٢)